سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفته نامه آیینه یزد

اشتباه معاویه را تکرار می کنیم

اگر امروز گمان بریم که قدرت می‌تواند خلأ اخلاق را پر کند
اشتباه معاویه را تکرار می‌کنیم

به گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در مراسمی که روز 28 ماه صفر سال 95 در مصلی تهران برگزار شده بود به صراحت اعلام کرد: رسول خدا (ص) یک «سیاستمدار بزرگ» بود که به دنبال قدرت بود و مهم‌ترین رسالت خود را در این راستا می‌دانست. بازنشر گزیده آن سخنرانی در کانال پناهیان مورد توجه شبکه‌های اجتماعی قرار گرفت و کانون بحث و تبادل نظر در این زمینه شد. از جمله حجت‌الاسلام محمد سروش محلاتی در سخنرانی خود در شب مبعث که گزیده آن را در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است به شدت از پروژه اخلاق‌زدایی از بعثت انتقاد کرد. سروش محلاتی در یادداشتی با عنوان «پروژه اخلاق زدایی از بعثت» ضمن دفاع از رسالت اخلاقی پیامبر (ص) به تحلیل انگیزه‌های سیاسی طراحان پروژه اخلاق‌زدایی پرداخته است: «قرآن، پیامبر را به اخلاقش می‌ستاید: «انک لعلی خلق عظیم» و برای او رسالت اخلاقی برمی‌شمارد: «یزکیهم و یعلمهم الکتاب» و موفقیت او را بخاطر رفتار اخلاقی‌اش می‌داند: «و لوکنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک». پس چه شده که امروز، نقش محوری و بنیادین اخلاق در بعثت نادیده انگاشته می‌شود؟! دیروز اسلام شناسان اصیل مثل علامه طباطبایی به «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» استناد می‌کردند و می‌گفتند: پیغمبر (ص) فرمود: هدف اصلی من تربیت اخلاقی مردم است و امام خمینی با همین استناد نتیجه می‌گرفت: غایت بعثت و نتیجه دعوت خاتم الانبیاء «اکمال مکارم اخلاق» است. ولی امروز گفته می‌شود که این حدیث بی اعتبار است و از مجعولات ابوهریره است! و این را ساخته‌اند تا ما را از دین سیاسی منحرف کنند! منظور این پروژه جدید چیست؟ باید اخلاق طفیلی باشد تا سیاست در صدر قرار بگیرد؛ لذا تبلیغ می‌شود که پیامبران برای مسائل سیاسی آمده‌اند و در نتیجه دعوت به اخلاق و تقوی، ابن ملجم‌ها پیدا می‌شوند که فرق مولی را می‌شکافند! پس به جای اخلاق باید در دامان ولایت قرار گرفت که نجات در آن قطعی است. این پروژه در خدمت قدرت است تا آن را از قیود دشوار و دست و پا گیر اخلاقی رها ساخته و دستش را باز گذارد. در این پروژه، «ولایت» جایگزین «اخلاق» معرفی می‌شود که اگر ولایت داشته باشی، بد اخلاقی‌هایت مهم نیست و برای سرباز ولایت این امور معفو است؟! این پروژه حکایت از آن دارد که در نزد تئوری‌پردازان آن، تلاش برای اصلاح اخلاقی جامعه به بن بست رسیده و باید با وعده‌های دیگری این نسل پریشان را مشغول داشت. در گذشته چنین بود که در پذیرش دعوت رسول خدا اخلاق نقش اول را داشت. ابوذر برادرش را برای تحقیق از پیامبر جدید می‌فرستاد و وقتی او گزارش می‌داد که این پیامبر به مکارم اخلاق فرا می‌خواند، ابوذر جذب این آیین می‌شد و ابوطالب به عثمان بن مظعون می‌گفت که «مکارم اخلاق» چکیده دعوت رسول خداست. اگر امروز گمان بریم که قدرت می‌تواند خلأ اخلاق را پر کند از آن سنت نبوی فاصله گرفته‌ایم و اشتباه معاویه را تکرار می‌کنیم.»