کُد مهمی که روحانی در جلسه مجلس به همه داد
کُد مهمی که روحانی در جلسه مجلس به همه داد
به گزارش جماران، برخلاف بسیاری که میپندارند رئیس جمهوری در مجلس سخن نگفت، روحانی با ذکر یک تاریخ، برای روشن شدن ماهیت تغییرات یک سال گذشته ایران چراغی برافروخت. روحانی با طرح این سؤال که چه شد کشوری که در یک مسیر کاملاً آرامی حرکت میکرد، مردم آن حماسه بزرگ را (در انتخابات) آفریدند و ضربه بسیار محکمی را به ترامپ و کشورهای کوچکی که اطرافش جمع شده بودند، زدند، یک مرتبه فضای کشور تغییر کرد؟ گفت: «تاریخ این تغییر 5 دی ماه سال 96 است. هر کس تاریخ دیگری بدهد، به اعتقاد من آدرس غلط به مردم داده است.» وی اضافه کرد: «5 دی ماه سال 96 بود که مردم ناگهان دیدند در خیابانها عدهای شعار میدهند و شعارها کم کم به شعارهای هنجارشکنانه و غیرقابل قبول برای همه مردم تبدیل شد و مردم را دچار حیرت کرد.» روحانی پازل چرایی تغییرات شرایط یک سال گذشته ایران را این طور تکمیل کرد: «حادثه دیماه، آقای ترامپ را به طمع انداخت که در اواخر دیماه اعلام کند من در برجام نمیمانم.» حادثه دیماه، جعبه تاریکی است که هنوز به زوایای پنهان آن نور کافی تابانده نشده است. اشاره رئیس جمهوری به 5 دیماه، ناظر بر نخستین تجمع اعتراضی است که با عنوان انحرافی «نه به گرانی» در مشهد به راه افتاد. قرار بود با این تجمع که در 9 ماهگی دولت دوازدهم برگزار میشد، علم بیکفایتی و ناتوانی دولت برافراشته شود اما درنهایت، این علم، به نشانهای برای دشمنان نظام و ملت برای افزایش فشار به ایران تبدیل شد.
نشان به آن نشان که ساعتی پس از آغاز تجمع، ناگهان مسیر شعارها عوض شد، اعتراضات فراتر از دولت و حتی فراتر از مشهد رفت و سرانجام 100 شهر را دربر گرفت. چهرههایی چون آیتا... علمالهدی تلاش کردند مسیر اعتراضها را به روال پیشین بازگردانند، اما دیگر کار از کار گذشته بود و شد آنچه اسحاق جهانگیری پیشبینی کرده بود: «کسانی که حرکتهای خیابانی را آغاز میکنند، پایان دهنده آن نخواهند بود و دود اقدامات آنها به چشم خودشان هم میرود.» دود «حرکتهای خیابانی» که از مشهد آغاز شد، زمینهساز فرآیندهای بسیار گستردهتری در سیاست خارجی ایران شد. 8 دی ماه 1396، یعنی 3 روز پس از اعتراضات مشهد، وبسایت «صدای امریکا» نوشت: «چند ساعت بعد از برگزاری تجمع اعتراضی در مشهد و برخی شهرهای دیگر ایران، برخی گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران، از این تجمعها استقبال کرده و بیانیههایی صادر کردند.» منظور «صدای امریکا»، همه نیروهای اپوزیسیون خارج نشین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای متخاصم همچون اسرائیل بود، کشورها و جریانهایی که اعتراضات دی ماه آنان را به طمع انداخت که شاید از این نمد کلاهی برای خود بدوزند. از اینجا به بعد دیگر مسأله از دست خارج شده بود. دیگر حتی صدای خطیب جمعه مشهد هم شنیده نمیشد که یک روز پس از اعتراضات این شهر گفت: «من با مردمی که دیروز به خیابان آمدند، حرف دارم. مطالبات شما کاملاً برحق بود و اینکه علیه گرانی شعار میدادید، کار برحقی بود اما بدانیم که دشمن میخواهد به ما ضربه بزند و نباید اجازه بدهیم از این مطالبات سوء استفاده کنند.» دیگر کار از کار گذشت تا جایی که به گفته رئیس جمهوری، «حادثه دیماه، آقای ترامپ را به طمع انداخت که در اواخر دیماه اعلام کند من در برجام نمیمانم.»
باوجود همه اینها، باز هم دیروز، 6 تیرماه 1397 یعنی درست 6 ماه پس از اعتراضات دی ماه، رئیس جمهوری بازهم تأکید کرد که هنوز هم میتوان اشتباهات را ترمیم و مسیر را اصلاح کرد. برهمین اساس او هشدار داد «بدانید تخریب خرابی میآورد و سیاهنمایی، زندگی مردم را به سمت سیاهی میبرد...چه شد که عدهای جرأت پیدا کردند رئیس جمهوری کشور را به مرگ تهدید کنند. چون حس کردند بین ما و شما فاصله است.» و در نهایت برپایه همین رویکرد، روحانی بار دیگر همه را به وحدت فراخواند و آن را بهترین راهکار برای مقابله با دشمنیها برشمرد: «باید وحدت و اتحاد و یکپارچگی داشته باشیم... فیضیه به عنوان مرکز انقلاب به جایی تبدیل نمیشود که عدهای آب به آسیاب دشمن بریزند. باید با هم متحد شویم و همه باید دست به دست هم پشت سر رهبری حرکت کنیم.»
مقایسه رفتار احمدینژاد با روحانی
محمد محمودی: حضور رئیس جمهور و پاسخ به سوالات نمایندگان مجلس نمایش کاملی از تفاوت عملکرد چهرههای ریشهدار انقلاب نسبت به اشخاص بیریشه میدان گرفته در سالهای اخیر بود. نمایشی تمام عیار از تمایز چشمگیر رفتار دو رئیسجمهور در خانه ملت. یکی روحانی و دیگری احمدینژاد. یکی با ریشه در انقلاب و دیگری بیریشه در گذشته نظام. یکی از خود میگذرد تا انقلاب آسیب نبیند آن دیگری برای پابرجا ماندن خود دیگر ضربهای نمانده که به نظام اسلامی نزده باشد. نمایش روحانی در مجلس شورای اسلامی یادآور روزهای خوش انقلاب بود. روزهایی که به واسطه میدانداری با ریشهها در کشور، هیچ مصلحتی بالاتر از حفظ نظام نبود و شخصیتهایی همچون آیتا... هاشمی آماده بودند تا به اشارتی از همه چیز خود بگذرند تا گزندی بر دامن انقلاب و کشور ننشیند ولی بعدها با میدانداری بیریشهها ورق برگشت و نوبت هزینه کردن از بزرگان برای پیشبرد اهداف خود و در نهایت خنجر زدن از پشت به نظام رسید که متاسفانه هنوز هم به اشکال مختلف ادامه دارد. روحانی در مجلس از همیشه به آیتا... هاشمی شبیهتر بود و با اینکه از پشت خنجر خورده بود، تیغ بر روی نظام نکشید. روحانی در مجلس نشان داد که از آیتا...هاشمی بهخوبی آموخته که چگونه باید سوخت و محرم اسرار نظام ماند. روحانی در مجلس هرگز شبیه احمدینژاد یکشنبه سیاه نشد، نه بهخاطر آنکه دستش از افشاگری خالی بود، بلکه بهخاطر آنکه ریشههای او در انقلاب اجازه نداد تا همچون بیریشهها عمل کند. روحانی در مجلس شبیه هاشمی، زخم خورد و زخم نزد تا دوباره یادمان بیاورد که فرق با ریشهها و بیریشههای انقلاب چیست؟ فراموش نمیکنم روزی را که در یکی از دیدارهای عمومی وقتی یکی از میهمانان بیهیچ مقدمهای از رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، آنهم در اوج برگزاری دادگاه مهدی، پرسید: آقای هاشمی اگر روزی مجبور شوید بین نظام و فرزندتان یکی را انتخاب کنید، کدام را انتخاب میکنید؟ و آیتا... با بغضی معنادار گفت: بیتردید، نظام را. روحانی آموزههای هاشمی را در مجلس بهخوبی پس داد.