هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 218

آیا بیان واقعیت‌های جامعه «تشویش اذهان عمومی» است ؟

در مصاحبه مطبوعاتی مورخ 18/1/1390 دقایقی بیش از حد معمول از وقت جلسه، مطالبی اعتراض‌آمیز بین نگارنده و محمود عالیشوندی مدیریت کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد رد و بدل و از جمله توضیح داده شد: اگر مدیر کلی بخواهد در پی طومارنویسی و اظهارنظر عده‌ای از گروه‌ها و احزاب بدون عنایت به آئین نامه‌های مصوب و رعایت قانون مطبوعات به مدیران مسئول رسانه‌ها اخطاریه و تذکر و بر خلاف ضابطه نسبت‌هایی بدهد و نامه‌هایی ولو به صورت محرمانه ارسال نماید برای مسئولان مطبوعاتی که با برخوردهایی این گونه مواجه می‌شوند «فاجعه» خواهد بود.
مثلاً بعد از گذشت 5 سال از انتشار هفته نامه‌ای مطالب منتشره را زیر سوال ببرند و بدون اشاره به تیتر و عنوان خاصی به گونه‌ای ابهام آمیز صاحب جریده‌ای را متهم سازند. نگارنده در آن جلسه برابر با آنچه در شماره 216 خطاب به معاونت امور مطبوعاتی وزارت ارشاد اسلامی نوشته شده بود درخواست نمودم: مدیران ارشاد بدون گذشت و با کمترین ارفاق قانون مطبوعات را رعایت نمایند به ویژه که پخش این هفته نامه اختصاص به استان یزد ندارد و گستره توزیع آن کشوری است و مخاطبانش بر اساس مجوز صادره عموم مردم هستند.
چون محتویات دو نامه آن هم در نوع خود کم نظیر که در یک تاریخ، محرمانه نوشته شده و مسئول ذی ربط در پنجاه روز اخیر فرصتی برای بحث و مذاکره در این زمینه فراهم ننموده است.اما ادعا می‌کند در جلسه مصاحبه نباید پیرامون محتوا و مفاد آنها سخنی گفته شود و عجیب آنکه بیان بخشی از واقعیت‌ها و حقایق جامعه را «تشویش اذهان عمومی» می‌داند.
بدان علت که در ستون انعکاس آیینه عین پاسخی که در جواب 2 نامه مورد بحث نوشته شده درج گردیده است مدیر کل ارشاد به قید قسم اظهار می‌دارد- به خداوندی خدا – مدیریت این هفته‌نامه خیانت کرده است!!
بنابر خط مشی 5 ساله انتشار آیینه یزد با عنایت به کرامت انسان‌ها و حفظ شخصیت مخاطبان و رعایت قداست و ارزش قلم و احترام به شخص مدیر کل و شخصیت اداری وی مواردی را متذکر می‌گردد بدان امید که برای دیگر روزنامه نگاران چنین مساله‌ای پیش نیاید و مطالب زیر یادآوری و تذکری برای نویسنده این سطور و نصیحتی مشفقانه خطاب به مدیریت کل باشد.
آنان که با مطبوعات و رسانه‌های مکتوب و مجازی سر و کار دارند به ویژه کسی که در سمت مسئولیت اداره‌ای، فرهنگ جامعه را نگهبانی می‌نماید و با امور اجتماعی و فرهنگی مواجه است و باید نظارت کامل داشته باشد لازم است بداند در برابر با هر موضوعی و یا برخورد با هر مساله‌ای نباید عبارت «تشویش اذهان عمومی»را مطرح نماید.
قانون مجازات اسلامی و در نهایت قانون مطبوعات«تشویش اذهان عمومی» را این‌گونه توضیح می‌دهد:
«ماده 698- هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله نامه یا شکواییه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هر گونه اوراق چاپی یا خطی با امضاء یا بدون امضاء اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را بر خلاف حقیقت راسا یا به عنوان نقل قول به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی تصریحاً یا تلویحاً نسبت دهد اعم از اینکه از طریق مزبور به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان، باید به حبس از دو ماه تا دو سال و یا شلاق تا(74) ضربه محکوم شود.»1
قوانین مملکت اسلامی مسئولان اجرایی را مخاطب قرار می‌دهد و می‌گوید حق ندارند در هر جلسه‌ای و یا رو برو شدن با هر پیش آمدی بر خلاف حق تهمت خیانت به کسی بزنند مادام که در محکمه صالحه‌ای محکوم نشده باشد. مگر می‌توان فردی را که از حق خود دفاع می‌کند، گرچه مطابق با روش، سلیقه و طبع عده‌ای نباشد او را خائن در امانتداری قلمداد کرد.
در عرف قضایی به کسی می‌گویند در امانت خیانت کرده است که یکی از این کارها از وی سر بزند.
و خیانت در امانت را برابر مواد 673 و 674 قانون مجازات اسلامی چنین بیان داشته است: هر کس از سفید مهر یا سفید امضایی که به او سپرده شده. . . یا در اموال منقول و غیر منقول و نظایر آن که به عنوان اجاره یا امانت به وی سپرده شده است دخل و تصرف نماید، مصداق خیانت در امانت است . . .»2
ای کاش گروهی از علاقه‌مندان به مطبوعات یا مدیران مسئول رسانه‌های مکتوب استان مستقلاً در جلسه‌ای از مدیرکل ارشاد بپرسند با اشاره به کدام یک از روزنامه و هفته‌نامه‌های استان و مطالب مندرج درآنها، مطبوعات دارالعباده را خرد گراترین رسانه قلمداد نموده و در حضور معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد اسلامی از چه رسانه‌ای نام برده که پی در پی در هر شماره با درج سرمقاله‌ای به چاپ می‌رسد؟
حسن ختام مقاله را درج نکاتی از توضیح و تفسیر آیه شریفه 58 سوره نساء 3 قرار داده و توفیق همه خادمان به ملت بزرگوار این مرز و بوم را چشم می‌دارم.
«این دو قانون مهم اسلامی ( حفظ امانت و عدالت در حکومت) زیر بنای یک جامعه سالم انسانی است هیچ جامعه‌ای خواه مادی یا الهی بدون اجرای این دو اصل، سامان نمی‌یابد.
اصل اول می‌گوید: اموال، ثروت‌ها، پست‌ها، ‌مسئولیت‌ها، سرمایه‌های انسانی، فرهنگ‌ها و میراث‌های تاریخی همه امانت‌های الهی است که به دست افراد مختلف در اجتماع سپرده می‌شود، و همه موظفند که در حفظ امانات و تسلیم کردن آن به صاحبان اصلی آن بکوشند، و به هیچ وجه در این امانت‌ها خیانت نشود.
از طرفی همیشه در اجتماعات، برخوردها و تضادها و اصطکاک منافع وجود دارد که باید با حکومت عادلانه، حل و فصل شود تا هر گونه تبعیض و امتیاز نابجا و ظلم و ستم از جامعه برچیده شود.
همانطور که در بالا گفته شد، امانت منحصر به اموالی که مردم به یکدیگر می‌سپارند نیست، بلکه دانشمندان نیز در جامعه امانت دارانی هستند که موظفند حقایق را کتمان نکنند، حتی فرزندان انسان امانت‌های الهی هستند که اگر در تعلیم و تربیت آنان کوتاهی شود، ‌خیانت در امانت شده، و از آن بالاتر وجود و هستی خود انسان و تمام نیروهایی که خدا به او داده است امانت پروردگارند که انسان موظف است در حفظ آنها بکوشد، در حفظ سلامت جسم و سلامت روح و نیروی سرشار جوانی و فکر و اندیشه کوتاهی نکند و لذا نمی‌تواند دست به انتحار و یا ضرر به خویشتن بزند.4 . . .»

مدیر مسئول

پی‌نوشت‌ها:
1- «قانون مجازات اسلامی»، چاپ هفتاد و سوم، صفحه 192 و صفحه 102 «کتاب قوانین و مقررات مطبوعات»
2- همان – صفحه 184
3-ترجمه آیه شریفه 58 نساء :«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانتها را به صاحبان آنها برسانید و هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید از روی عدالت داوری کنید، خداوند پند و اندرزهای خوبی به شما می‌دهد، خداوند شنوا و بیناست »
4-تفسیر نمونه، جلد سوم، صفحه 431 و 432