هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 240

حکایتی از رشوه خواری در سال 1357

ساعت 9 صبح روز پنج شنبه 24/6/90 جلسه مصاحبه مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد با مدیران مسئول نشریات و عده‌ای از نمایندگان مطبوعات و خبرگزاری‌ها تشکیل گردید بعد از سخنان مدیر و معاون محترم و توضیحات رییس روابط عمومی، نگارنده مورد لطف عده‌ای از حاضران و برگزار کنندگان جلسه قرار گرفت و امر نمودند سوال آیینه یزد را مطرح نماید. بنا به دلایلی صلاح ندانستم با بیان مطلب یا پرسشی احیاناً جو حاکم بر آن محفل تغییر کند بنابر این اعلام نمودم قرار است خاطره‌ای از 33 سال پیش نقل کنم اما برای اینکه مصدع اوقات حاضران نشوم مطلب در ستون انعکاس آیینه درج و سوال مورد نظر مطرح می‌گردد. جلسه حدود 3 ساعت طول کشید. بسیاری از افراد ضمن بیان سئوالات، انتقادات و ایراداتی پیرامون مسائل مختلف چاپ و نشر و توزیع نشریات و موقعیت کنونی خانه مطبوعات در یزد اظهار می‌داشتند و از مشکلات و حتی ضرر و زیان مادی و عدم برابری دخل و خرج چاپ و پخش نشریه سخن می‌گفتند. گرچه مدیر کل در پاسخ به پرسش‌ها مطالبی را ارائه می‌نمود، اما به نظر می‌رسید عده‌ای از حاضران قانع نشده‌اند. نگارنده در پایان وقت مصاحبه اعلام نمود مدیر کل بعد از دو سال خدمت در سمت اداری در یزد، وضعیت فعلی را مشاهده می‌کند اگر ادامه این روش را به صلاح می‌داند به اصطلاح با یک چشم به هم زدن دو سال دیگر هم می‌گذرد و عمر دولت دهم به آخر می‌رسد اما اگر انتقادات و مطالب مطرح شده در این کنفرانس قابل بررسی می‌باشد. مناسب است نشستی برگزار گردد، مدیران مطبوعات و خبرنگاران شاغل در دفاتر رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها صمیمانه مسائل مبتلا به کاری خود را بازگو نمایند و مدیران فرهنگی استان دوستانه در حد توان و مقدورات به نظریات دست اندرکاران مطبوعات عنایت و توجه کنند و به خواست‌های منطقی آنان جامه عمل بپوشانند. این پیشنهاد مورد موافقت قرار گرفت و روابط عمومی اداره کل مسئول پیگیری موضوع شد.
-و اما ذکر خاطره مورد بحث:
نویسنده این مقاله در سال 1357 در بعضی از جلسات تحصن معلمان، اعتصابات و تظاهرات در حظیره پایگاه مبارزان و انقلابیون و یا اداره کل آموزش و پرورش و چند موسسه آموزشی پشت تریبون قرار می‌گرفت و یا کنار منبر می‌ایستاد و ضمن بیان مطالبی درباره مسائل مربوط به نهضت و انقلاب و خواندن پیام‌ها و اطلاعیه‌ها از جمله به کنایه و گاه با صراحت به نام یکی از مسئولان وقت استان در رژیم گذشته اشاره می‌نمود که در پروژه‌ای پانصد برابر حقوق«من معلم» رشوه دریافت نموده است اما بعد از گذشت 33 سال قبل از ورود به جلسه مصاحبه مدیرکل ارشاد و فرهنگ اسلامی با خود می‌اندیشیدم آیا سزاوار است به افرادی میدان داده شود تا بتوانند براحتی در شهرها و مکان‌های مختلف از بیت‌المال سوء استفاده نمایند، دزدی کنند، رشوه بگیرند، پارتی بازی نمایند؟ آن هم در دولتی که خود را عدالت‌پرور و مهرورز می‌داند و مدعی است از پاک‌ترین دولت‌های بعد از انقلاب اسلامی ایران می‌باشد. در حالی که علاوه بر اختلاس‌ها و سوء استفاده‌های کلان در بعضی از بانک‌ها و ادارات، شبکه‌ای سه هزار میلیارد تومان اختلاس می‌کند که با یک حساب سرانگشتی حدود 3 میلیون و هفتصد هزار برابر حقوق دریافتی ماهیانه نویسنده این سطور در حال حاضر و یا معادل سه برابر خسارتی است که در تمام استان یزد در اثر خشکسالی به محصولات باغداران و کشاورزان وارد آمده و ساکنان روستاها بر اثر خسارات و زیان‌های وارده با تبعات سخت آن دست و پنجه نرم می‌کنند.
از مسئولان قضایی جای سپاس و تشکر دارد که رسیدگی به اتهامات متخلفان و اختلاس کنندگان رکوردشکن در نظام بانکی کشور در همه سطوح را نوید داده و آن گونه که اعلام نموده‌اند بویژه تاکید بر بررسی کارهای غیرقانونی همه افرادی است که در این ماجرا دست داشته‌اند اعم از دانه درشت‌ها و به اصطلاح وابستگان به بعضی از قدرت‌های اداری و اجرایی و یا احیاناً برخی از نهادها و سازمان‌ها.
مکرر در شماره‌های مختلف آیینه یزد حتی از قول تنی چند از مسئولان قوه قضاییه نقل شده افرادی بعلت دزدیدن چند مرغ یا چند جفت کفش کهنه و یا به سبب بدهی چند ده هزار تومانی و یا افرادی که برای سیر کردن شکم خود و یا زن و فرزندانشان به سرقت روی آوردند در زندان به سر می‌برند و در همین چند سال انگشتان دست دزدانی را قطع کردند اما. . . ؟!
بسیاری از مردم دنیا از راه‌های گوناگون و با استفاده از امکانات و وسایل مختلف رسانه‌ای خبرها را دریافت می‌کنند بارها دیده‌ایم و شنیده‌ایم در کشوری مسئولی به علت استفاده شخصی از بودجه دولت و عمومی و یا مثلاً با اخذ رشوه و یا استفاده از کارت سوختی که دولت برای کارهای اداری و دولتی در اختیار او گذاشته و یا در اثر سهل انگاری یا بعضی از تخلفاتی که نه تنها توسط وی بلکه بوسیله افراد شاغل در محدوده مدیریت او صورت گرفته از هموطنانش عذرخواهی می‌کند، گاه استعفا می‌دهد و در مواقعی در تلویزیون ظاهر می‌شود و علنا و رسما مسئولیت را به عهده می‌گیرد علاوه بر آنکه به محاکم دادگستری نیز احضار و به پرونده اش رسیدگی می‌گردد.
 اخیراً اختلاسی در استانداری تهران به وقوع پیوست و مطلبی از قول یک منبع آگاه نقل شد که خواندن آن نه تنها ملال‌آور بلکه بی احترامی به شعور و آگاهی مردم است.
«کارمندی که در استانداری تهران اختلاس یک میلیاردی کرده بود به همراه همکارانش دستگیر شده است. یک منبع آگاه در گفت وگو با فارس ضمن تأیید اختلاس یک میلیارد تومانی یکی از کارمندان استانداری تهران اظهار داشت: این کارمند استانداری به همراه هم دستانش دستگیر شده است.
وی ادامه داد: برخی از کارمندانی که دست به اختلاس می‌زنند در دوره‌های قبلی استخدام شده‌اند و دولت در حال پاکسازی پرسنل است.
این منبع آگاه اظهار داشت: حجم پرسنل دولت در کشور بسیار زیاد است و بسیاری از کارمندان نیز در دولت اصلاحات استخدام شده‌اند و موارد اختلاس نیز به وجود می‌آید.
وی افزود: شخصی که در استانداری تهران اختلاس کرده کارمندی به نام «م.خ» است که از زمان دولت اصلاحات استخدام شده و پول‌ها به حساب خانم وی واریز می‌شده است.
این مقام مسئول بیان داشت: اختلاس‌های جدید مربوط به مدیریت فعلی نمی‌شود و در حد کارمندان استانداری است. شخص نامبرده نیز مسئول شن و ماسه استانداری تهران است.
وی با اشاره به اینکه اختلاس‌ها در زمان مدیریت فعلی شروع نشده است بیان داشت: «م.خ» از 10 سال پیش نسبت به گرفتن پول اقدام کرده و تا یک سال پیش هم ادامه داشته است.
وی یادآور شد: این شخص از معادن شن و ماسه مبالغی را دریافت می‌کرده و این موضوع به یک روال تبدیل شده بود.»1
اکنون آن مقام آگاه و بقیه دولتمردان و مسئولان ذی ربط که آن منبع آگاه را مورد عتاب و مواخذه قرار ندادند باید پاسخ دهند فردی که 10 سال است دزدی می‌کند چرا در 6 سال اخیر به کار او رسیدگی نکردند. بزرگترین اختلاس کنندگان نظام بانکی کشور از کجا آمدند؟ چه کسانی آنها را حمایت کردند؟ با سفارش چه افراد قدرتمندی نه تنها به آلاف و الوف رسیدند بلکه هزاران میلیارد تومان را به جیب زدند؟ طی چه نامه‌ها و توصیه‌ها یی وارد چرخه اقتصادی مملکت شدند؟ و در دوره کدام یک از دولتها استخدام شده بودند؟
آیا استخدام در دوره باصطلاح دولت چپ، راست، سازندگی، اصولگرا و یا اصلاح طلب جرم است؟
یا دوست و رفیق و فامیل ناآگاه و ناتوان خود را در سمتی گماشتن؟
یا برخلاف حق و قانون بیت‌المال را تقسیم کردن؟
یا توصیه نامه به بی‌کفایت و بی‌لیاقتی دادن و وی را بر مردم مسلط نمودن و یا عضویت در هیات مدیره‌ای به وی عطا کردن خلاف است و در نهایت سوء استفاده از خون جوانان و رزمندگانی است که با خلوص نیت و برای عظمت و استقلال و سربلندی دین و آیین حیات بخش اسلام به عرصه‌های نبرد علیه دشمن جبار و خیانتکار شتافتند و جان عزیزشان را فدا نمودند.
«در این ایام در برزیل یکی از اعضای کابینه به خودش اجازه داده بود معادل پول ما مثلاً ماهی چهارصد، پانصد هزار تومان برای یکی از پرسنل که کارهای شخصی او را انجام می‌داده از محل بیت‌المال پرداخت کند به دنبال انتشار این خبر توسط مطبوعات وزیر مربوطه از مردم عذر خواهی کرد، همان روز از کابینه استعفا داد و از اینکه عملش نادانسته و غیر تعمدی باعث آبرو ریزی دولت شده بود از همکارانش عذرخواهی نمود » 2
اما در دولت دهم به گزارش ایسنا و دیگر خبرگزاری‌ها از سال گذشته تا کنون در شهرها و استان‌های مختلف از جمله در تهران، ‌قم، کهکیلویه و بویر احمد، زنجان، هرمزگان و. ... ده‌ها بار وجوه هنگفتی اختلاس شده که یک مورد جزئی آن مبلغ بیست هزار دلار است که توسط رییس شعبه بانک مرکزی ایران و ونزوئلا برداشت شده و در حال حاضر در زندان به سر می‌برد جامعه در انتظار آن است تا بخواست پروردگار با اقدامات به موقع، مقصران و مجرمان به ویژه مفسدان اقتصادی به سزای اعمال خود برسند و نهادها و سازمانهایی که در بعد نظارتی خود کوتاهی نموده از ملت عذرخواهی کنند و مجلسیان که باید بر تمام امور مملکت اشراف و نظارت داشته باشند جوابگوی موکلان خویش باشند.

مدیرمسئول

پی‌نوشت‌ها:
 1- «جمهوری اسلامی»، صفحه 15، مورخ 15/6/90
2- نقل از مقاله دکتر صادق زیبا کلام در روزنامه شرق مورخ 27/6/90