انعکاس آیینه شماره 243
نمیتوان احمدینژاد را با شهید رجایی مقایسه کرد
ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و به صورت ملتها و قبیلهها درآوردیم که بتوانید با یکدیگر آشنا شوید، گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست (1)
در کارهای خوب از همدیگر سبقت بجوئید.(2)
معیار رستگاری و عاقبت به خیری افراد در قومیت، طایفه، رنگ، زبان، لباس، جنسیت، شکل، قیافه، فقر، ثروت، مدارج علمی دانشگاهی و حوزوی، عبادات فردی، رکوع و سجود طولانی نیست بلکه در اسلام « هیچ یک از افراد اجتماع بر دیگری تقدم ندارد و هیچ گونه برتری جوئی و فخر فروشی و بزرگ منشی در بین نیست و تنها تفاوتی که مقتضای سرشت انسانی است و فطرت بشر هم از آن ساکت نیست«تقوی» است. مسئله تقوی هم راجع به خدا است و ربطی به مردم ندارد.»(3)
در صورتیکه برای همگان امکان استفاده از حداقل امکانات رفاهی فراهم گردد، دیگران میتوانند با خیال راحت از نعمتهای زندگی که با عدل و انصاف و تلاش و کوشش و از راه حلال برای خود تهیه نمودهاند استفاده کنند.
اگر فلان مقام در خارج از کشور سکته میکند و با هواپیمای اختصاصی او را به کشور باز میگردانند و از بهترین امکانات پزشکی برای بهبودی و سلامتی خود بهره میبرد در صورتی میتواند راضی و قانع باشد که در شهر و دیار و یا دور و بر او کسانی نباشند که از درد و فقر ناله کنند و فریاد رسی نداشته باشند یا در بعضی از بیمارستانها شاهد آن هستیم که عدهای از انسانها از بدبختی و بیچارگی اعضای بدن خود را در معرض فروش میگذارند، در بعضی از روستاها مردم از آب آشامیدنی سالم محروم هستند یا میلیونها نفر با سختیهای زندگی دست بگریبانند و نه تنها در روستاها و مناطق دور افتاده بلکه در شهرهای بزرگ و پایتخت با گروهی از زنان و مردان و کودکانی روبرو هستیم که برای امرار معاش و گذران زندگی و به دست آوردن قوت لایموت تن به چه ذلتهایی که نمیدهند؟
هیچ یک از نویسندگان و گویندگان نباید زندگی مظهر عدالت و پیشوای متقیان جهان حضرت علیبنابیطالب(ع) را با دولتمردان و حاکمان مقایسه کنند آن امام بزرگوار میفرماید:
«امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضایت داده است و بدانید که شما توانایی چنین کاری را ندارید اما با پرهیزگاری وتلاش فراوان و پاکدامنی و راستی مرا یاری دهید پس سوگند به خدا من از دنیای شما طلا و نقرهای نیندوخته و از غنیمتهای آن چیزی ذخیره نکردهام بر دو جامه کهنهام جامهای نیفزودم و از زمین دنیا حتی یک وجب در اختیار نگرفتم و دنیای شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچیزتر است.(4)
مولای متقیان در این نامه میفرماید شما توانایی چنین کاری را ندارید اما دستور میدهد با تلاش و پاکدامنی آن حضرت را یاری کنند و دستورالعملهایی را که خطاب به فرمانداران و حکام ولایت صادر فرموده نصبالعین خود قرار دهند، دستوراتی که سزاوار است در هر دوره و زمانی سرمشق مسئولان اجرایی و حاکمان و مقامات مسئول قرار گیرد.
آن حضرت خطاب به یکی از قضات منصوب خود میفرماید:
«. . . آنان که مال فراوان گرد آورده و برآن افزودند و آنان که قصرها ساخته محکم کاری کردند، طلاکاری کرده و زینت دادند، فراوان اندوختند و نگهداری کردند و به گمان خویش برای فرزندان خود باقی گذاشتند و همگی آنان به پای حسابرسی الهی و جایگاه پاداش و کیفر رانده میشوند آن گاه که فرمان داوری و قضاوت نهایی صادر شود پس تبهکاران زیان خواهند دید. . . .
در نامهای به فرماندار بصره مینویسد :
ای پسرحنیف! به من گزارش دادند که مردی از سرمایهداران بصره تورا به مهمانی خویش فرا خواند و تو به سرعت به سوی او شتافتی. خوردنیهای رنگانگ برای تو آوردند و کاسههای پر از غذا پی در پی جلوی تو نهادند، گمان نمیکردم مهمانی مردمی را بپذیری، که نیازمند انشان با ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شدهاند، اندیشه کن در کجایی و بر سر کدام سفره میخوری ؟ . . .(5)
نگارنده وظیفه خود میداند خاطراتی از همکاری با شهیدان محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر نقل کند تا گردانندگان بعضی از مراسم، گردهماییها و همایشها بدانند آیا مقایسه زندگی شهید محمدعلی رجایی با محمود احمدینژاد صحیح است؟ آیا روشها و راه و رسم زندگی و خط مشی هر فرد با دیگری متفاوت نیست؟
از اردیبهشت ماه 1358 تا اوایل فروردین 1360 با شهیدان محمدعلی رجایی و باهنر و در سمت مدیریت کل آموزش و پرورش یزد و زاهدان، مشاور و نماینده تامالاختیار محمدعلی رجایی در سیستان و بلوچستان همکاری نمودم در مدت مذکور حتی برای یک مرتبه از بودجه دولت سوغات، هدیه یا جعبه شیرینی یزدی برای هیچ یک از کارکنان و مقامات آموزش و پرورش تهیه نگردید کاری که با کمال تاسف بعدها به وفور دیده و شنیده شد که صورت گرفته است. در مدت مذکور جلسات مدیران کل و یا مدیران دفاتر وزارتی که تشکیل میشد شرکت کنندگان برای سکونت و بیتوته در مرکز تربیت معلم و ساختمان یکی از مدارس یا خانه معلم تهران اقامت میکردند. غذاها ساده و معمولی بود یا عدهای از شرکت کنندگان در این گونه جلسات به خانه دوستان، اقوام و خویشان خود میرفتند.
چند ماهی که در سیستان و بلوچستان خدمت مینمودم موقعیت بسیار حساس و ملتهب بود لذا چندین بار برای همفکری و ارائه گزارش در تهران با شهید محمدعلی رجایی و یا شهید دکتر محمدجواد باهنر ملاقات کردم و ظهر هم هنگام ناهار با آنها بودم. هنوز مناظری در جلو چشمم مجسم است که در دفتر وزارتی در میدان بهارستان سفرهای پهن میشد بشقابهای محتوی یک نوع غذا که گاه مقداری لوبیای پخته بود روی میز میچیدند همراه چند قرص نان، این ناهار وزیر و اطرافیان را تشکیل میداد.
یکی از 72 تن شهید حزب جمهوری اسلامی ایران حجت الاسلام والمسلمین شهید سیدکاظم موسوی نماینده امام خمینی(ره) در وزارت آموزش و پرورش و مشاور عالی آن وزارتخانه بود که در یکی از روزها هنگام غذا خوردن سفرهای را که از خانه آورده بود روی میز پهن کرد مقداری نان در آن بود و چند عدد تخم مرغ آب پز.
یعنی آن بزرگواران بیتالمال را ملک طلق خود نمیدانستند بدین سبب بر اساس اعتقادی که داریم و آنچه سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در جلسات مذهبی به ما آموختهاند در پنج سال اخیر هر بار که اعضای دولت احمدینژاد به یزد آمدند در همین ستون از نحوه استقبال و هزینههایی که صرف میگردید انتقاد میشد اما فقط در تاریخ مطبوعات باقیماند ولاغیر.
بارها خانه و اتاق و وسایل زندگی محمدعلی رجایی از تلویزیون نشان داده شد اما اخیراً که رییس دولت نهم و دهم در هیات صد نفره به آمریکا مسافرت کرد به نظر میرسید هم نشینی و آشنایی و همکاری 22 ماهه با آن شهیدان عالی مقام حکم میکند مختصری از زندگی آنان همراه با بخشی از اخبار سفر رییس دولت دهم و همراهان به آمریکا جهت اطلاع خوانندگان درج گردد تا خود درباره آنچه میخوانند قضاوت کنند.
«هر چند به نظر میرسید حضور خانواده محمود احمدینژاد در سفر وی به آمریکا با تکذیب دفتر رییس جمهور پایان یافته باشد ولی یکی از سایتهای خبری با انتشار تصویری از این سفر تاکید دارد برخی اعضای خانواده رییسجمهور در این سفر کاری همراهش بودند. الف -گزارش داد: به دنبال انتشار خبر درخواست ویزا برای سفر همسر، پسر، عروس، دختر، داماد و نوه رئیسجمهور برای سفر به آمریکا به همراه هیات دیپلماتیک ایران و تکذیب حضور داماد، دختر و نوه رئیسجمهور در این سفر، توسط دفتر رئیسجمهور؛ برخی رسانهها و بینندگان چنین برداشت کرده بودند که خبر همراهی خانواده آقای احمدی نژاد در سفر نیویورک تکذیب شده است.
برای رفع سوء تفاهم و اثبات حضور برخی از اعضای خانواده آقای احمدی نژاد در این سفر کاری، یک عکس از این سفر منتشر میشود. این عکس را سایت رسمی رئیس جمهور منتشر کرده بود ولی اکنون از سایت خود حذف کرده است.
در فهرست افرادی که امسال برای همراهی رئیس جمهور در سفر کاری به نیویورک، برایشان درخواست ویزای آمریکا شده بود نام همسر، پسر، عروس، دختر، داماد و نوه رئیس جمهور وجود داشت ولی داماد و دختر و نوه رئیس جمهور به دلیل نرسیدن یا عدم صدور ویزا نتوانستند آقای احمدینژاد را در این سفر همراهی کنند اما پسر، عروس، همسر و مادر عروس رئیسجمهور (همسر آقای مشایی) در این سفر حضور داشتهاند و در عکس به روشنی دیده میشوند.
اکنون لازم است دفتر رئیس جمهور بدون بهانه جویی به این سوالات پاسخ دهد:
هزینه سفر امسال رئیس جمهور به نیویورک، چقدر بوده است و همراه بردن اعضای خانواده رئیس جمهور (شامل پسر و عروس) در سفر به آمریکا چه توجیهی داشته است؟
-مقایسه سفر پرخرج نیویورک با پول کبابها!
پیشتر نیز یکی از سایتهای خبری با اشاره به اقدام رئیسجمهور مبنی بر واریز مابه التفاوت قیمت غذای گرانقیمت اعضای کارگروههای تخصصی خراسان رضوی در سفر هیات دولت به این استان به حساب نهاد ریاستجمهوری، به خرج سفر اخیر رئیسجمهور به آمریکا پرداخت.
«عصر ایران» با بیان اینکه «اعزام هیاتهای پر جمعیت در سفرهایی مرسوم است که رئیس یک کشور به کشوری که با آن دارای روابط گسترده اقتصادی هستند میرود و به همراه خود علاوه بر دولتمردان، تعدادی از فعالان اقتصادی را نیز میبرد تا بتوانند به رایزنیهای مربوط بپردازند» گفت: اما سفر به نیویورک که یک سفر تشریفاتی سالانه است، هرگز نیازی به این لشکرکشیها ندارد و با 20 - 10 نفر هم میشد سفر را به بهترین وجه انجام داد.
این گزارش میافزاید: واقعا چه نیازی بود یکصد نفر شال و کلاه کنند و با پول این ملت به نیویورک بروند تا در کنار ماموریت رسمی رئیسجمهور، یک هفتهای در نیویورک تفریح و استراحت کنند؟! آیا حضور دهها نفر اضافی در یکی از هتلهای گرانقیمت نیویورک هزینه بیشتری بر بیت المال تحمیل میکند یا آن 500 هزار تومان مابه التفاوت کباب کوبیده با غذای به اصطلاح اعیانی استانداری خراسان؟!
آری بد نیست سری هم به تاریخ انقلاب بزنیم و ببینیم که شهید محمد علی رجایی هنگام سفر به نیویورک چند نفر همراه با خود برد و اساساً از اعضای خانواده خود و رفقا، افرادی مانند پسر و عروس و داماد و. .. را هم با خود برد یا نه؟! هیات همراه شهید رجایی در سفر نیویورک 10 نفره بوده است که 4 نفرشان نیز خبرنگار و فیلمبردار بودهاند و البته دوستان و آشنایان و اقوام و همسایهها شال و کلاه نکرده بودند تا با رئیس دولت به نیویورک بروند و جاهایی که به خواب هم نمیدیدند را با پول ملت ببینند!(6)
«صلاح کار کجا و من خراب کجا؟
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا ؟
مبین به سیب زنخدان که چاه در راهست
کجا همی روی ای دل بدین شتاب کجا؟»(7)
مدیر مسئول
پی نوشتها:
1- ترجمه آیه 13 سوره الحجرات.
2-ترجمه آیه 148 سوره بقره.
3- «روابط اجتماعی در اسلام» تالیف علامه طباطبائی، ترجمه جواد حجتی کرمانی چاپ 1348 - صفحه 84.
4- «نهجالبلاغه»، ترجمه محمد دشتی، نامه 45 صفحه 394
5-همان، نامه 3 و 45 صفحه 345 و 393.
6- «تهران امروز»، مورخ 10و 11 /7/1390
7- «دیوان خواجه حافظ شیرازی»، به کوشش دکتر خلیل خطیب رهبر، صفحه 3