هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 257

امام خمینی(ره):
اظهار عقاید آزاد است،
من با یک شخص عادی یکی هستم

افرادی که اوائل بهمن ماه 33 سال پیش را به خاطر دارند می‌دانند که اکثریت قریب به اتفاق مردم برای ورود امام خمینی(ره) از پاریس به تهران لحظه شماری می‌کردند.
بسیاری از نویسندگان، ‌گویندگان، ‌علما، ‌دانشگاهیان، روحانیون، روشنفکران، دانشجویان، دانش‌آموزان، ‌کارگران و اصناف مختلف به صف مخالفان حکومت پهلوی پیوسته بودند و فروپاشی بقایای حاکمان مستبد و طاغوتی را آرزو می‌کردند.
ایرانیان از خداوند منان می‌خواستند ناله‌های خانواده زندانیان مبارز که در پس دیوارهای بلند زندان‌های مخوف شاه تحت شکنجه‌های ماموران ساواک روزها، ‌هفته‌ها، ‌ماه‌ها و سال‌ها را سپری و مقاومت کرده بودند، دعاهای مادران و خواهران و فرزندان داغدار که همسران، برادران، و عزیزان خویش را طی ده‌ها سال مبارزه با حکومت پهلوی از دست داده بودند، سختی‌هایی که خانواده‌های روحانیون تبعیدی به شهرها و روستاهای دور دست محل سکونت خود تحمل می‌کردند، در درگاه ربوبی و کبریایی حضرت حق مورد اجابت قرار گیرد و دست اجانب از این سرزمین اسلامی کوتاه گردد و با رهبری و زعامت مجتهدی آگاه و مبارز و مقاوم یعنی حضرت امام خمینی(ره) جمهوری اسلامی تاسیس شود و مردم بتوانند به استقلال و آزادی و آنچه که در پیام‌ها و سخنرانی‌ها و اعلامیه‌ها در مساجد و محافل مذهبی و دانشگاهی برقراری آنها را بشارت می‌دادند، ‌برسند.
بدنبال حوادث سال 1342 که به زندانی شدن و تبعید امام خمینی و عده‌ای از یاران و همراهان ایشان منجر گردید امام خمینی در ایام اقامت خویش در نوفل لوشاتوی پاریس ضمن صدور اطلاعیه‌ها و پیام‌های پی در پی برای مردم ایران با رسانه‌های خارجی نیز مصاحبه می‌کردند از جمله روز هفتم بهمن ماه 1357 ش مطابق با بیست و هشتم ماه صفر 1399ه- ق در مصاحبه با خبرنگاران روزنامه‌های جنوبی فرانسه و رادیو مونت کارلو در پاسخ به سئوالاتی آینده ایران را اینگونه ترسیم فرمودند:
«سئوال: شما در پنجشنبه گذشته احتمال حوادث وخیمی را هنگام ورود خود به تهران دادید. حوادث ساعات اخیر مؤید این بیم هست؟
امام: تا این رژیم هست و تا این دولت غاصب (بختیار) سرِ کار است این احتمال‌ها را می‏دهم. وقتی این دولت برود اوضاع آرام می‏شود. شخص من مطرح نیست. من از خدا می‏خواهم تا در برابر ملتم به شهادت برسم و در کنار آنها کشته شوم. من بارها گفته‏ام که من با یک شخص عادی یکی هستم.
سئوال :جمهوری اسلامی، آنطور که شما در نظر دارید، بر پایه چند حزبی خواهد بود؟ و آیا گرایش‌های مذهبی دیگر و غیرمسلمان، محترم شمرده خواهد شد؟
امام: همه احزاب در ایران آزاد خواهند بود مگر آنکه مخالف با مصالح ملت باشد. در آن صورت از فعالیت آنها جلوگیری می‏شود. لکن اظهار عقاید آزاد است. اقلیت‌های مذهبی نیز همه محترم هستند و حقوق آنان در اسلام و جمهوری اسلامی محفوظ است. . .
سئوال: ما غربیان مادی هستیم؛ بالاخره بر این اساس با ما چگونه رفتار خواهد شد؟
امام: من متأسفم که شما غربی‌ها معنویات را فدای مادیات کردید و مصالح مادی را بر معنویات مقدم داشتید. همین امر موجب این بدبختی‌هاست. آنچه بشر را مترقی می‏کند معنویات است. معنویات می‏تواند بشر را سعادتمند کند و آرامش ایجاد کند. مادیات است که بشر را به جان هم انداخته. من توصیه می‏کنم که شما غربیها به معنویات توجه کنید. شما مدعی هستید که مسیحی هستید؛ ببینید سیره حضرت مسیح چه بوده است. سیره حضرت مسیح را روش خود قرار دهید تا سعادت برای شما حاصل شود. ما می‏خواهیم رژیمی ایجاد کنیم که روش حضرت مسیح در آن مورد توجه است.» 1
وظیفه روزنامه نگاران است وقایع و حوادثی که اتفاق می‌افتد بازگو و به موقع ضمن تذکر به مسئولان اجرایی، مشکلات مردم را مطرح نمایند، از مدیران و دست‌اندرکاران بخواهند تلاش کنند تا مردم به جامعه‌ای که مورد نظر پایه‌گذاران این نظام بوده است دست یابند. گاه دیده می‌شود بعضی با شنیدن انتقادها و یا هنگام بررسی عملکردشان روی خوش نشان نمی‌دهند آنچه را تشخیص داده‌اند اجرا می‌کنند و برای اعتراضات و انتظارات به حق ولی نعمتان خویش ارزش قائل نمی‌شوند گرچه در گفتار خود را نوکر و خادم مردم می‌دانند اما در عمل راه دیگری را می‌پیمایند.
«همه مسلمانان به عصمت و مصونیّت حضرت رسول اکرم(ص) از خطا و گناه، ایمان داشته و عمل آن حضرت را سزاوار اعتراض نمی‌دانستند، ولی در عین حال، سیره رسول اکرم(ص) در رهبری بر این اساس استوار بود که با کمال ملایمت و با نهایت سعه صدر اعتراضات را گوش می‌دادند و توضیحات لازم را با منطق و دلیل ارائه می‌فرمودند. آن حضرت به ابوذر می‌گفتند:- یا اباذر عظنی – ای ابوذر مرا پنده ده و ابوذر در پاسخ به درخواست ان حضرت آیاتی از قران را تلاوت می‌کرد.
در غزوه حنین که سهمی از غنائم را به اقتضای مصلحت به نو مسلمانان اختصاص دادند، سعد بن عباده و جمعی از انصار که از پیش‌قدمان و مجاهدان بودند زبان به اعتراض گشودند که چرا آنها را بر ما ترجیح دادی؟
پیامیر (ص)فرمود: همگی معترضین در یک جا گِرد آیند، آن گاه با بیانی شیوا و دلنشین آنها را به موجبات این امر به اشتباه خودشان واقف فرمود به طوری که همگی آنها به گریه افتادند و پوزش خواستند.
دستور داده بودند که هرگاه زمامداری کاری بر خلاف قانون عدل مرتکب شد در مقام اعتراض برآئید. . .»2
گاه از تریبون‌های رسمی توسط عده‌ای از سخنرانان و مقامات اجرایی مطالبی شنیده می‌شود که مردم آن را به منزله توهین و تحقیر به خود تلقی می‌کنند.
نه تنها در استان یزد نمونه‌هایی را می‌توان ذکر کرد بلکه مخالفان سیاسی را گوساله و بزغاله و یا خس و خاشاک و. . . خطاب کردن از جمله عباراتی است ک به نقل از دارندگان بعضی از صاحبان اینگونه مقامات ورد زبان‌ها است یا به صورت‌های دیگر و گاه با شاخ و برگ روی موبایل‌ها رد و بدل می‌گردد. یا حملاتی است که گروهی به اشخاص حقیقی و یا حقوقی می‌کنند نظیر جمع شدن افرادی در برابر خانه سردار حسین علایی در پی نوشتن و انتشار مقاله 19 دی امسال در روزنامه اطلاعات و الصاق آگهی‌ها و دست نوشته‌ها بر دیوار یا درب خانه و یا سر دادن شعارهایی علیه وی و مواضع تندی که علیه دکتر عماد افزوغ درپی برنامه‌ی پارک ملت در جایگاه‌های رسمی نماز جمعه پیش آمد و نشان داد که متاسفانه عده‌ای کمترین انتقاد را بر نمی‌تابند.
حسن ختام مقاله به نقل از جملاتی از تفسیر قرآن که به تقوای زبان اشاره دارد و پیرامون نحوه مناظره و مباحثه با مخالفان و افرادی است که گفتار و سلیقه آنان با گویندگان همخوانی ندارد اما مسلمان ومتعهد و دلسوز و ایرانی هستند و چه بسا سال‌ها در مسیر انقلاب و در جهت مساعدت و همراهی و همگامی با مردم گام برداشته‌اند.
«با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به طریقی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن. . .«( ترجمه آیه 125 سوره نحل)
مقید ساختن«موعظه» به «حسنه» شاید اشاره به آن است که اندرز در صورتی مؤثر می‌‏افتد که خالی از هر گونه خشونت، برتری جویی، تحقیر طرف مقابل، تحریک حس لجاجت او و مانند آن بوده باشد، چه بسیار است اندرزهایی که اثر معکوس می‌گذارد به خاطر آنکه مثلا در حضور دیگران و توام با تحقیر انجام گرفته، و یا از آن استشمام برتری جویی گوینده شده است.
بنابر این موعظه هنگامی اثر عمیق خود را می‌‏بخشد که«حسنه» باشد و به وجهی نیکو و صورتی زیبا پیاده شود . . .»3
«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی پیشه کنید و گفتار محکم و استوار بگویید . . .» (ترجمه آیه 70 سوره احزاب ).
آیه بعد، نتیجه «قول سدید» یعنی گفتار استوار و سخن حق را چنین بیان می‌فرماید: «خداوند به خاطر تقوی و گفتار حق، اعمال شما را اصلاح می‌کند و گناهان شما را می‌بخشد» (ترجمه آیه 71 سوره احزاب).
در حقیقت، پایه اصلاح زبان و سرچشمه گفتار حق است، و گفتار حق یکی از عوامل مؤثر اصلاح اعمال و اصلاح اعمال، سبب آمرزش گناهان است. . .
علمای اخلاق گفته اند: زبان، پر برکت ترین عضو بدن، و مؤثرترین وسیله طاعت و هدایت و اصلاح است، و در عین حال، خطرناکترین و پر گناهترین عضو بدن محسوب می‌شود، تا آنجا که حدود سی گناه کبیره، از همین عضو کوچک صادر می‌گردد.
غزالی در احیاء العلوم بیست گناه یا انحراف را که از زبان سرمی‌زند برشمرده است از جمله مدح بیجا، بد زبانی، دشنام، سخریه و استهزاء، ‌افشای اسرار دیگران، وعده خلاف، لعن نابجا، خصومت و نزاع»4
کاش همه ما خود را مخاطب نصیحت ناصحان مشفق و مآل اندیشی چون اولیای عظام و انبیای کرام بویژه نبی مکرم اسلام(ص) و ائمه معصومین (ع) می‌دانستیم و تصورمان این نبود که آن بزرگواران دیگران را مخاطب ساخته‌اند و نه مارا. بدان امید که همه خود را مخاطب اندیشه‌های ناب و گفتار حکیمانه بزرگان می‌دیدیم و به درستی درمی‌یافتیم که این آفات ممکن است از زبان و قلم ما نیز صادر شود. 

مدیر مسئول

پی‌نوشت ها:
1- «طلیعه انقلاب اسلامی (مصاحبه‌های امام خمینی در نجف، پاریس و قم ) »، صفحه 345 - 349
2- «آشنایی با شیوه زندگانی پیامبر اسلام(ص)»، چاپ وزارت آموزش و پرورش. صفحه 59 - 60
3- «تفسیر نمونه»، چاپ دارالکتب الاسلامیه، جلد 11، صفحه 456
4- «تفسیر قرآن»، جلد سوم، جعفر شریعتمداری، صفحه 782