هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 264

امام علی (ع):
یکدیگر را به اندازه توان نصیحت کنید و حق را به پا دارید

در هر مجمع و محفلی که عده‌ای دور هم می‌نشینند و از مردم، پیشرفت ها، تلاش ها، زحمات و خدمات مدیران و مسئولان و خادمان جامعه یا احیاناً ‌از کمبودها، گرانی و تورم روز افزون، نابسامانی‌ها، ناهنجاری‌ها اعتیاد، دزدی، کارتن خوابی، عدم امنیت کافی و مشکلات شهروندان سخن می‌گویند، با هر خط و مشی و سلیقه و از هر صنف و دسته و نهاد و گروه سیاسی، علمی، فلسفی، تاریخی و اجتماعی باشند نباید و نمی‌توانند منکر ایثارگری‌ها، رشادت‌های شهدای بزرگوار و عالی مقام و جانبازان و خانواده‌های مکرم و معزز آنها باشند یا خود را به بی‌خبری بزنند که حفظ این مملکت و دورنگهداشتن از تجاوزات و نقشه‌های پلیدی که دشمنان ملت ایران در سر می‌پروراندند و تا دندان مسلح بودند، به خواست پروردگار منان و منتقم در اثر فداکاری‌های زندانیان و زجر کشیده‌‌های در مسیر انقلاب اسلامی و ایثارگری رزمندگان و خانواده‌های معظم آنها در طول سال‌های قبل و بعد از پیروزی انقلاب به‌ویژه در دوران دفاع مقدس و تاکنون بوده است.
بعضی از افراد یا مدیران در اداره خانه و مجموعه‌ای که سرپرستی آن را به عهده دارند و با لطائف الحیل مسئولیتی را به عهده گرفته‌اند، اعم از دهداری، فرمانداری، ‌استانداری، وزارت، نمایندگی مجلس یا ریاست بر نهاد و سازمانی ممکن است با رسیدن به قدرت اداری یا مالی همانند دیگر انسان‌ها در معرض خطا و اشتباه قرار بگیرند، عده‌ای از اطرافیان آنها نه تنها آن طور که باید مشاوره صحیح نمی‌دهند یا حقایق را نمی‌گویند و یا نمی‌نویسند بلکه به تملق و مداحی بیش از حد روی می‌آورند که این روش عواقب سویی به بار خواهد آورد. چه بسا اتفاق می‌افتد اینگونه مدیران چون لیاقت تصدی سمتی را که تصاحب کرده‌اند ندارند، با سوء استفاده از مقام وموقعیت و مرتبه‌ای که به دست آورده‌اند بیت‌المال را به هدر دهند، به راحتی مخالفان خود را به اعمال انجام نداده متهم کنند، ارزش و اعتباری برای حفظ حرمت و آبروی دیگران قائل نشوند، از افترا زدن ابایی نداشته و در یک کلام خون شهداء و تلاش‌های بسیاری از مدیران صالح اجرایی و مبارزان مسلمانی که برای تثبیت این نظام فداکاری نموده‌اند پاس ندارند. 
علامه محمد تقی جعفری فیلسوف و دانشمند اسلام شناس می‌نویسد:
«اساسی ترین عامل تقوی که برای همه مدیریت‌ها از شخص حاکم گرفته تا مدیر کوچکترین و ساده‌ترین مجموعه از افراد انسانی لازم است، همانا احراز شایستگی می‌باشد تا بتوانند تصدی مقامی را بر عهده بگیرند.
به آیه شریفه قرآن دقت کنیم: «آن سرای آخرت را برای کسانی قرار می‌دهیم که در روی زمین علو و فساد نمی‌جویند. ترجمه آیه 83 سوره قصص.»
در حدود 53 مورد از آیات قرآنی درباره وقاحت غرور و استکبار که ناشی از احساس قدرت و بی‌نیازی در خویشتن است وارد شده است... با جرئت و صراحت می‌توان گفت که هیچ عاملی برای تقوای مدیریت در حیات اجتماعی مردم، بااهمیت تر از آن نیست که شخص متصدی کاملا و صد در صد شایستگی خود را برای آن مقام با نظر به دستورات الهی و اخلاقی که بر مبنای عقل سلیم و وجدان پاک استوار است احراز نماید...»1
« همواره یک عده عواملی وجود دارد که وزراء و هر وابسته زمامدار را به مداحی و تملق و چاپلوسی وادار می‌کند. علت اساسی آن عوامل، بی‌شخصیتی و به اصطلاح دیگر ضعف نفس است که به خیال خود با به دست آوردن مقام وزارت یا هر مقامی دیگر صاحب شخصیت می‌گردد و در جامعه به عنوان ( بزرگ!) مطرح می‌شود، این بینوایان خود را فراموش کرده‌اند و به جای خود حتی اندام و اعضاء و اجزای صورت و پیکرشان را هم فراموش می‌کنند» 2
لازم است رسانه ملی، دارندگان و صاحبان تریبون‌های رسمی وائمه جماعات و جمعه که مستمراً مخاطبانی از طبقات و اصناف مختلف دارند و اصحاب رسانه و مطبوعات در مواقع مناسب بدون حب و بغض، با منطق و دلیل به مقامات اداری و اجرایی متذکر شوند و پیشنهاد نمایند عملکرد خودشان را در معرض نقد و انتقاد قراردهند و از تایید کنندگان و احیاناً‌ بله قربان گویان حرفه‌ای دوری نمایند.
 منتقدی را که در گفتن و نوشتن رعایت ادب و اخلاق اسلامی می‌کند واقعیت‌های جامعه را می‌نویسد یا بازگو می‌نماید دشمن و مخالف خود به حساب نیاورند. زمان ریاست که جزیی از عمر محسوب می‌شود به سرعت ابر می‌گذرد، مقام و پست فانی می‌شود آنچه که در ذهن مردم و در پرونده دولتمردان و حاکمان باقی می‌ماند نحوه خدمت رسانی و جلب رضایت مردم که آن هم با عمل بر اساس تعالیم اسلام و رعایت قانون میسر می‌گردد و برای همیشه در تاریخ -نوشته و نانوشته- ماندگار و ثبت و ضبط خواهد شد.
 حسن ختام مقاله به درج بخش هایی از فرمایش امیر مومنان حضرت علی (ع) اختصاص می‌یابد:
«درست است که هیچ کس نمی‏تواند حق اطاعت خداوندی را چنان که باید بگذارد، هر چند در به دست آوردن رضای خدا حریص باشد، و در کار بندگی تلاش فراوان نماید، لکن باید به مقدار توان، حقوق الهی را رعایت کند که یکی از واجبات الهی، یکدیگر را به اندازه توان نصیحت کردن، و بر پا داشتن حق، و یاری دادن به یکدیگر است...
هیچ کس هرچند قدر او در حق بزرگ، و ارزش او در دین بیشتر باشد، بی نیاز نیست که او را در انجام حق یاری رسانند، و هیچ کس گرچه مردم او را خوار شمارند، و در دیده‏‌ها بی‏ارزش باشد، کوچک‏تر از آن نیست که کسی را در انجام حق یاری کند، یا دیگری به یاری او برخیزد...
...از پست‏ ترین حالات زمامداران در نزد صالحان این است که گمان برند آنها دوست دار ستایش ‏اند، و کشور داری آنان بر کبر و خود پسندی استوار باشد، و خوش ندارم، در خاطر شما بگذرد که من ستایش را دوست دارم، و خواهان شنیدن آن می‏باشم. سپاس خدا را که چنین نبودم و اگر ستایش را دوست می‏‌داشتم، آن را رها می‌کردم به خاطر فروتنی در پیشگاه خدای سبحان، و بزرگی و بزرگواری که تنها خدا سزاوار آن است. گاهی مردم، ستودن افرادی را برای کار و تلاش روا می‌دانند. اما من از شما می‏خواهم که مرا با سخنان زیبای خود مستایید، تا از عهده وظایفی که نسبت به خدا و شما دارم بر آیم، و حقوقی که مانده است بپردازم، و واجباتی که بر عهده من است و باید انجام گیرد اداء کنم، پس با من چنان که با پادشاهان سرکش سخن می‏گویند، حرف نزنید، و چنانکه از آدم‏‌های خشمگین کناره می‏گیرند دوری نجویید، و با ظاهر سازی با من رفتار نکنید، و گمان مبرید اگر حقّی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید، یا در پی بزرگ نشان دادن خویشم، زیرا کسی که شنیدن حق، یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن، برای او دشوارتر خواهد بود. پس، از گفتن حق، یا مشورت در عدالت خودداری نکنید، زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمی‌دانم، مگر آن که خداوند مرا حفظ فرماید...»3

مدیر مسئول

پی نوشت‌ها :
1- «حکمت اصول سیاسی اسلام»، صفحه 146 و 147
2- «حکمت اصول سیاسی اسلام»، صفحه 435
3- «نهج‌البلاغه»، ترجمه محمدعلی دشتی(ره)، خطبه 216