هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 282

تلاش برای رفع تبعیض‌های ناروا در جامعه

فرهنگیانی که قبل از سال 79 بازنشسته شدند پاداش آخر خدمت به آنها تعلق نگرفت بعد از سالها و به دنبال پی‌گیری‌های متعدد و درخواست‌های مکرر معادل همان مبلغ آن هم در چند نوبت و طی چند سال و هر بار درصدی از طلب به آن عده پرداخت گردید و این امر تبعیض آشکار بود که بدون رعایت انصاف و برقراری عدالت به ضرر بازنشستگان سراسر کشور منجر گشت.
جامعه کارگزاران دولت در چند سال اخیر همانند گذشته شاهد این گونه دستورالعمل‌ها و روش‌های بحث برانگیز و تبعیض آمیز بوده است. در ایام ماه مبارک رمضان ساعت کار کارمندان تقلیل می‌یابد در حالی که کارگران از چنین امتیازی محروم هستند.
گرچه کم کردن ساعت کارکارگران عواقب و مشکلاتی در امر تولید و صنعت ایجاد می‌کند اما بحث تبعیض و تفاوتی است که بین مردم به وجود می‌آید و سبب ناراحتی و نگرانی قشر عظیمی از جامعه می‌شود!!
-اخیراً سبد کالای ماه رمضان برای کارمندان در نظر گرفته شد در حالیکه کارگران و بازنشستگان مستثنی شدند.
- بیمه طلایی برای فرهنگیان اختصاص یافت که کاری ارزنده و شایسته و به نفع معلمان بود. بعد از تقاضاهای فراوان و تبلیغاتی که در این بخش صورت گرفت فقط یکی دوماه بازنشستگان توانستند از بیمه طلایی استفاده کنند و موضوع منتفی شد.
-کلاس‌هایی را می‌بینیم که 40 تا 45 نفر دانش آموز در آن نشسته و تحصیل می‌کنند، چه بسا عده‌ای از آنان از جهت بهداشت و غذا و لباس مناسب و وسایل تحصیلی ابتدایی محروم هستند در حالیکه بعضی از خانواده‌ها علاوه بر هزینه‌های گزافی که برای تحصیل فرزندانشان پرداخت می‌کنند، در بیشتر دروس معلم سر خانه دارند و به دنبال به دست آوردن توفیقاتی در آزمون‌ها و کنکورها عده‌ای هم که باید وقت خود را صرف از بین بردن تبعیض‌های آموزشی غیر قابل قبول بنمایند به دنبال آنها راه می‌افتند و در صف «به به گویان» قرار می‌گیرند و گاه علم و کتل هم برای خوش آمد گویی دیگران بدوش می‌کشند.
- در گوشه‌ای از شهر فراوان هستند خانواده‌هایی که برای رفتن به خانه اقوام وخویشان و یا انجام کارهای روزانه، پدر، ‌همسر، فرزندان یعنی چهار، پنج نفر سوار بر یک موتور سیکلت در کوچه و خیابان در حال عبور و مرور هستند. اما بسیاری از نوجوانان دختر و پسر که برای رفتن به مدرسه، ‌کلاس‌های خصوصی، تفریح و دیدن اقوام از بهترین ماشین‌های سواری که برای انان خریداری شده استفاده می‌کنند و گاهی هم عده‌ای‌ سوار بر وسیله نقلیه‌ای می‌شوند که از بیت‌المال تهیه شده است.
-کم نیستند کودکانی که برای خوردن یک ساندویج آه می‌کشند وزیاد هستند فرزندانی که در دفترچه‌های سپرده آنان مبالغ قابل توجهی پس انداز شده و احیاناً سند ویلا و آپارتمان هم به نام آنان انتقال داده شده است.
«در اسلام همه مردم باید بدون تبعیض مشمول عدالت و انصاف قرار بگیرند و هیچ گونه تبعیض میان زمامداران و نزدیکانشان با دیگر مردم نباید به وجود آید. .... از نظر اقتصادی همه مردم باید از معیشت عادلانه برخوردار شوند و در شایستگی صرف بودجه‌های بیت‌المال که یکی از مهمترین آنها مالیات است تفاوتی ندارند. .... در آن امور که همه مردم با یکدیگر مساوی هستند نباید ترجیح و اولویتی به فردی یا گروهی خاص در نظر گرفته شود.» 1
در هر شهر و دیاری الگوهای فراوانی بوده‌اند که شرح و توضیح زندگی آنان می‌تواند سرمشقی برای مردم و جوانان باشد مشروط برآنکه دولتمردان و مسئولانی که در سمت‌های مختلف در جامعه انجام وظیفه می‌کنند و تجار و بازرگانان در حد توان نیز آن گونه زندگی کنند. در دارالعباده یزد زندگی و مردم دوستی و همدلی افرادی چون آیت ا... فقیه خراسانی، شیخ حسن کرباسی، ‌آیت ا... حاج شیخ جلال آیت‌اللهی و بازاریهای دلسوز و متعهد و معروف که ذکر خیر آنان در کتابها و حتی سینه به سینه نقل شده است مورد بازخوانی قرار بگیرد و الگویی برای دیگران باشد.
«در تعلیمات دینی آمده است که در حرکتهای انسان سازانه، ‌بیشترین توجه خویش را به نسل جوان معطوف دارید، چه اینکه جوانان قابل ساخته شدند و قلب آنان حساس و پذیرنده است، از چیزهای دیگرخالی است و شما می‌توانید بذر حقایق و تعالیم والا را در آن بیفشانید، بیشترین کار را درباره جوانان انجام دهید و این هدف جز با تصحیح شکل زندگی ‌و سالمسازی روابط اقتصادی، هرگز امکان پذیر نیست و تا این مساله اصلی (که از اهداف عمده و اساسی پیامبران است، ‌و ما مدعی هستیم که جامعه و نظام ما جامعه و نظام انبیایی و دینی است)، توجهی در خور نشود و به سطح عمل در نیاید، سخنرانی‌ها، خطبه‌ها، سمینارها، وعظها، فلسفه‌ها (‌پندها)، درس‌های اخلاق و. ... هیچکدام کارساز نیست، بلکه می‌توان گفت اتلاف وقت است، و مایه از دست دادن فرصت، و تضعیف توانایی‌های دین، و گذاشتن مسائل غیر اصلی در جای مسائل اصلی.» 2
نگارنده به ذکر گوشه‌ای از آنچه شاهد آن بوده است می‌پردازد توضیح بیشتر در فرصتی و مقاله‌ای دیگر.
وقتی مردم یزد می‌دیدند شهید آیت ا... صدوقی پیاده از محل زندگی خود از محله «سهل بن علی» به سوی مسجد حظیره راه می‌افتاد و در چهار راه امیر چقماق سینه خود را در برابر سربازان و نیروهای مسلح رژیم شاه سپر می‌کرد و بعد بالای منبر در کنار ژاندارمری و روبروی فرمانداری و استانداری سخنرانی ‌می‌نمود و جنایت‌های دستگاه حاکمه را برملا می‌ساخت با یک اشاره و چند سطر اعلامیه‌ی آن روحانی والا مقام دهها هزار نفر در خیابان امام(ره) و یا دیگر مسیرها جمع می‌شدند، گوش به فرمانش بودند و اوامر و نواهیش را از دل و جان می‌پذیرفتند زیرا امیدها و خواستها و نیازهای خویش را در او متبلور می‌دیدند.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی گروهی از فرهنگیان یزد به مدت 25 روز در محل اداره کل آموزش و پرورش متحصن شده بودند و خواست آنها از جمله برپایی حکومت اسلامی و آزادی زندانیان سیاسی بود. در آن دوره خانواده‌ها به سختی نفت تهیه می‌کردند. افرادی به نویسنده این سطور مراجعه و درخواست می‌نمودند آدرس فرهنگیان متحصن را که بیش از یکصد نفر بودند بگیرند و افتخاراً به منازلشان نفت ببرند تا مبادا زن و فرزندانشان در سرمای خشک پاییز و زمستان یزد به علت نداشتن سوخت متحمل سختی بشوند.
هنگامی که مردم تصویرخانه و نحوه زندگی شهید محمدعلی رجایی را در تلویزیون می‌دیدند و مدیران وزارتخانه‌ها شاهد رفت و آمد و ساده زیستی آن بزرگوار و اطرافیانش بودند دیگران هم به وی تأسی می‌کردند.
مشاهده زندگی روحانیون و فعالان سیاسی تبعیدی در شهرهای مختلف در سال‌های قبل از انقلاب سبب بیداری و همراهی و همدلی مردم به ویژه جوانان می‌شد. بنابراین تنها با سخنرانی و با پند و نصیحت و یا صدور دستور و بخشنامه و اظهارنظر مجلسیان و مسئولان و صاحبان تریبون‌های رسمی و عمومی مشکلات حل نخواهد شد بلکه عمل به گفتار و عامل بودن به راهکارهای ارائه شده به طور قطع می‌تواند موثرتر و مفیدتر باشد.

مدیر مسئول

پی نوشت‌ها:
1- «حکمت اصول سیاسی اسلام»، علامه محمد جعفری، صفحه 324- 325
2- «الحیاه گزارشی از جلد سوم تا ششم»، صفحه 58 و 59