هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 283

توضیحی درباره مصاحبه مطبوعاتی استاندار یزد

به منظور تقدیر از خبرنگاران و اصحاب رسانه چهارشنبه 18/5/91 به دعوت استانداری جلسه‌ای با حضور مدیر ارشد اجرایی استان، معاونان استاندار، فرماندار یزد، خبرنگاران، نمایندگان خبرگزاری‌ها و مدیران مسئول نشریات در سالن «حمیدیا» تشکیل گردید.
استاندار یزد طی سخنانی ضمن گرامی‌داشت یاد و خاطره شهید محمود صارمی و دیگر شهدا و تجلیل از خبرنگاران وظایف نویسندگان و دست اندرکاران مطبوعات را یادآور شد و از جمله اظهار داشت:
«تیترهای اصلی روزنامه‌ها و نشریات محلی را می‌خواند. خبرنگاران پل ارتباطی مسئولان و مردم هستند. انتقاد سازنده جامعه را ترقی می‌دهد. مسئولان باید اشکالات را بپذیرند. مدیران از قشرهای جامعه هستند و ممکن است اشتباه کنند. غیر از چهارده معصوم همگان از جمله مدیران در معرض خطا و اشتباه هستند. مدیران استان پیشنهادها و انتقادهای سازنده را به جان و دل خریدار می‌باشند. خبرنگاران و اصحاب رسانه باید زیاده‌طلبی جهانخواران را مطرح نمایند و لازم است نیازها و مصالح جامعه را در نظر بگیرند.»
باید اذعان کرد گفتار وی به مراتب متعادل‌تر از سخنان فردی بود که در آغاز جلسه گزارشی ارائه نمود. طبیعی است این گونه سخن گفتن بیشتر باعث همدلی و همگامی و در نهایت تحبیب قلوب می‌شود.
نگارنده این سطور در آن جلسه با بیان فرازی از فرمان مولای متقیان علی بن ابیطالب علیه السلام خطاب به مالک اشتر حاکم مصر، از مدیران اجرایی درخواست کرد نقد و بررسی‌های منتشر شده در نشریات را با سعه صدر مطالعه و ملاحظه نمایند و اگر تشخیص می‌دهند در جهت منافع مردم دارالعباده مطلبی بجا و صحیح درج گردیده بدان توجه نموده و در حد توان و امکانات موجود به اصلاح امور بپردازند. استاندار هنگام پاسخ درباره نحوه انتقاد از مدیران اظهار داشت: تشویق و انتقاد باید با هم باشد، کارهای خوب را بگوئیم و بد را هم بگوئیم. ضمناً پیرامون پیشنهاد مدیر مسئول این هفته نامه توضیحاتی ارائه نمود و از جمله گفت: مولای متقیان علی (ع) کارگزارانش را هم تشویق می‌نمود و تذکرات لازم را به آنان می‌داد و به مالک فرمود: ای مالک تو از بهترین، وفادارترین، متقی‌ترین و شجاع‌ترین یاران من هستی.
چنین به نظر می‌رسید استاندار می‌خواست به حاضران القاء و یا حداقل نظر خود را بازگو نماید که روش مولای متقیان(ع) چنین بود و هنگام انتقاد از کارگزارانش اقدامات مثبت آنان را نیز یادآوری می‌نموده است و این گونه نتیجه گیری و به اصحاب رسانه بویژه به منتقدین بگوید بنابراین مقالاتی باید مورد دقت و بررسی قرار بگیرد که در آن از مدیریت اجرایی تعریف و تمجید و به دنبال آن انتقاد شده باشد.
در محفلی که بیش از پنجاه نفر خبرنگار و اصحاب رسانه حضور دارند و عده‌ای در انتظار طرح سئوالات و شنیدن پاسخ هستند دیگر فرصت و یا جای بحث و مناظره نیست بنابراین موضوع این سرمقاله به شرح و توضیح بخشی از سخنان استاندار یزد در آن جلسه اختصاص می‌یابد.
بدون شک انتقاد باید با رعایت ادب و احترام و با حفظ شخصیت و کرامت فرد یا افرادی باشد که عملکرد و مدیریت آنها مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد نه شخص آنها.
بهتر است تقدیر و تشکر و انتقاد با هم باشد. خبرنگاران و نویسندگان نیز باید با مدرک و دلیل و از روی دلسوزی و در جهت انجام وظیفه، ‌عملکرد دولتمردان و مدیران اجرایی را مورد نقد و بررسی قرار دهند و اگر پیشنهادی برای بهتر شدن امور دارند ارائه نمایند. از همه مهمتر مالک اشتر یکی از بهترین یاران حضرت علی(ع) بود که آن حضرت او را به حکومت سرزمین وسیع و پهناور و مهمی مانند مصر اعزام نموده است.
«مالک اشتر مردی است جلیل‌القدر و دارای مقام بزرگ، و ارتباط اختصاصی او با امیرالمومنین (ع) آشکارتر از آن است که بر کسی پوشیده بماند... امیرالمومنین بر مرگ مالک تاسف خورد و فرمود: نسبت مالک به من مانند نسبت من به رسول ا... (ص) بود » 1
اما بر اساس مندرجات نهج‌البلاغه مولای متقیان حضرت علی(ع) هنگامی که نامه‌ا‌ی برای کارگزاران خود می‌نوشت و آنان را توبیخ و سرزنش می‌نمود مطلبی که حاکی از تشویق و تشکر از آنها باشد بیان نمی‌کرد و در متن فرمان مالک اشتر نیز از اینکه آن حاکم فداکار و سردار رشید را «وفادارترین و شجاع‌ترین و متقی‌ترین یاران خود» نامیده باشد مطلبی ذکر نگردیده است.
«مولای متقیان با واقعیات زندگی مردم برخورد می‌کند در دوران حکومتش تنها مردم را به آخرت امید نمی‌دهد و می‌فرماید: همه کسانی که در شهر کوفه زندگی می‌کنند زندگیشان به خوبی تامین است پایین‌ترین افراد نان گندم می‌خورند، خانه و سرپناه دارند و از بهترین آب آشامیدنی استفاده می‌کنند.
. .. حضرت علی(ع) به عنوان یک حاکم اسلامی چنین با مسائل برخورد می‌کند نه به عنوان یک ولی معصوم و بزرگترین دلیل نامه‌های اوست به کارگزاران حکومتش که از آنها اجرای همین اصول را می‌خواهد و هر کدام خطا کنند رسوایشان می‌کند و خوب توجه دارد که معرفی کردن اشخاص فاسد و دفاع نکردن ازآنها از ویژگی‌های یک حکومت سالم و صادق است و نه تنها زیانی ندارد بلکه موجب استواری ارکان آن است»2
حضرت علی(ع) در نامه‌ها‌ی سه، پنج، هیجده و نوزده، بدون تعریف و تمجید و بدون ذکر اقدامات مثبت و مفید فرمانداران، آنان را نصیحت و موعظه می‌کند و در نامه چهل و پنج برای عثمان بن‌حنیف انصاری، فرماندار بصره در سال 36 هجری مرقوم می‌فرماید:
«پس از یاد خدا و درود ! ای پسر حنیف به من گزارش دادند که مردی از سرمایه‌ داران بصره، تو را به مهمانی خویش فرا خواند و تو به سرعت به سوی آن شتافتی، خوردنی‌های رنگارنگ برای تو آوردند و کاسه‌های پر از غذا پی در پی در جلوی تو نهادند. گمان نمی‌کردم مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندانشان با ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده‌اند، اندیشه کن در کجایی و بر سر کدام سفره می‌خوری پس آن غذایی که حلال و حرام بودنش را نمی‌دانی دور بیفکن و آنچه به پاکیزگی و حلال بودنش یقین داری مصرف کن.
آن حضرت در نامه‌های بیست و چهل می‌نویسد: که به من گزارش رسیده... یا اگر چنین کرده باشی... و در نامه چهل و سه در سال 38 ه به فرماندار فیروز آباد از شهرهای فارس مرقوم فرموده: گزارشی از تو به من دادند که اگر چنین کرده باشی خدای خود را به خشم آورده‌ای و امام خویش را نافرمانی کرده‌ای... اگر این گزارش درست باشد در نزد من خوار شده و منزلت تو سبک گردیده است... آگاه باش حق مسلمانانی که نزد من یا پیش تو هستند در تقسیم بیت‌المال مساوی است...»3
توجه دقیق حضرت بر عملکرد کارگزاران به گونه‌ای بود که مردم نگویند نظارتی در کار نیست و اگر دولتمردی و حاکمی برای نابودی مستضعفان و پایمال کردن حق مردم گام برمی‌داشت فریاد رسی نیست که از تضییع حقوق مردم جلوگیری کند در حالیکه آن حضرت در دوران کوتاه حکومتش با دشمنان و مخالفانی چون قاسطین و ناکثین و مارقین روبرو و در نبرد بود اما در پنج سال دوران فرمانروایی و حکومت بر سرزمین پهناور اسلامی لغزش و خطای کارگزاران و استانداران را نادیده نگرفت.
«حضرت علی(ع) در دوران خلافتش سه دسته را از خود طرد ‌کرد و با آنان به پیکار برخاست: اصحاب جمل (پول پرستان و طرفداران تبعیض) که خود، آنان را ناکثین نامید و اصحاب صفین (سیاست پیشگان ده رو و صد رو) که آنها را قاسطین خواند و اصحاب نهروان یعنی خوارج که خود آنها را مارقین (مقدس نماهای جاهل و منحرف) خواند.»4
اگر به مولای متقیان علی (ع) گزارش می‌رسید فردی از منصوبان حاکم و فرماندار یکی از سرزمین‌های اسلامی سوء استفاده کرده و یا رشوه گرفته است. آن حضرت عکس‌العمل نشان می‌داد. وقتی به آن بزرگوار خبر دادند ناظر بازار اهواز خیانت کرده است، به فرماندار خود در اهواز نوشت: «هنگامی که نامه مرا خواندی،‌«ابن هرمه» را از نظارت بازار بر کنار دار، و او را به مردم معرفی کن، و به زندانش افکن، و رسوایش ساز، و به همه بخش‌های تابع اهواز بنویس که من این گونه عقوبتی شدید برای آن معین کرده‌ام...» 5
فرمانی که حضرت علی(ع) برای مالک صادر فرموده است مربوط به فرمانروایی بر همه انسان‌هایی است که در جامعه اسلامی زندگی می‌کنند و هیچ گونه تفاوتی در ملیت، نژاد، مذهب، رنگ و صنف و غیره میان مردم آن جامعه وجود ندارد...
این فرمان و دستورالعمل در هر عصر و دوره‌ای برای تمام حاکمان و دولتمردانی است که خود را پیرو و شیعه آن حضرت می‌دانند و اختصاص به دوره و زمان خاصی ندارد برای اطلاع بیشتر آن عده‌ از خوانندگان یا مدیرانی که فرمان را نخوانده و یا از آن آگاهی ندارند یا اگر مطالعه و بررسی نموده‌اند به عنوان تذکر مجدد برای همگان تنها به پنج بند از سی مورد دستوراتی که در عهد نامه آمده است اشاره می‌شود.
«- از نظر اقتصادی همه مردم باید از معیشت عادلانه برخوردار شوند، و ‌در شایستگی صرف بودجه‌های بیت‌المال که یکی از مهمترین آنها مالیات است تفاوتی ندارند.
- نباید میان زمامداران و مردم سوء ظن ایجاد شود، و در صورت به وجود آمدن سوء ظن از اینکه زمامدار درباره آنان ظلم و جوری روا داشته است بدون سپری شدن کمترین زمانی،‌ باید دلیل و عذر خود را بیاورد و با سرعت آن سوء ظن را از خود برگرداند.
-هرگز نباید زمامدار منتی بر مردم گذارد (کوشش‌ها و تکاپوهای خود را برای منت گذاشتن بازگو کند) و هرگز نباید در وظائفی که به جا می‌آورد انجام دادن بیش از وظیفه را به رخ مردم بکشد.
-زمامدار در رحمت و محبت و لطفی که از اعماق قلب برای مردم باید داشته باشد میان هیچ کس از مردم جامعه فرقی نگذارد، زیرا آنان خالی از دو گروه نیستند: یا با زمامدار در دین برادرند و یا در اصل خلقت با او همنوعند.
-کوشش و تکاپو و خدمات مردم را در مصالح اجتماعی و اصلاح اخلاق نادیده مگیر.»6
با همه احترامی که برای کلیه مسئولان و مدیران و شرکت کنندگان حاضر در آن جلسه قائل هستم اعتراض و انتقادی به یکی از معاونان استاندار که در پایان جلسه مطالبی اظهار داشت وارد است که در فرصتی دیگر باید بدان پرداخت.

مدیر مسئول

پی نوشت ها:
1- «حکمت اصول سیاسی اسلام»، علامه محمد تقی جعفری، صفحه 119
2- «الحیاه، گزارشی درباره جلد سوم تا ششم»، علامه محمد رضا حکیمی، صفحه 59 – 60
3- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی (ره)، صفحه 343 - 393
4- «جاذبه و دافعه علی(ع)»، شهید آیه ا... مرتضی مطهری، صفحه 111-113
5- « الحیاه»، جلد ششم، علامه محمد رضا حکیمی، ترجمه احمد آرام، صفحه 616
6- «حکمت اصول سیاسی اسلام»، علامه محمد تقی جعفری، صفحات 319- 324- 325-326