هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 298

مجازات آمرین و عاملین پرونده ستار بهشتی
اقدامی در جهت دموکراسی

نهم آبان ماه سال جاری ستار بهشتی و بلاگ نویس اهل رباط کریم شهریار توسط پلیس فتای کشور دستگیر شد و پس از چند روز در زندان در گذشت. از آن موقع تاکنون عده‌ای از مقامات قضایی، نمایندگان مجلس و مسئولان نیروی انتظامی مطالبی در مورد بازداشت، نگه داری و در نهایت آنچه که سبب مرگ این جوان گردیده است سخنانی ایراد نموده و مطالبی بیان داشته‌اند.
این اظهارات، مختلف و گاه متناقض است مثلاً گفته‌اند: بازداشتگاه غیرقانونی داریم یا بازداشتگاه غیرقانونی نداریم، بعضی از ماموران پلیس در مرگ وی مقصر می‌باشند یا نمی‌باشند، ‌آثار ضرب و شتم در بدن ستاربهشتی دیده نشده یا در 5 جای بدن وی کبودی مشاهده شده است، ‌چرا قبل از اینکه به نماینده رباط کریم اطلاع بدهند موضوع از تریبون مجلس اعلام شده‌ است؟ چند مورد کبودی در بدن و اندام تحتانی و سائیدگی در ساق پای چپ مشاهده شده است، رییس پلیس فتای ناجا نباید استعفا بدهد و اگر قرار باشد باید فرماندهی پلیس فتای تهران برکنار شود و در نهایت بازداشتگاه و «تحت نظرگاه» رباط کریم مصوب بوده و یا نبوده است.!!
معمولاً بیشتر این اظهار نظرها نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه وسیله‌ای برای رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها و مطبوعات مکتوب و سایت‌های متعدد در نقاط گوناگون دنیا خواهد بود تا به هر طریقی می‌خواهند مساله را تجزیه و تحلیل نموده و به اطلاع مخاطبان خویش برسانند. اکثریت ایرانیان هم به ماهواره و موبایل و اینترنت و سایت دسترسی دارند و خبرها و اظهارنظرها را دریافت می‌نمایند.
به طور قطع قوه قضاییه است که باید موضوع مرگ ستار بهشتی را بررسی و بدون اغماض و گذشت با خاطیان برخورد نماید و مردم را در جریان قرار دهد. هر قدر جامعه و شهروندان به طور شفاف در جریان امور قرار بگیرند و احساس کنند حکومت، مامور قاصر، مقصر، ‌خودسر، افراطی وهتاک را طبق قانون مجازات می‌نماید بیشتر احساس آرامش و امنیت می‌کنند.
مسلمانان این افتخار را دارند قرنها قبل از این که:
- خانم ژاندارک قهرمان ملی فرانسه در محکمه کلیسایی به الحاد و فساد عقیده متهم گردد و در سال (1431م ) درمیدان شهر سوزانده شود.
- در پایان قرن 15 و نیمه اول قرن 16 میلادی در کشورهای اروپایی رنسانس و تجدید حیات ادبی و هنری پدید آید.
- پاپ در سال 1633 میلادی از گالیله فیزیکدان ایتالیایی در رم درخواست نماید به زانو درآید و از عقیده خود نسبت به حرکت زمین استغفار کند.
و مجمع عمومی سازمان ملل متحد 64 سال پیش اعلامیه حقوق بشر را به تصویب برساند.
اسلام به آزادی و آزادگی، رعایت حقوق بشر به معنای واقعی و بر اساس تعالیم عالیه اسلام و سیره قرآن کریم و روش زندگانی پیامبر گرامی حضرت محمد مصطفی(ص) و مولای متقیان حضرت علی (ع) برای کرامت انسان احترام خاصی قائل می‌باشد و جان و مال و خون شهروندان را اعم از هر نژاد و رنگ و مذهب و قوم و دسته محترم شمرده است.
هفتصد سال قبل اسقف پاریس دستور می‌دهد از کسانی که مامور نگهبانی از بیت‌المقدس بودند اقرار بگیرند و آنان را به مجازات برسانند:
«در غذا باید به آنها تنگ گرفت و جز نان و آب و خوراک مختصر به آنها چیزی نداد. .... اگر اثر نکند باید آنها را به شکنجه سخت تهدید کرد و اسباب این کار را به آنها نشان داد لکن نباید فوراً به شکنجه پرداخت هرگاه تهدید هم نتیجه ندهد می‌توان به سوال و شکنجه مشغول شد ولی در بدو امر شکنجه باید خفیف.... و به حد اعتدال باشد. حقیقت آنکه شکنجه بسیار سخت بود چنانکه متهمی گفته است «دستهایم را به پشت آورده چنان محکم بستند که از ناخنها خون می‌آمد. اگر باز به چنین شکنجه‌ای دچار شوم آنچه گفته‌ام انکار خواهم کرد و هرچه آنها بخواهند خواهم گفت»
متهم دیگری وقتی که اسباب شکنجه را دید فریاد برآورد « اگر بخواهید حاضرم اقرار کنم که عیسی(ع) را نیز من کشته ام»
بسیاری زیر شکنجه مردند و بسیاری نیز بعد از شکنجه از اقرار خود برگشتند. پنجاه و چهار نفر از ایشان را به جرم ارتداد در پاریس سوزانیدند این عده بیگناهی خود و عدم آلودگی فرقه را گوشزد عموم کرده مرگ را با شهامت استقبال نمودند. آخرین قربانی این اقدام فجیع «ژاک موله» رییس فرقه بود. او نیز در موقع مرگ در سال 1314 میلادی همین را بیان کرد».1
تاریخ کشورهای اروپایی در طول صدها سال از این ظلم و ستم ها، آدم کشی ها، سوزاندن‌ها‌، جنایت‌های فجیع و دردناک و غیر انسانی و بی عدالتی‌ها فراوان سراغ دارد.
نگارنده این سطور لازم می‌داند به عنوان تذکر و مزید اطلاع گوشه‌ای از روش زندگانی بزرگان و رهبران اسلام و عنایت به حقوق زندانیان و مخالفان سیاسی را ولو اختصاراً‌ به اطلاع خوانندگان برساند:
«روزی یک عرب بیابانی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و حاجتی داشت، وقتی که جلو آمد روی حساب آن چیزهایی که شنیده بود، رعب پیامبر(ص) او را گرفت و زبانش به لکنت افتاد! پیغمبر (ص) ناراحت شدند و سئوال کردند: آیا از دیدن من زبانت به لکنت افتاد؟ فوراً او را در بغل گرفتند و فشردند، به طوری که بدنش لمس کند بدن پیامبر را و فرمودند: آسان بگیر، از چه می‌ترسی؟ من از جبابره نیستم. من پسر آن زنی هستم که با دست خودش از پستان گوسفند شیر می‌دوشید. من مثل برادر شما هستم...»2
«از خصائص دیگر پیامبر(ص) در رهبری این بود که ابداً برای خود امتیازی که ارزش اجتماعی خاصی به او بدهد، قائل نبود. یکی از اصحاب نقل می‌کند که: با آن حضرت وارد بازار شدیم تا ایشان برای خود لباسی تهیه کنند، فروشنده به محض دیدن پیامبر (ص) از جا پرید تا دست ایشان را ببوسد. حضرت دست خود را کشید و فرمود: این کار را پارسیان به پادشاهان خود روا می‌دانند، من پادشاه نیستم، بلکه فردی مثل شما هستم.»3
«حضرت امیرالمؤمنین(ع) با خوارج در منتها درجه‌ی آزادی و دموکراسی رفتار کرد. او خلیفه است و آنها رعیتش، هر گونه اعمال سیاستی برایش مقدور بود اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتی سهمیه آنان را از بیت المال قطع‏ نکرد، به آنها نیز همچون سایر افراد می‏نگریست. این مطلب در تاریخ‏ زندگی حضرت علی(ع) عجیب نیست اما چیزی است که در دنیا کمتر نمونه دارد. آنها در همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقیده‏ آزاد با آنان روبرو می‏شدند و صحبت می‏کردند، طرفین استدلال می‏کردند، استدلال یکدیگر را جواب می‏گفتند. شاید این مقدار آزادی در دنیا بی‏سابقه باشد که حکومتی با مخالفین خود تا این درجه با دموکراسی رفتار کرده باشد. می‏آمدند در مسجد و در سخنرانی‏ و خطابه علی(ع)«پارازیت» ایجاد می‏کردند.»4
«باید ساختمان زندان دارای تسهیلات رفاهی باشد و شخص زندانی را از سرما و گرما محفوظ نگاه دارد؛ و او در آنجا احساس راحتی کند و از این جهت است که می‌بینیم رسول اکرم (ص) زندانیان را در خانه‌های معمولی که سایر مردم در آنجا سکونت داشتند حبس می‌فرمود که در آنجا، نور و وسعت به اندازه کافی وجود داشت. همانطور که اسیران جنگی را – که حکم آنها اعدام بود- به خانه‌های صحابه تقسیم می‌نمود و در خانه‌های معمولی زندانی می‌کرد. درباره رعایت حال زندانیان و اهتمام در مورد آنها، در شریعت اسلام مقرراتی معین شده که مستلزم حفظ حقوق زندانیان و خوشرفتاری با آنان است که البته در این خصوص کیفیت عمل امام علی (ع) در این مجال، پایه و اساسی است که فقهای مسلمین بر روی آن بنیانگذاری کرده‌اند... آن حضرت پایه‌گذار اندیشه ایجاد زندان اصلاحی در تاریخ بشریت است که مصادر تاریخی در این مورد کیفیت رفتار آن حضرت را با زندانیان و این که چگونه برای آنان حقی قائل می‌شده و حال آنان را مراعات می‌کرده است مفصلاً برای ما بیان نموده است.»5
ضمناً قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نحوه دستگیری و بازداشت متهم را مشخص، شدیداً شکنجه را ممنوع و برای مرتکبین آن مجازات در نظر گرفته است:
- هیچ‌کس را نمی‌توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود.
- هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند، مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است.
متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود.
- هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است.»6
داستان زیر باید درس عبرتی باشد برای افراد خودسر و متکبری که در‌ لباس مامور، و غیره احیاناً ‌سیلی به صورت متهم یا زندانی می‌زنند،‌ یا ضربه‌ای به بدن وی وارد می‌آورند و با ضرب و شتم و یا دشنام به اصطلاح او را سرجایش می‌نشانند.
«به هنگام طرح و بحث در مورد اصل38 قانون اساسی، از آیت‌ا... مشکینی(ره) این گونه نقل شده است «شکنجه به هر نحو برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع ممنوع است. ما معتقدیم که این امر غیراسلامی و غیرانسانی است و رای هم به این می‌دهیم ولی بعضی از مسائل باید مورد توجه قرار گیرد مثل اینکه احتمالاً چند نفر از شخصیتهای برجسته را ربودند و دو سه نفر هستند که می‌دانیم اینها از ربایندگان اطلاع دارند و اگر چند سیلی به آنها بزنند ممکن است کشف شود آیا در چنین مواردی شکنجه ممنوع است؟ اگر چند شکنجه این طوری به او بدهند مطلب را می‌گوید مساله دفع افسد به فاسد آیا در این مورد صدق ندارد با توجه به اینکه درگذشته هم وجود داشته است؟» آیت‌ا... دکتر شهید بهشتی –که یاد و خاطره‌اش برای همیشه گرامی باد- نایب رییس مجلس اظهار می‌دارد: آقای مشکینی(ره) توجه فرمائید که مساله، راه چیزی باز شدن است به محض اینکه این راه باز شد و خواستند کسی را که متهم به بزرگترین جرم‌ها باشد سیلی بهش بزنند مطمئن باشید به داغ کردن همه افراد منتهی می‌شود پس این راه را باید بست یعنی اگر 10 نفر از افراد سرشناس ربوده شوند و این راه باز نشود جامعه سالم تر است.»7
بنابراین بعد از گذشت 33 سال از ایجاد حکومت جمهوری اسلامی غیر قابل قبول است افرادی در موضوع امر به معروف و نهی ازمنکر به جای«بفرما، بنشین، بتمرگ» بتمرگ را انتخاب کنند آنهم توام با آزار و اذیت جسمی و روحی متهمی را مجازات نمایند. آنگونه که بعضی از نمایندگان مجلس و مسئولان رده بالای قوه قضاییه اعلام نموده‌اند، امید است بدنبال برکناری رییس پلیس فتای تهران و دستگیری عده‌ای از ماموران که در معرض اتهام هستند تحقیقات موثری انجام گیرد و فرد یا افرادی در هر لباس و مقام نه تنها به علت ضرب و شتم یک جوان بی‌پناه و منجر به مرگ یک انسان بلکه چون برخلاف مقررات و ضوابط مصوب در بازداشت و نگهداری ستار بهشتی هم مقصر بوده‌اند محاکمه و به سزای عملشان برسانند و مردم را نیز مطلع نمایند. به امید آن روز.

مدیر مسئول

پی نوشت‌ها :
1- «تاریخ قرون وسطی تا جنگ صد ساله»، ترجمه عبدالحسین هژیر، صفحه 382 و 381
2- «سیره نبوی»، شهید آیت ا... مرتضی مطهری، صفحه 29و 28
3- «آشنایی با شیوه زندگانی پیامبر(ص)»، صفحه 57 و 58
4- «جاذبه و دافعه علی علیه‏السلام»، شهید استاد مرتضی مطهری، صفحه 143 و 144
5- «احکام زندان در اسلام، دکتر احمد وائلی ترجمه محمد حسن بکائی، صفحه 261 و 262 و 273
6- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران- اصول 32-38- 39
7- «مختصر حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران»، تالیف دکتر حسین مهرپور، صفحه 80