انعکاس آیینه شماره 299
محل تحصیل فرزندان مسئولان کجا
مدرسه دخترانه «شینآباد» کجا؟
آیندگان وقتی تاریخ آموزش و پرورش را در دوران دولت نهم و دهم مورد مطالعه و تحقیق قرار میدهند ضمن تائید عدم نظارت کامل نمایندگان مجلس بر امور جاری مملکت عملکرد وزارت آموزش و پرورش را در پارهای موارد نیز صحه نمیگذارند مانند تعطیل کردن مدارس در روزهای پنج شنبه چون علاوه بر اینکه افزودن به ساعات درسی از شنبه تا چهارشنبه باعث خستگی دانشآموزان میشود
-«روزهای پنجشنبه در تمامی استانهای کشور روز کاری اکثر خانوادهها میباشد و نه تنها در این روز که بچهها تعطیل هستند والدین در کنار آنها نمیباشند بلکه نگران ماندن فرزندان در خانه بدون حضور خودشان هستند و این امر بارها باعث ابراز نگرانی و ناراحتی آنها شده است به طوریکه در خبرها آمده بود در نشست اخیر مدیران کل دفاتر امور زنان و خانواده و استانداریهای کشور نیز موضوع مورد سئوال بوده و رییس مرکز امور زنان و خانواده رییس جمهوری در این نشست، امکان لغو تعطیلی پنجشنبهها را مطرح کرده است. همگان میدانند بسیاری از صاحب نظران و افراد خبره در امور آموزشی و عدهای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و از همه مهمتر اولیای دانشآموزان بارها و با صراحت کامل مخالفت خود را با تعطیلی دانشآموزان در روزهای پنجشنبه اعلام نمودهاند.»
- بعد از کشته شدن تعدادی از دانشآموزان راهیان نور پاسخ حاجی بابایی این بود که: بروید از مسئولش بپرسید؟! در حالیکه مسئولان آموزشگاهها و ادارات کل از نظر اداری تابع وزارتخانه متبوع خود میباشند، بدیهی است طی دستورالعمل صادر شده مدیران آموزشگاهها ترتیب اعزام دانشآموزان را داده و آنان را به اردو میبرند با این وصف وزیر میتواند طی صدور بخشنامهای اعلام نماید سفر به مناطق جنگی اجباری نیست و برای رفتن به اردو در درس آمادگی دفاعی هم 10 نمره منظور نمیگردد آیا این امر تاکنون صورت گرفته است؟
اخیراً به دنبال حادثه آتشسوزی در دبستان«شین آباد» پیرانشهر در مورد سوختگی دانشآموزان دختر «حمیدرضا حاجی بابایی در گفتگو با خبرنگاران در پاسخ به سئوال خبرنگاری مبنی بر تقاضای برخی نمایندگان مجلس به استعفای وزیر و برکناری مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی به دلیل بروز حادثه آتشسوزی در دبستان شین آباد گفت: شما چی؟ شما را برکنار کنیم یا نه اگر به موقع خبر میدادید مواظب مدرسه شینآباد پیرانشهر باشید این اتفاق روی نمیداد. وزیر آموزش و پرورش همچنین صبح جمعه در بازدید از وضعیت دانش آموزان مصدوم پیرانشهری بستری شده در بیمارستان سینای تبریز گفت: طبق مصوبه قانونی مجلس، وظیفه گازرسانی به مدارسی که در شهر یا روستای دارای انشعابات گاز هستند بر عهده وزارت نفت است. حاجیبابایی در خصوص علت وقوع این حادثه گفت: مسئولان آموزش و پرورش از همان ساعات اولیه در محل مستقر شدند و هم اکنون نیز وضعیت را پیگیری میکنند. وی افزود: این ساختمان دارای قدمت هفت یا هشت ساله بوده است و بخاری موجود در آن استاندارد بوده و کاستی از این بابت متوجه آموزش و پرورش نیست. وی ادامه داد: من به عنوان وزیر آموزش و پرورش نمیتوانم بگویم مشکل از کجا بوده و تحقیق در این مورد بر عهده کارشناسان مربوطه است.
گرچه وقوع اینگونه حوادث بیسابقه نیست و ممکن است نظایر این وقایع جانگداز در هر شهر و دیار و منطقهای اتفاق افتد. لازم است دستاندرکاران و مدیران و مسئولان ذی ربط با توکل به ذات پروردگار که پناهنگاه بندگان خویش است دقت و تلاش نمایند تا در انجام وظایفی که به عهده گرفتهاند توفیق به دست آورند.
پرداختن به موضوعاتی نظیر این که آیا بخاری چکهای بوده یا استاندارد یا درب کلاس دستگیره داشته یا بخاری دارای جدار محافظ بوده یا خیر و آیا دانشآموزان به علت داشتن پنجرههای حفاظدار کلاس نتوانستهاند خود را از مهلکه نجات بدهند؟ چرا کلاس مدرسه شین آباد بازسازی نشده بود و دهها چرای دیگر نه تنها بسیاری از آنها مشکلی را حل نمیکند بلکه باید این امر ریشه یابی شود که چرا آموزش و پرورش کلاس را به وسایل ضروری تجهیز ننموده چون در بعضی از پیشآمدها دیده و یا شنیده شده است گاه تقصیرها به گردن فردی میافتد که در این اتفاقات میمیرد یا کم کم موضوع به فراموشی سپرده میشود، یا آنطور که حاجی بابایی گفته است اول باید معلم آن کلاس دانش آموزان را بیرون میبرد بعد بخاری را خاموش میکرد. به هر حال در ایران روال این نیست که اگر در سازمان و وزارتخانهای واقعهی دلخراش و دردناکی مانند کشته شدن دانشآموزان چه در مسیر رفت و آمد به اردوی راهیان نور یا بر اثر تخریب و یا آتشسوزی در کلاس و مدرسه اتفاق افتاد مسئول وزارتخانه و یا دولتمردی استعفا دهد اما نه فقط در کشورهای اروپایی و آسیایی بلکه در خبرها خواندیم در مصر وزیر راه به علت کشته شدن بیش از چهل دانش آموز در حادثه یک قطار استعفا داد و رییس سازمان راه آهن آن کشور برکنار شد و به کمیته تحقیق و تفحص معرفی گردید.
«به گفته رییس سازمان نوسازی مدارس، برای تغییر سیستم گرمایشی 150 هزار کلاس درسی که دارای بخاری نفتی کاربراتوری هستند، هزار میلیارد تومان بودجه لازم است. گفتههای مرتضی رییسی به عنوان معاون عمرانی آموزش و پرورش درباره کمبود اعتبارات در حالی است که او خرداد ماه امسال و زمانی که بودجه 1300 میلیارد تومانی عمرانی مدارس تصویب شد، به صراحت در رسانهها گفته بود: «این رقم بیشترین اعتبار است که تحت یک ردیف برای بازسازی و مقاومسازی مدارس در اختیار وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته و در طول تاریخ کشور چنین اعتباری سابقه نداشته است.» اما در شرایطی که مسوولان آموزش و پرورش حاضر به قبول اهمالکاری خود در نوسازی و تجهیزات ایمنی مدارس نیستند، نماینده سردشت از انتقال سه دانشآموز دیگر مدرسه شینآباد به بیمارستان تبریز به علت درصد بالای سوختگی و مدیر آموزش و پرورش سلماس از یک آتشسوزی دیگر خبر داد. بر اساس اظهارات اللهوردی قریشی، مدیر آموزش و پرورش سلماس حوالی ساعت 18 روز پنجشنبه مدرسه اتحاد واقع در بخش ملحم شهرستان سلماس از توابع آذربایجانغربی دچار آتشسوزی شده و بخشی از این مدرسه طعمه حریق شد.»
اما اگر وزیر آموزش و پرورش بودجه را کافی نمیدانست باید در حد امکان هزینههای غیرضروری را حذف میکرد تا بتواند قبل از شروع هر سال تحصیلی آموزشگاهها را به وسایل گرمایش مناسب و با استاندارد مجهز نماید کلاسهای کپری را برچیند. چه بسا سمینارها و همایشها و ماموریت و مسافرتهایی است که جز صرف وقت و پول چیزی عاید مردم نمیشود.
دلسوختهای گفته بود: اگر دولت از محل 700 میلیارد دلار درآمد ارزی تنها یک دلار برای هر دانش آموز جهت تامین وسایل استاندارد گرمایشی دانش آموزان اختصاص میداد به ازای 14 میلیون دانش آموز شاید مبلغی میشد معادل هزینه یک یا چندسال سفر نیویورک رییس جمهور و همراهانش. اما ظاهراً بیتالمال کشور اسلامی برای عدهای از مردم آمریکای جنوبی با حکومتهای کمونیستی و بریز و بپاشهای عدهای از مسئولان دولتی یا تعدادی از همایشهای میلیاردی بی خاصیت و خودروهای لوکس حلال است اما برای فرزندان مردم رنج کشیده و محرومی که دولت نهم و دهم با شعار عدالت گستری و خدمت به آنها به قدرت رسید حرام !!
وزیر آموزش و پرورش باید تلاش کند تا حق و حقوق معلم شاغل و بازنشسته را طبق قوانین مصوب پرداخت نماید نه آنکه وجهی اندک بابت افطاری فرهنگیان آنهم در مواردی با وضع زننده و تحقیرآمیز پرداخت گردد و اگر هم با هیچ یک از این راهها تهیه میز و نیمکت و آماده نمودن وسایل خنک کننده و گرمایشی مدارس امکان پذیر نبود، وزیری میتواند موفق باشد و نام نیک از خود به جا گذارد که وقتی در هیات دولت قرار است بودجهای برای کمک به دیگر کشورها مصوب گردد یا مسئولی با هواپیمای اختصاصی به ماموریت برود به جد اعتراض کند و از تضییع حقوق ملت جلوگیری نماید.
افرادی که در مواردی به دانشآموزان بیگناه و گرفتار در این فاجعه آتش سوزی مساعدت مینمایند، مردم و مسئولانی که با عیادت از آنها اندوه و آلام پدران و مادران و خانوادههایشان را کاهش میدهند، کسانیکه هزینههای درمان دختران آذربایجانی گرفتار این درد و مصیبت بزرگ را تامین مینمایند و همه انسانهای دلسوز و علاقهمندی که در جهت از بین بردن اندوه و رنج آسیبدیدگان تلاش مینمایند قابل تقدیر و ستایش میباشند.
عدهای از نمایندگان به حق نسبت به سهل انگاریهایی که باعث حوادث اخیر شده انتقاد و اعتراض نموده از جمله:
محمد دامادی نماینده مردم ساری و میاندرود در مجلس شورای اسلامی در نامهیی سرگشاده..... نوشته است: «فاجعه صبح روز چهارشنبه گذشته تنی چند از معصومترین فرزندان این خاک را در آتش بیخردی و بیمسوولیتی برخی به اصطلاح مدیران سوزانده آنچنان است که دل هر انسانی از دیدن چهره امروزشان بر تخت بیمارستان به درد میآید، دردی که لاجرم باید عرق شرم بر پیشانی همه دست اندرکاران این ماجرا بنشاند. شرم از رخ دادن فاجعهیی که جبران آن ممکن نیست»... «شک نکنید که اگر اتفاقی مشابه در کشوری دیگر همچون کره، ژاپن و... رخ میداد وزیر مربوطه قطعا تا امروز یا خودکشی کرده بود یا استعفا داده و کنار رفته بود اما در این سرا حکایت وارونه است. چرا؟ به این دلیل که در این کشور فرزندان فلان وزیر، بنده وکیل و دیگر مسوولان به همان مدارسی نمیروند که فرزندان سایر ملت در آن به تحصیل علم مشغولند. بنابراین وقتی درد مشترک نداریم انتظار فریاد مشترک نیز بیهوده است.»... اینبار اتفاقا شرایط حساس کشور میطلبد که برای دفاع از حق ملت، حفظ آبروی نظام و ثبات در بهداشت روانی جامعه یقه مسوولی گرفته شود، وزیر وادار به پاسخگویی و عذرخواهی، این دو واژه گمشده در رویه سیاستمدارانمان گردد تا اعتماد عمومی بیش از این خدشهدار نشود و سر سایر خدمتگزاران کشور بهدلیل کوتاهی عدهیی اندک پایین نیاید»..... «اینبار مساله برای ما طرح استیضاح نیست. مساله فراتر از این حرفهاست. حرف از این است که باید همچنان در این کشور کسانی باشند که رگ غیرتشان برای بیکفایتیهایی نظیر این بیرون بزند. هنوز باید کسانی باشند که این تبعیضها به غیرت شان بر بخورد.»
آنچه که در سفر وزیر آموزش و پرورش به یزد اتفاق افتاد نشانگر این معنی بود که آن مقام و یا همراهان وی گاهی درباره انجام وظیفه معلمان و حضور به موقع آنان در کلاس درس حساسیتی نشان نمیدهند و از همه مهمتر برای اداره آموزشگاهها آنگونه که شایسته است ارزشی قائل نیستند در آن مسافرت نیز حاضر نشدند تا با عدهای از معلمان و بازنشستگان که میخواستند مشکلات خود را مطرح کنند ملاقات نمایند.
در سفر حاجی بابایی به یزد در آن روز که مدارس نیمه تعطیل شده بود در این ستون نوشته شد:
«تعجب آور آنکه آموزشگاههایی که با کادر چهار یا پنج نفری و یا کمتر و بیشتر اداره میشوند چگونه مدیران آموزش و پرورش به خود اجازه میدهند یک روز کامل تحصیلی مسئوولیت اداره صدها دانشآموز را به عهده یک نفر بگذارند و به اجبار و با دستورالعملی برخلاف ضابطه و قانون به بقیه اعلام کنند بروند و شنونده سخنان وزیر آموزش و پرورش باشند در صورتی که میتوانستند مطالب را در نشریه «نگاه» که گاه بعضی از صفحاتش به چاپ و درج عکس یا به تمجید و تعریف عدهای از مدیران وزارتی پر میشود یا به صورت جزوهای جداگانه چاپ نموده و در اختیار فرهنگیان قرار دهند و نهایتاً از هر آموزشگاهی یک نفر برای شرکت در آن جلسه معرفی گردد.
آموزشگاهها را در یک روز تحصیلی به امید خدا رها کردن، اداره دانشآموزان را به عهده یک نفر گذاشتن، صدها نفر را در یک جا جمع کردن و همایش برگزار نمودن تا چه حد مثمر ثمر بوده است؟ قضاوت را به عهده شرکت کنندگانی باید گذاشت که در آن جلسه حضور داشتهاند ضمناً ایجاد جوی ناخوشایند در محیط آموزش و پرورش نه تنها کارساز نیست بلکه نتیجهای معکوس خواهد داد.» توضیح پیرامون به کارگیری معلمان بدون تجربه و تخصص، موضوع طرح 3-3-6، مساله کمبود معلم و فضای آموزشی در دوره ابتدایی و مازاد دبیر در مدارس راهنمایی ازجمله مواردی است که فرصتی دیگر میطلبد و بحث درباره آن به زمان و شمارههای بعد موکول میگردد.
مدیر مسئول
مأخذ و منابع: روزنامهها و خبرگزاریها و بخشهایی از سرمقاله 261 آیینه یزد