طنز شماره 303
ملاک زبان دراز در اثبات تورم!!
مرحوم ابوی در لابهلای خاطرات خود آوردهاند وقتی جد بزرگوارمان یعنی والد ماجدشان به عنوان اولین اولاد ذکور قدم رنجه فرموده و پا به عالم خاکی نهاده برای (نورسیده) مراسم ولیمه، ختنه سوران منعقد و [یک عباسی] به ولی دلاک دستمزد داده بودند که چند برابر حد متعارف آن روزگاران هم بوده و در ادامه مرقوم فرمودهاند برای خودشان هم همین مراسم منعقد و[یک ریال] برای ختنه کن انعام داده شده و مقایسه نمودند که در لیست مخارج بیمارستان بنده خرج همین عمل [یک تومان] منظور شده بود«خدا همه را بیامرزد یادشان به خیر»
راستی!! بنده برای ختنه نورچشمی مبلغ [یک هزار تومان] یعنی پول یک پاکت پفک نمکی یا یک آدامس امروزی دادم.
اما دیروز عروس بنده هنرنمایی فرموده و این جانب هم تحت فشار و غرغرهای مکرر علیا مخدره «همسر بانو» قرار شد پسر و عروسمان را جلوی خانواده عروس و مردم! تعارف کنیم.
لذا شخصاً برای مراسم ترخیص به بیمارستان رفتم البته بزرگترها و موسفیدها میدانند فقط در موارد دست به جیب شدن و جلوی صندوق قرار گرفتن احترام بزرگترها واجب میشود فلذا! پس از وارد شدن. ... و نیشگونهای متعدد به پهلو و کمر توسط همسر بانو از کوچه علی چپ به در آمدم و به حسابداری بیمارستان هدایت شدم و پولی معادل حقوق دیر به حساب ریخته شده آذر ماه تقدیم نمودم. در خط آخر فاکتور مرقوم شده بود هزینه اتاق [...]تومان، پزشک [...]تومان، دارو [...]تومان و هزینه ختنه (یکصد هزار تومان) ملاحظه فرمایید یکها ثابت مانده و رشد نکرده یعنی یک عباسی، یک ریال، یک تومان، یک هزار تومان و یک صدهزار تومان.
خوانندگان محترم میفرمایید این خزعبلات تاریخی به ما چه؟!
عرض به حضورتان با تغییر ملاک تعیین نرخ تورم و عوض شدن مرجع اعلام آن جدیدا [...]% و در نطق اخیر رییس الوزرا تلویحاً اعلام شد که جز نرخ تورم، وضعیت اقتصادی رشد و پیشرفت عالی و خوب داشته است و ملالی نیست جز دوری ایشان!! فلذا!! بنده با آوردن این مستند تاریخی از صد و پنجاه سال پیش تا دیروز خواستم اثبات نمایم ملاک بنده برای اثبات وجود تورم روبه رشد هزینه «ختنه و ختنه سوران»میباشد. دیگر عرضی نیست.
زبان دراز