انعکاس آیینه شماره 313
مسئول اصلی نابسامانیهای چندسال اخیرآموزش و پرورش
همکاری تعریف میکرد: وقتی گوینده و مجری سیما خبر دایر بودن کلاسهای درس در روز 14 فروردین ماه 92 را برای بینندگان میخواند قریب به این مضامین گفته بود: بچهها! خوشحال باشند این دستورالعمل لغو خواهد شد البته با بیان جملهای که شبیه طنز و شوخی و خدای ناکرده به سخره گرفتن بود با خود گفتم: همان گونه که دانشپژوهان از خرمن علم و معرفت و تجربه و بزرگمردی و ادب و کلام معلم حظ و بهره وافر میبرند انتظار مردم از مسئولان فرهنگی وقار، صلابت، استواری، فرزانگی و زدودن شک و تردید از دلها است.
در همه صحنهها بویژه آموزش و پرورش اقتضا میکند مقامات اجرایی سنجیده سخن بگویند، با منطق و دلیل دستورالعمل و بخشنامه صادر کنند جامعه توقع و انتظار ندارد رسانهها از قول مدیران فرهنگی اعلام کنند: تا 28 اسفند ماه 91 و از 14 فروردین 92 کلاسهای درس دایر است اما چند روز بعد وزیر، 14 فروردین را تعطیل اعلام نماید و بیش از نود درصد کلاسها نیز در هفت روز آخر سال 91 تعطیل باشد.
قانون و مجلس هیات دولت را از تعطیل نمودن روزهای رسمی بر حذر داشته اما حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش با بیان جملاتی به ظاهر زیبا برخلاف قوانین مصوب بخشنامه صادر میکند و برگی بر تعطیلات پی درپی دانش آموزان میافزاید. در این ستون بارها از اعلام تعطیلی غیر قانونی یا کسر ساعات کار کارمندان در روزهای رسمی انتقاد به عمل آمد گرچه تنها در تاریخ جراید ثبت و ضبط گردید. مسئولان ادارات آموزش و پرورش شهرها و مناطق و استانها به وزارتخانه متبوع اطلاع دهند آیا فقط پنج درصد مدارس در روزهای26،27، 28 اسفندماه 91 دایر بود و بالاخره ایام تعطیل دفترچه نوروزی توزیع شد یا خیر؟ و این تناقضات در گفتار و کردار چه عکسالعملهای سویی در جامعه باقی خواهد گذاشت؟ و چه کسانی در این آب گل آلود ماهی میگیرند؟
مکرر بعضی از مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش اظهار مینمایند:«شاید خودمان نسبت به تعطیل کردن روزهای پنج شنبه نظر دیگری غیر از وزیر داشته باشیم، با وضع فعلی موافق پرکردن صندلیهای خالی مدارس نمونه و استعدادهای درخشان بیش از حد معمول نیستیم، به مشکلاتی که با توسعه اینگونه مدارس بعد از تعدیل و تکمیل ظرفیت پیش میآید و به گرفتاریهای روحی و روانی که بعضی از پذیرفتهشدگان به آن مبتلا شدهاند آگاهی داریم، با شگفتی و تعجب میگویند: نمیدانیم چرا بعد از چهار سال و نیم وزارت آموزش و پرورش قانون 5 ساله مدارس غیر دولتی را اجرا نمیکند و... بعد هم میگویند چه کنیم دستورالعمل و بخشنامه این است.!!
پرسشهایی که در ذهن مردم و فرهنگیان مطرح است که باید مسئولان ذی ربط پاسخ دهند: این نیست که در سال چند روز تعطیل است بلکه سئوال این است که در طول سال تحصیلی 92-91 چند روز کلاس درس دایر میباشد و آیا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش در چند سال اخیر مسئول اصلی این نابسامانیها نیست؟
چند درصد دانش آموزان روزهای پنج شنبه در کنار پدران و مادران خود هستند؟ در مدارسی که بسیاری از آنها میز و نیمکت مناسب، وسایل خنک کننده و گرمایش و بخاری استاندارد، زمین ورزش و نمازخانه مورد نیاز ندارد و برای هزینههای ضروری سرانه مکفی در اختیار آنها گذاشته نمیشود، آیا دانشآموز دبستانی میتواند از شنبه تا چهارشنبه روزی پنج، شش ساعت پی درپی درس بخواند و آیا دانش آموزان دبیرستانها و مدارس راهنمایی توان این را دارند هفتهای 5 روز، هر روز 8،7 ساعت در مدرسه حاضر شوند؟ آیا بسیاری از آنها پنج شنبهها سرگردان و ایام را به بیهودگی نمیگذرانند؟ به غیر از تعدادی از مسئولان، ثروتمندان، زراندوزان، نوکیسهها، کاخ نشینان و احیاناً کسانیکه که با سوء استفاده از اقتصاد و بازار کاذب توانستهاند به نوایی برسند آیا اکثریت قریب به اتفاق کارمندان، کارگران و کسانی که حقوق ثابت دارند یا تحت حمایت کمیته امداد و سازمان بهزیستی هستند میتوانند پنج شنبهها را در کنار فرزندان خود به تفریح و سفر وسکونت در ویلا بگذرانند؟ گذشته از کمبود کلاس ششم و مشکلاتی که در این باره مدارس با آن روبرو بودهاند چه تعداد از معلمان توانایی لازم برای تدریس در آن کلاس را دارند ؟ و...
«همه مسلمانان به عصمت و مصونیّت حضرت رسول اکرم(ص) از خطا و گناه، ایمان داشته و عمل آن حضرت را سزاوار اعتراض نمیدانستند، ولی در عین حال، سیره رسول اکرم(ص) در رهبری بر این اساس استوار بود که با کمال ملایمت و با نهایت سعه صدر اعتراضات را گوش میداد و توضیحات لازم را با منطق و دلیل ارائه میفرمود. آن حضرت به ابوذر میگفتند:-یا اباذر عظنی– ای ابوذر مرا پند و ابوذر در پاسخ به درخواست ان حضرت آیاتی از قرآن را تلاوت میکرد.
دستور داده بودند که هر گاه زمامداری کاری بر خلاف قانون عدل مرتکب شد، در مقام اعتراض برآئید. روزی به لشکری از مسلمانان مأموریت جنگی داده و شخصی را از انصار به فرماندهی آنها نصب فرمودند. فرمانده در بین راه بر سر موضوعی بر آنها خشمگین شد و دستور داد هیزم فراوانی جمع کنند و آتش بیفروزند. همینکه آتش برافروخته شد، گفت: آیا رسول خدا(ص) به شما تاکید نکرده است که از اوامر من اطاعت کنید؟ گفتند: بلی. گفت: فرمان میدهم خود را در این آتش بیندازید، آنها امتناع کردند. وقتی رسول خدا (ص) از این ماجرا مستحضر شدند فرمودند: اگر اطاعت میکردید برای همیشه در آتش میسوختید، اطاعت در موردی است که زمامداران مطابق قانون دستوری بدهند.»1
مولای متقیان حضرت علی (ع) درباره مالک اشتر به مردم فرمان میدهد: «آنجا که با حق است سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید.» 2
«نظر و دیدگاه شهید محمدعلی رجایی درباره جمله «المامور معذور » چنین است: روسای نواحی تهران و مدیران کل آموزش و پرورش استانها را دعوت میکردیم و...« ساعتها با آنها مینشستیم بحثهای مکتبی میکردیم و بسیار بسیار مفید و مهم بود از جمله فوایدش این بود که ما اینها را توجیه میکردیم که آقا ! این بخشنامه را میخواهیم صادر کنیم دلیلمان هم این است چونکه ما از اول به این برادران میگفتیم وای به حال کسی که در جمهوری اسلامی چیزی را بگوید حکمی را بکند و پشت سرش بگوید: (المامور معذور ) من میگفتم آن روز شما سقوط کردید. شما باید دقیقاً در جریان اندیشهای که منجر به این بخشنامه شده، باشید تا وقتی میآیند میگویند آقا چرا؟ نگوئید وزیر گفته است، نگوئید وزارتخانه تصمیم گرفته، وزارتخانه یعنی چه اگر حق حق است در همه جا از آن دفاع میکنیم و اگر باطل است وزیر را هم اجازه نمیدهیم که چنین حرفی را بزند این بود که این جلسات خیلی برایمان مفید بود.»3
مدیری موفق است که علاوه بر تعهد و تخصص و توانایی در انجام مسئولیتی که به عهده وی گذاشته شده است قانون را به نحو احسن اجرا کند اما اگر ملاحظه کرد مافوق اداری وی قداستی برای خود قائل شده که هر چه او مینویسد و میگوید باید اجرا گردد محترمانه و مستدل تذکر بدهد اگر اثر نکرد نامه بنویسد و اعتراض کند بازهم اگر مفید فایده نبود آیا بهتر نیست عطای پست را به لقایش ببخشد تا در پیشگاه کبریایی پروردگار که هر ذره خیر و شری را پاداش و عقاب میدهد مواخذه نگردد و کیفر کارهای اشتباه و خلافی که در اثر اعتقاد به عبارت المامور معذور مرتکب میشود نبیند؟
مدیر مسئول
پی نوشتها:
1- «آشنایی با شیوه زندگانی پیامبر گرامی اسلام (ص)»، چاپ 1368، صفحه 60-59
2- «نهجالبلاغه»، ترجمه محمد دشتی، نامه 39، صفحه 389
3- «یادواره شهدای انقلاب اسلامی»، جلد اول، صفحه 73-72