هفته نامه آیینه یزد

طنز شماره 318

میهمانان ناخوانده!!

خاطر خطیر خوانندگان خبیر خبر دارد:
ایران چندی است که گرفتار میهمانان ناخوانده‌ای است انحرافی فکر نکنید. منظورم سیل و زلزله است از آذربایجان تا خراسان و سیستان و بلوچستان و کرمان و فارس و بوشهر و اصفهان و یزد. گویا آنها هم به سفرهای استانی می‌روند.
به قول مرحوم ابوی«هر چه از دوست رسد نیکوست و عین لطف و حکمت» الهی بدم بدتر نشود. درست عین «مادرزن بنده» که در دهه فلاکت یعنی آخر هر برج کارمندی با هیات همراه متشکل از پدرزن، خواهرزن و برادرزن با متعلقات لطف کرده به منزل بنده تشریف می‌آورند و میل دارند با کل فامیل هم دیدار داشته باشند و در فرصت مناسب بتوانند تاسف و تاثر خود را از اینکه بعد از 35 سال دختر دسته گلشان «عیال بنده» را در آتش انداخته‌اند اعلام و به دیگرخانم‌ها هشدار ‌دهند و درس عبرت.
عرض می‌کردم که جنابان میهمانان ناخوانده اخیر یعنی سیل و زلزله هم در عین فلاکت گاه و بیگاه مرحمت فرموده و سری به ما می‌زنند. در اینجا فرصت را مغتنم شمرده نکاتی را خدمت عالی جنابان زلزله و سیل معروضم!! بزرگوارا !! این سفرهای استانی که کار ابتکاری و تازه نیست قبلاً همان پیامدها را داشتیم و راضی به زحمت شما نیستیم. به جان زبان دراز مردم با زلزله اقتصادی 8 ریشتری و با پس لرزه‌های مهیب سیل گرانی، تورم، اختلاس و سقوط ارزش پول ملی لرزیده‌اند. هنوز از پناه‌هگاه در نیامده‌ایم چرا که پیش از آن هم زلزله‌های کوچکتر و بزرگتر در فرهنگ و هنر، آموزش و پرورش و ورزش و دارو و درمان احساس کردیم. گویا چندی است مثل تلفن همراه مسوولان روی [ ویبره و لرزاننده] ‌هستیم. زلزله جان مگر نمی‌دانی گفتند بزودی قرار است دولت بعدی بازسازی را شروع کند!! شما رحم کن!!
راستی اگر بیکار هستید یک پیشنهاد کارآفرینانه از نوع زود بازده‌اش دارم دقت کنید!!
لطفاً به «بلاد کافرستان» که به قول بعضی از صاحبان تریبون‌های رسمی و دولتمردان و نمایندگان پر از گناه، ظلم و تبعیض، فقر، جور و ستم است رفته آنها را ادب کنید تا درس عبرتی برای همه باشد نه اینکه ما را ادب کنید تا آنها درس بگیرند. اِ. .اِ. .اِ. .چقدر ما باید ادب شویم.
 دیگرعرضی نیست. سلام این حقیر زبان دراز را که مدتی است به افتخار بازنشستگی نایل شده و بنا به ضرب‌المثل معروف، مسئولان وظیفه شناس لطف فرموده و موضوع بیمه ما را که از طلا گشتن پشیمان شده بودیم در اسرع وقت مس کردند، به آتشفشان و سونامی و طوفان و برادر و خواهر، خسوف و کسوف برسانید. باقی به بقایتان، جانم به فدایتان! 

زبان دراز