انعکاس آیینه شماره 321
به روستا راهش نمیدادند،
میگفت خانه کدخدا کجاست؟
همهی مدیران و مسئولان در معرض اشتباه هستند و هر فرد میتواند با رعایت احترام و حفظ شخصیت و کرامت دیگران از نحوه عملکرد دولتمردان، نمایندگان مجلس و از جمله اعضای شورای نگهبان انتقاد نماید. همان گونه که در رایگیری شرکت میکند و به یکی از کاندیداهای معرفی و تایید شده رای میدهد.
بدیهی است طبق قانون، مصوبات و تصمیماتی که از سوی قانونگذار اتخاذ میگردد قابل اجرا میباشد و باید بدان عمل کرد. به عنوان نمونه هر گاه حداقل نیمی از تعداد نمایندگان حاضر در مجلس شورای اسلامی باضافه یک نفر، قانونی را تصویب نمودند آحاد شهروندان از جمله نمایندگان مخالف نیز ملزم به رعایت و اجرای آن میباشند.
در سالهای 1360 و 1364 شرایطی برای داوطلبان ریاست جمهوری تعیین گردید از جمله این که حداقل سن آنان 30 سال باشد اما اعضای شورای نگهبان با تصویب لایحههای مورد بحث مخالفت و اعلام نمودند آنچه در اصل 115 آمده باید ملاک قرار گیرد یعنی: رییس جمهور از میان رجال مذهبی و سیاسی ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور باشد.
نگارنده در نظر دارد در این مقاله از نحوه پاسخگویی و به کاربردن ضربالمثل و جملاتی که آیتا... محمد یزدی درباره رد صلاحیت زنان بیان نمود انتقاد کند و نظر خوانندگان آیینه را به مطالب ذیل جلب نماید:
عموم مردم و فعالان سیاسی در جریان رد صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری دوره یازدهم هستند. تعدادی از علما، نمایندگان مجلس، روحانیان، دانشگاهیان، روزنامه نگاران، گروههای سیاسی و غیره با نوشتن نامه و مقاله و سخنرانی از رد صلاحیت آیتا... هاشمی رفسنجانی اعلام نظر یا انتقاد نمودهاند. بعضی هم که به جای دادگاه صالح حکم مفسد فیالارض و دست نشانده بودن دیگران را صادر میکنند، از اینکه شورای نگهبان از جهنمی شدن هاشمی جلوگیری کرده اظهار رضایت نموده و یا بعضی گفتهاند: ملت از این اقدام شاد و خوشحال شده و ابراز شادمانی مینماید.
اینک سخنان محمد یزدی پیرامون رد صلاحیت خانم هایی که به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری ثبت نام نمودهاند.
«رییس جامعه مدرسین حوزه با اشاره به ثبت نام بانوان، گفت: در بین افرادی که ثبت نام کردهاند، ده، دوازده خانم حضور دارند؛ یکی از آنها گفته که "اگر من رییس جمهور شوم، نیمی از کابینهام خانمها و نیم دیگر آقایان خواهند بود؛مثل معروفی هست که کسی میخواست وارد روستایی شود، اصلا راهش نمیدادند وارد روستا شود، اما میگفت "خانه کدخدا کجاست؟!؛ قانون اجازه رییس جمهور شدن را به خانمها نمیدهد، حالا چطور این فرد ترکیب کابینه را هم مشخص کرده است! ».1
در اسلام شناخت شخصیت و تعیین ارزش و عظمت انسانها به زن و مرد بودن نیست خداوند میفرماید: «ای مردم ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی گرامیترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شماست»2
عالمان، فقها و دانشمندان هم اگر در مسیر ایمان و تقوا و ارزشهای اخلاقی قرار نگیرند اسلام برای آنها اهمیتی قائل نیست. بلال سیاه پوست سخنگو و اذان گوی پیامبرگرامی اسلام (ص) میشود و برده آزاد شده با دختری از قبیله قریش ازدواج میکند.
«خداوند «زن» را با کرامت خلق کرده است... زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند... زن آدمساز است؛ زن مربی انسان است... زن نقش بزرگی در اجتماع دارد. زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش دِه زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج میرود. دامن زن محل تربیت بزرگ زنان و بزرگ مردان است... زنان در عصر ما ثابت کردند که در مجاهده همدوش مردان بلکه مقدّم بر آنانند. زنان ایران، هم مجاهدات انسانی عظیم کردهاند و هم مجاهدات مالی. این طبقه محترم زنها که در جنوب تهران و در شهر قم و در سایر شهرها هستند، همین خانمهای محجبه، همینها که مظهر عفاف هستند، در نهضت پیشقدم بودند و در ایثار مال هم پیشقدم. ایثار کردند جواهرات و طلاهایی که دارند، برای مستضعفین، عمده در این امور آن قصد پاک است... خواهرهای ما که در عصر نهضت شرکت داشتند ارزش اعمال آنها بیشتر بود از ارزش اعمال مردها، آنها با پردههای عفاف بیرون آمدند و با پرده عفاف با مردان همصدا شدند و پیروزی را تحصیل کردند و حالا هم با قصد خالص آنچه که در ایام عمر تهیه کردند برای مستمندان دادند. این ارزش دارد... زن و مرد ایران نمونهاند در علم و در عمل.»3
در جلسه شصت و چهارم و شصت و پنجم مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مورخ بیستم آبان ماه 1358 هنگام بررسی صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری عدهای در موافقت و یا مخالفت با اینکه رییسجمهور هم میتواند از زنان باشد سخن گفته و در نهایت اصل 115 به صورت کنونی به تصویب اکثریت اعضا رسید.
«کلمه رجال جمع رجل و به معنای مردان است ولی این کلمه اصطلاحاً علاوه بر معنای اصلی خود یعنی مردان در برابر زنان مخصوصاً وقتی همراه با یک وصف مثبت، به کار میرود فارغ از جنسیت به مفهوم شخصیت نیز استفاده میشود وقتی گفته میشود رجال سیاسی، رجال مذهبی، رجال شعر و ادب منظور شخصیتهای سیاست که در عالم سیاست دین و ادبیات نمود و ظهوری دارند و هر چند ممکن است بیشتر مصادیق را مردان تشکیل دهند، ولی عنایت به جنسیت نیست و میتواند شامل زنانی نیز که به این اوصاف شناخته شدهاند باشد.
در قرآن کریم میتوان گفت: کلمه رجال در هر دو معنای: مردان در مقابل زنان و شخصیتها فارغ از جنسیت بکار رفته است. در آیه 37سوره نور و یا آیه 23 سوره احزاب که در مقام توصیف ویژگیهای اشخاص مومن که داد و ستد و خرید و فروش، آنها را از ذکر خدا غافل نمیکند و یا در پیمانی که با خدا بستهاند راستگویند بیان شده، میتواند عنایت به جنسیت خاص نداشته باشد و شامل کسانی که دارای وصف ایمان و صداقت هستند اعم از زن و مرد بشود. هنگام طرح این اصل در مجلس بررس نهائی قانون اساسی در خصوص قراردادن شرط مرد برای داوطلب ریاست جمهوری برخی ظاهراً ریاست جمهوری را مشمول عنوان ولایت ممنوعه نمیدانستند و زن را نیز صالح برای احراز مقام ریاست جمهوری میدانستند و جمعی هم به هر دلیل لزومی برای آوردن قید مرد در زمره شرایط ریاست جمهوری نمیدیدند و به هر حال ابتدا که این اصل به رایگیری گذاشته شد و صریحاً «مرد» بودن نیز جزء شرایط بود، رای کافی نیاورد و تصویب نشد. سپس اصل 115 با تنظیم جدیدی به همین صورت فعلی یعنی با عنوان: «رییس جمهور از میان رجال مذهبی و سیاسی» به رای گذاشته شد و با رای اکثریت تصویب شد»4.
با عنایت به مطالب فوق هر یک از مسئولانی که به مسائل اسلامی و حقوقی آگاهی دارند باید نه از موضع قدرت و با عصبانیت، بلکه با آرامش و سعه صدر، با صرف چند دقیقه وقت و بیان مطالبی توضیحات لازم را ارائه نموده و بگویند اعضای شورای نگهبان را عقیده بر این است که مصداق رجال در اصل 115 مردان هستند و بهانه به دست مخالفان و یا معاندان و دشمنان نظام ندهند تا مکرر جملاتی را از قول بعضی از مدیران نظام بازگو ننموده و دستآویز خود قرار نداده و سخن پراکنی ننمایند. و از همه مهمتر مورد انتقاد جامعه زنان در کشور قرار نگیرند.
مدیرمسئول
پی نوشتها:
1- خبرگزاری مهر، 26/2/92
2- ترجمه آیه 13 سوره حجرات
3- «صحیفه امام خمینی (ره)»، صفحه 300(جلد 6 ) و صفحه340 و 342 (جلد 7)
4- «مختصرحقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران»، دکتر حسین مهرپور، صفحه 288 و 289