طنز شماره 333
گل واژه گفتن و ریشه یابی آن
اطباو عالمان علم الارواح را عقیده بر آن است که چون بعضی از افراد روانگردانهای شیمیایی از جمله حب «اکس» همی زنند به توهم دچار گردند و چنان یاوه سخن گویند که متاخرین، مودبانه آن را «گل واژه» و متقدمین «کرسی شعر» مینامند.
به طور مثال فلانی در حالیکه اندرون جیب مبارکش عنکبوت تار تنیده بگوید: اوناسیس و راکفلر و صاحب مایکروساف و گوگل است و چون خشتی در کویر لوت ندارد میهمانان را به «باغ خانه» دعوت کردی و اطعمه و اشربه فراوان پر خوراندی.
در عالم سیاست از پریدن سار از درخت تا زلزله طبس را توطئه دشمن خواندی و در عالم تربیت و هشدار جوانان گوید برج آزادی تبلیغ شیطان پرستی است.
و شاهد آورد اگر آنرا برعکس کنی و بر محل 90 درجه بچرخانی پس از آن 6 سوراخ ایجاد کنی میشود آنچه ما گفتیم و برج ساعت مارکار یزد چون بر 4 وجه آن 2 وجه بیفزایی میشود 6 وجه پس چند دهه بیش نه کار خیرمندانهای بود بلکه نماد فراماسیونی بود.
و یا اگر کاج آمریکایی در ویلای شمال کاشتی گندمهای ابرکوه خشکیدی و در عالم سیاست به محض آنکه بر پشت تریبون رفتی گویی 5 میلیون شغل ایجاد کردی و باز 25% بیکار روییدی و حائز رتبه اول گشتیم !!
از زمان مادام اسمیت تاکنون اقتصادی فراغ البال تر از اقتصاد کنونی از وجه آزاد و علمی و برنامهریزی شده ندیدهایم و از آغاز بانکداری تا حالا نیافتیم کشوری به این اندوخته ارزی و ریالی!!
و چون به عالم مشکل یابی و مقصر شناسی وارد شود تلاطم بازار ارز را به جمشید بسم ا...، واژگونی سکه را به قاسم یک چشم، بازار خانه و ملک را به چنگیز شهر خر نسبت دادند که همگی در خارج دوره دیدی و توسط فتنهگران تحریک شدی...
خوانندگان محترم تصور کنم زبان دراز در حال توهم پس از زدن حب این گل واژهها را نوشته است.
نتیجه اخلاقی:
قبل از سخنرانی یا نویسندگی باید از استعمال روان گردانها جداً خودداری فرموده چون با شعور شنوندگان و خوانندگان تصادف خواهند کرد!!
اگر هم احیاناً میل فرمودند فوراً به کویر رفته همانجا رانندگی کنند شاید ما را از شر خود برهانند!!
زبان دراز