انعکاس آیینه شماره 333
رییس جمهور آسمانی و قدسی نیست،
حسن روحانی است
رییس جمهور در جلسه تودیع و معارفه وزیران قبلی و کنونی کشور گفت: «منبع جوشان امید، تدبیر و اعتدال حسن روحانی نیست، بلکه منبع جوشان آن، ملت است. حسن روحانی مثل همه آدمهاست و فرقی با دیگران ندارد، معجزه گر یا معجزه قرن و دهه نیست و معجزهای ندارد و اتصال ویژهای به آسمان و پشت پرده هم ندارد، معجزه را حسن تدبیر، وحدت ملی، ایثار کارکنان نظام، هماهنگی و انسجام و وحدت ایجاد میکند»1
این نکته درسی برای بعضی از علما، گویندگان، سخنوران، نمایندگان مجلس، وزرا، استانداران، فرمانداران، نویسندگان، روزنامه نگاران و اقشار مختلف مردم است. گرچه تعدادشان اندک باشد، باید بدانند که حسن روحانی همانند دیگر مسئولان و مدیران اداری، اجرایی و قضایی و 75 میلیون ایرانی نه مقام نیابت امامت و پیامبری و منزلت آسمانی و قدسی دارد، نه هاله نور او را احاطه میکند، نه حسن روحانی «کبیر» است، نه اطاعت از وی همانند اطاعت از خدا و رسولش میباشد، نه مخالفت با او دشمنی با حضرت پیغمبر(ص) است، نه امام زمان (عج) حکمش را تایید کرده، نه آنکه لازم است بگوئیم فلان و بهمان در خواب دیدهاند به او رای بدهند، نه نامهاش به روسای کشورها همانند نامه پیامبر بزرگوار اسلام (ص) به خسرو پرویز است، نه آب مانده ته لیوانش شفا بخش است، نه کشیدن دست بر لباس و عبا و ردایش سبب تبرک میشود، نه امدادهای غیبی در تصمیم گیریهایش موثر است، نه این هزینههای گزاف که تاکنون خرج دکورها و مرکبهای سواری مقامات و وزیران شده و یا در بهترین مناطق پایتخت زندگی میکنند نشانهای از ساده زیستی و زندگی کردن آنها همانند اضعف مردم و یا حتی افراد متوسط جامعه است، نه اگر کسی سالها پیش از انقلاب با مختصر در آمدی زندگی طلبگی یا دانشجویی خود را اداره میکرده میتوان به وضع موجودش تعمیم داد و نه صدا و سیما میتواند با نشان دادن خانه جد و پدری و محل تولد دولتمردی در حال حاضر زندگی محقرانهای برای وی اثبات نماید. اگر مدیری خود و خانوادهاش توانستند همانند شهید محمدعلی رجایی زندگی ساده و بیآلایشی داشته باشند میتوان آنها را ساده زیست قلمداد نمود. براستی آن چهره ماندگار تاریخ انقلاب اسلامی، اسوه جاودانه مدیریت لایق و کارگزار شایسته نظام اسلامی بود. دلسوزی، تعهد، وفاداری، صبر، ایثار، ساده زیستی، عفت، صداقت و بسیاری از خصال نیک را که شایسته مدیریت در رژیم مردم سالاری دینی است یکجا داشت و در مدت کوتاه عمر دولتش همه را به منصه ظهور گذاشت. افسوس که دولتش مستعجل بود ولی در این عرصه کم دوام خوش درخشید و ثابت کرد که دولتمردان و حاکمان، طول عمر حکومتشان ارزش گذار نام نیکشان نیست عرض دوره زمامداریشان میراث گرانبهای آنان را جاودانه خواهد کرد.
بیائیم در گفتار و نوشتارمان فرمایش حضرت محمد مصطفی(ص) را به یادآوریم که فرمود: بر دهان متملقان و چاپلوسان خاک بپاشید» 2
مسئولان و مدیران میتوانند به خواست ایزدمنان با همگامی و همراهی مردم، با فکر و تدبیر و برنامهریزی به عنوان نمونه تورم به ارث رسیده از دولتهای گذشته را کاهش دهند، با ایجاد شغل، بیکاری را کم کنند، با جلوگیری از رانت خواری و سوء استفاده و نظارت مستمر جلو تندرویها، واگذاریها و یا استخدامهای غیرقانونی را بگیرند و با درایت و کفایت و بکار بردن ادبیات صحیح و به کار گماردن سیاستمداران متعهد و آگاه از ضرر و زیانهای وارده بر مملکت جلوگیری نمایند و با حلالیت طلبیدن از مردم از خس و خاشاک نامیدن آنها عذرخواهی کنند یا اگر نویسنده و روزنامه نگاری بنا بر روش افراط و تفریط گونه خود دولتمردی را جاسوس و مفسد قلمداد نمود میتواند بعداً با عذرخواهی سر و ته قضیه را سامان دهد. گرچه همه این موارد تبعاتی در کوتاه مدت و دراز مدت برای کشور دارد اما با تلاش و کوشش میتوان سختیها را رفع کرد یا به حداقل رساند. آنچه که به سادگی جبرانش امکانپذیر نمیباشد، اینکه فرد یا افرادی عالماً - عامداً با رفتار و گفتارشان، خواسته یا ناخواسته در مسائل مذهبی و دینی و اعتقادی در بین مردم به ویژه جوانان انحرافات فکری و عقیدتی ایجاد کنند.
رسول جعفریان استاد علوم دینی اظهارات محمود احمدینژاد درباره هاله نور و رجعت چاوز را به سخره گرفتن باورهای مذهبی جامعه شیعه میداند و میگوید با توجه به گستره انحرافات در آن دولت احتمال قوی میرود که جریان مزبور با قدرت گرفتن مجدد تبدیل به یک فرقه منحرف شده و اساس تشیع و اسلام را تهدید کند.
«رسول جعفریان در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین با بیان اینکه بسیاری از آنچه در این دولت توسط شخص اول آن و نیز برخی از معاونین و کارگزارانشان در حوزه تئوریهای دینی و مذهبی و میراثی مطرح گردید، نوعی سوء استفاده از شعارهای دینی، و بازی با مفاهیم اصیل اسلامی و شیعی و عرفان اسلامی است، ادامه داد: این نگرهها که از سوی افراد غیر متخصص اما مدعی مطرح شده، عمدتا سبب رواج سطحی اندیشی در حوزه معارف دینی و نیز گسترش خرافهگرایی در جامعه شده است. مع الاسف اندکی از روحانیون همکار این دولت و مدافع آن نیز از همین ادبیات پیروی کرده و گفتار و کردارشان سبب شده است تا جوانان فهمیده و فهیم این کشور از این قبیل معارف فاصله گرفته و نوعی زدگی از دین در جامعه پدید آید. اظهارات سخیف رئیس دولت در باره هاله نور و سپس انکار آن، یکی از بدترین، مخدوش ترین و بی اعتبارترین مطالبی بود که سبب شد تا برای همیشه و همیشه، همزمان مهر خرافه گرایی و توهم و دروغ را بر پیشانی رئیس این دولت زده و آبرویی را که امام امت، شهیدانی چون مطهری و بهشتی و نیز رهبری معظم انقلاب با سخنان حکیمانه خود برای عقلانیت در انقلاب اسلامی فراهم کرده بودند، در معرض نابودی قرار دهد. این روزها نیز اظهارات سخیف و نادرست رئیس دولت احمدینژاد درباره چاوز و بازگشت وی در رجعت و وقت ظهور و نیز ادعای یکی از معاونان وی در همین روزهای اخیر درباره این که حکمش را از ولی عصر (ع) گرفته است، همه و همه نشان دهنده ان است که این جماعت باورهای مذهبی جامعه شیعه ایران را به سخریه گرفتهاند.»3
یادآوری این مسایل نه از باب تکرار حوادث گذشته و مکدر کردن خاطر خوانندگان محترم در خصوص دولتی است که فرصتش به پایان رسید و تمام شد، بلکه اندرزی است به همه اصحاب فرهنگ و معرفت تا بیندیشند که باورهای دین مردم را بازیچه و ملعبه افکار نادرست نکنند و بر پوچی و پلیدی اینگونه انحرافات واقف گردند.
گاه دیده و یا شنیده میشود که نویسنده و گویندهای حکومت و یا زندگی بعضی از افراد و حاکمان را«نعوذبالله» به مولای متقیان حضرت علی (ع) و به دوران حکومت و فرمان روایی آن حضرت و یا سیره ائمه اطهار(ع) تشبیه مینماید.
«علمای اخلاق گفته اند: زبان، پر برکت ترین عضو بدن، و مؤثرترین وسیله طاعت و هدایت و اصلاح است، و در عین حال، خطرناکترین و پر گناهترین عضو بدن محسوب میشود، تا آنجا که حدود سی گناه کبیره، از همین عضو کوچک صادر میگردد.
غزالی در احیاء العلوم بیست گناه یا انحراف را که از زبان سرمیزند برشمرده است از جمله مدح بیجا، بد زبانی، (تملق و چاپلوسی)، دشنام، سخریه و استهزاء، افشای اسرار دیگران، وعده خلاف، لعن نابجا، خصومت و نزاع»4
امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بارها گفتهاند با یک شخص عادی یکی هستند و مقام معظم رهبری در سال 1380 در اجتماع مردم اصفهان اظهار نمودهاند:
«اگر کسی در مقابل جوانان ادّعا کند و بگوید نظام اسلامی ما هیچ عیبی ندارد و همان قالبی را که اسلام خواسته، ما پیاده میکنیم، گزاف گفته است. بههیچوجه اینطور نیست. خود ما انسانهای ضعیفی هستیم. وقتی کسانی اسم مبارک امیرالمؤمنین علیهالسّلام یا اسم مبارک ولیعصر روحیفداه را میآورند، بعد اسم ما را هم دنبالش میآورند، بنده تنم میلرزد. آن حقایق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتیم، بسیار فاصله دارند. ما گیاه همین فضای آلوده دنیای امروزیم؛ ما کجا، کمترین و کوچکترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشی فداشده در کربلای امام حسین علیهالسّلام کجا؟ ما خاک پای آن غلام هم محسوب نمیشویم. اما آنچه که حقیقت است، این است که ما به عنوان مسلمانانی که راهمان را شناختهایم، تصمیم خود را گرفتهایم و نیروی خود را برای این راه گذاشتهایم؛ با همه وجود در این راه حرکت میکنیم و ادامه خواهیم داد.» 5
آیت ا... صافی گلپایگانی بعضی از ویژگیهای دوران زمامداری امیرمومنان حضرت علی(ع) و لزوم خودداری مردم از تملق و مدح بیجا را این گونه نقل میکنند که بخشهایی از آن جهت اطلاع خوانندگان آیینه درج میگردد.
«حاکم نمیتواند خود یا خویشانش را بر دیگران ترجیح دهد یا زندگی پرتجمّلی داشته باشد یا الگوی زندگیاش را کسری و قیصر قرار دهد یا بیش از حقّ خود از بیت المال بردارد و با این اعمال، از مردم ساده و محروم فاصله بگیرد.
حاکم باید به قدری به مردم نزدیک باشد که هر کس در هر رتبه و مقامی که باشد، ساده و بی پیرایه در مجلس او بنشیند و از جانب دیگران تحقیر نشود.
حکومت در جامعه اسلامی باید سرچشمه درخشان عدالت اسلام بوده و از هر گونه استبداد و استثمار، پاک و منزّه باشد...
هنگامی که آن حضرت به سوی شام میرفت، دهقانان انبار ایشان را دیدند، پیاده شدند و مراسمی انجام دادند. حضرت فرمود: این چه کاری است که انجام دادید؟
گفتند: مراسمی است که با آن به امیران (زمامداران) احترام میکنیم.
مولا فرمود: «به خدا قسم. امیران شما از این امر سودی نمیبرند و شما خود را در دنیا به رنج و زحمت میاندازید و در آخرت به این کار، شقی و بدبخت میشوید.»
وقتی یکی از افراد، در حالی که حضرت، سوار بودند چند قدمی به عنوان احترام، پیاده امیر مؤمنان را مشایعت کرد. این عمل بر خاطر مَعدلت مآثِرِ آن حضرت گران آمد، فرمود: «برگرد که همانا راهرفتن مثل تو با من فتنه برای پادشاه و خواری و ذلّت برای مؤمن است»
یکی از اصحاب، در مدح و ثنای آن حضرت بسیار سخن گفت. مولا آن را از او نپذیرفت و به او و دیگران تذکّر داد که برنامه حکومتی او، برنامههایی که اسلام آن را میرانده است، نیست و از این مدحها و سپاسها، ناراحت است و دوست ندارد از کسی این ثناخوانیها را بشنود، زیرا خداوند در حمد و سپاس و نیایش و عظمت و کبریا، از هر کس سزاوارتر است.
از جمله، آن حضرت فرمود: با من آن گونه که با ستمکاران و جبّاران سخن گفته میشود، سخن نگویید و از من آنگونه که در حضور پادشاهان تحفّظ کرده میشود، تحفّظ نکنید (آنچه را میخواهید، با الفاظ و عبارات عادی بیان دارید) و تملّق و چاپلوسی ننمایید و گمان نکنید که من از شنیدن سخن حق ناراحت میشوم.
به نظر ما تمام حسن روابط حکومت با جامعه در درک همین جمله است که حاکم به راستی در یابد که در بندگی، هیچ برتری بر رعایایش ندارد و همه بنده و مملوک پروردگار جهان میباشند. »6
مدیر مسئول
پی نوشت ها:
1- نقل از رسانهها و خبرگزاریها
2- ترجمه نهجالفصاحه صفحه 16
3- خبرگزاری خبر آنلاین، 27/2/92
4- «تفسیر قرآن»، جعفر شریعتمداری، جلد سوم، صفحه 782 ( نقل از سر مقاله شماره 257 «آیینه یزد»)
5-بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع مردم اصفهان8/8/1380
6-بخشی از بیانات آیت ا.. صافی گلپایگانی