هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 334

بی‌اعتنایی جوانان به فریضه نماز
و ریشه‌یابی علل و عوامل آن

«رئیس ستاد اقامه نماز از وضعیت نمازخواندن در کشور ابراز نگرانی کرد و گفت: متاسفانه وضع نماز در کشور خوب نیست و نیمی از جوانان ما نماز نمی‌خوانند. محسن قرائتی اظهار کرد: بنده از قرآن کریم 200 آیه در زمینه کار فرهنگی درآوردم که یکی از آیات قرآن کریم به شراکت در کار فرهنگی اشاره دارد. اگر می‌خواهید کار فرهنگی انجام دهید نگاهی به این آیات بیندازید زیرا انجام کار فرهنگی به صورت تنهایی نمی‌شود. وی درباره نحوه اجرای کارهای فرهنگ افزود: کار فرهنگی باید روان باشد، همچنین هنر باید به گونه‌‌ای باشد که فرد زود متوجه آن شود. هر ابتکاری هنر نیست و نباید در هنر با الفاظ بازی کرد. رئیس ستاد اقامه نماز کشور گفت: هنر فقط شعر و سرود و تنبک نیست و هنر واقعی باید از اینها خارج شود. همچنین رمز بی‌مسجدی ما، وجود مساجد گران قیمت است. مساجد ما الان مانند کاروان شاه عباسی است.»1
یکی از علت‌هایی که بعد از گذشت 35 سال از پیروزی انقلاب اسلامی سبب شده است نیمی از جوانان نماز نخوانند اینکه، ‌دنیای استکبار می‌خواهد مسلمانان بویژه نسل جوان را از اخلاق نیکو و معنویات تهی کند. دیدن برنامه‌هایی از طریق ماهواره‌ها، در دسترس قرار دادن فیلم‌ها و مجلات و‌ کتاب‌هایی که با دیدن و یا مطالعه آن پایه‌های زندگی کودکان، نوجوانان، ‌و جوانان به تباهی کشیده و آنان را از درون فاسد می‌کند و در انحراف جامعه نقش موثری ایفا می‌نماید. آمار مراجعه به سایت‌های مستهجن در آن حد است که لرزه بر اندام پدران و مادرانی می‌اندازد که آینده فرزندان خود را در خطر می‌بینند.
اما آنچه مورد توجه قرار نگرفته و باید خود را مقصر بدانیم بی‌عدالتی و در نتیجه خودداری از امر به معروف و نهی از منکر و در نهایت ایجاد فاصله و اختلاف طبقاتی و عدم توجه کافی برای از بین بردن تفاوت و تبعیض‌هایی است که بر اثر عملکردها در جامعه ما ایجاد شده است. گاه صحنه‌هایی از رسانه ملی و صدا و سیما پخش می‌شود که کاخ‌نشینی و زندگی اشرافی‌ گرو‌هی را نشان می‌دهد. متاسفانه عده‌ای از مقامات و دولتمردان به خاطر دست داشتن در امور اقتصادی و پاسخگو نبودن برای اینکه شهروندان بتوانند سره را از ناسره تشخیص دهند بر مشکلات افزوده‌اند. تعدادی از افرادی که باید الگو باشند عملکردشان نشان از آن دارد که مورد اعتماد قرار نگرفته‌اند بعضی با قیافه‌های حق به جانب در جلسات و از تریبون‌ها مردم را به خیرخواهی و نیکی سفارش می‌کنند اما خود و اطرافیان و یا خانواده‌اشان به گونه‌ای دیگر عمل می‌کنند. مردم انتظار دارند همه‌ی مسئولان و مدیران،‌ جاه‌طلب و ثروت اندوز نباشند و نحوه زندگی آنها در جامعه نشان از چیز دیگری غیر از صداقت و راستی نداشته باشد.
اسراف و تبذیر زراندوزان و مقایسه زندگی عده‌ای از ثروتمندان و دست اندرکاران، با مردم عادی و مستضعف که در اداره زندگی و تهیه نان بخور و نمیر دست بگریبانند نشان از تفاوت و تبعیض موجود در جامعه دارد. چه بسیار خانواده‌هایی که با حقوق اندک و حتی بدون سرپناه معمولی زندگی خود را اداره می‌کنند و یا تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و دیگر موسسات خیریه امرار معاش می‌نمایند و برای خرید دارو و استفاده از وسایل درمان در بیمارستانها و مراجعه به پزشک جهت مداوای خود و زن و فرزندانشان با مشکلات سرسام‌آوری دست بگریبانند یا جوانانی که هنگام ازدواج و تشکیل خانواده به معنای واقعی عزا می‌گیرند. یا میلیون‌ها معتاد و زنان و کودکان خیابانی که زندگی آنها را همان بهتر که مردن تدریجی با عذاب و سختی نامگذاری کرد داستان زیر نمونه‌هایی از صدها و هزاران موردی است که باعث دوری و یا سستی مردم به‌ویژه جوانان از انجام فرائض می‌باشد.
«محسن یکی از قربانیان ماجرای ورود خون‌های آلوده از فرانسه است... وقتی درباره وضعیت خواهرش صحبت می‌کند، غم در چشمانش ته‌نشین شده است: اشکالی در غده هیپوفیز خواهرم وجود داشت که تحت عمل جراحی قرار گرفت، با همان عمل کلیه‌اش دچار اختلال شد. کلیه پیوندی‌اش سه سال بیشتر کار نکرد... پدرمحسن در سال 73 با صد هزار تومان حقوق بازنشسته شد و اکنون هم که افزایش سالانه یافته، تازه به 450 هزار تومان رسیده است... آنها تاکنون چند مرتبه خانه محل زندگی‌شان را فروخته‌اند تا از پس هزینه‌های جراحی و معالجه و دیالیز محسن و خواهرش برآیند...»
کریم 37 ساله بیمه تکمیلی ندارد و باید ماهانه به طور متوسط 300 هزار تومان برای تامین داروهایش هزینه کند. سعید هم هشت سال است که پیوند کلیه کرده است. او از وضعیت داروهای بیماران کلیوی نگران است و می‌گوید: اگر بیمار پیوندی سه چهار روز دارو مصرف نکند، کلیه‌اش پس می‌زند. با این حال گاهی پیش می‌آید که یک دارو تا دو ماه هم عرضه نمی‌شود...
محمد متولد سال 1342 است. کلیه‌هایش از سال 74 دچار مشکل شد و دو سال بعد یک کلیه به بدنش پیوند زدند. او می‌گوید: از کار بیکار شده‌ام به گونه‌ای که حتی برای پرداخت قبض آب و برق خانه‌ام هم مانده‌ام و برادرانم قبض‌ها را پرداخت می‌کنند. یک وام از انجمن بیماران کلیوی گرفته‌ام، اما بازپرداخت ماهانه 50 هزار تومان آن هم از عهده‌ام خارج است.»2
این کجا و آن زندگی در ویلاها و خانه‌های چندین میلیارد تومانی و سوارشدن بر مرکب‌های چند صد میلیون تومانی، ‌مسافرت‌های خارج و پس‌اندازهای آن چنانی در بانک‌های داخل و خارج کجا؟!!
ماجرای زیر داستان عملکرد 45 روزه دولت مهرورز و مدعی عدالت گستری است که خود را قانونمندترین و پاک‌ترین دولت تاریخ می‌دانست و مجلس هشتم و نهم وظیفه نظارتی خود را در مراحل مختلف به نحو احسن انجام نداد.
«مهندس اکبر ترکان، مشاور عالی رئیس جمهور، در سخنانی قابل تامل در خصوص پشت صحنه روزهای انتقال دولت از «احمدی نژاد به روحانی» می‌گوید: شما حرف‌های افراطیون را به یاد دارید؟ چه حرفهایی زدند؟ مگر سال‌ها نگفتند در صنعت نفت مافیا داریم؟ مگر دست در جیب کت خود نکردند و گفتند که لیست مافیا را در جیب دارند؟ آن مافیا کجاست؟ کدام یک از این بچه‌هایی که همکار آقای زنگنه بودند، مافیا بودند؟ اینها افراطی‌گری نبود؟ آیا پیروز شدند؟ آیا ادعاهای خلاف خود را ثابت کردند؟ یکی از حرفهایی که می‌زدند را ثابت کردند؟ خیر. اما ما حرفهایمان را ثابت کردیم. الان هم ثابت می‌کنیم. ما وقتی می‌گوییم اینها در دسترسی به بیت المال صالح نبودند، برایش سند داریم. من 45 روز اخیر را برایتان مثال بزنم. فاصله میان 24 خرداد تا 12 مرداد ماه، برای خود یک تاریخ است. من امیدوارم که جناب آقای جهانگیری به عنوان معاون اول دستور بدهند تاریخ این 45 روز را بنویسند. در این دوره 45 روزه با بیت المال چه کردند؟ چه دارایی‌هایی را بخشیدند؟ چه اموالی جابه جا شد؟ چه مصوباتی در دولت برای اموال دولتی تصویب شد؟ برخی از کاغذهای آن را من دارم. تنها جلوی برخی از این اقدامات را ما توانستیم بگیریم. چقدر استخدام نابجا انجام شد؟ چقدر نقل و انتقال نابجا انجام شد؟ چقدر حکم جدید زدند در این 45 روز؟ به نظر من تاریخ این 45 روز را با همین عنوان باید همراه با مستنداتش نوشته و منتشر کرد تا همه ببینند.»3
«از نهاد ریاست جمهوری خبر می‌رسد مبلغ 160 میلیارد ریال در آخرین روز دولت گذشته از حساب ریاست جمهوری برداشت شده است.» سایت «انتخاب» با درج خبر فوق نوشت: «مسوولان جدید نهاد ریاست جمهوری در جریان پیگیری این اقدام به سرنخ هایی رسیده‌اند که ممکن است در روزهای آینده به اطلاع عموم برسد. ایجاد دفاتر برای مسوولان سابق و تاسیس دانشگاه توسط آنان از جمله مواردی هستند که در فهرست این پیگیری‌ها قرار دارند.»4
جامعه از حاکمان در نظام اسلامی توقع دارد منش و روش پیامبر اکرم (ص) و دیگر پیشوایان را الگو قرار دهند.
پیامبر گرامی اسلام (ص) مردم را با اخلاق نیکو به اسلام دعوت می‌کرد، ‌ساده زیستی و بی توجهی به زرق و برق دنیوی، ‌مهر و محبت و حلم و بردباری و حسن رفتار رسول اکرم(ص)، قلوب مردم را به آن حضرت جلب می‌نمود، ‌شور و شوق و علاقه وافری به هدایت خلق داشت و بر رهانیدن مردم از فقر و پریشانی و جهل و فلاکت و در نهایت نجات آنها بسیار حریص بود، پیام ایزدمنان را به طور واضح وآشکار می‌رساند و اکراه و اجباری در کار آن نبی گرامی نبود. علاوه بر آن بشارت و هشدارهای لازم را به مردم می‌داد. خاتم پیامبران بشیر و نذیر بود، با دلیل و برهان و حکمت مسلمانان را موعظه و نصیحت می‌کرد، با خرافی‌گری در هر سطح و شکلی مبارزه می‌کرد صبر و استقامت فراوان داشت و در تعلیم و تربیت و هدایت و ارشاد امت اسلامی با اخلاص عمل می‌کرد و بر توام بودن علم و عمل تاکید فراوان می‌فرمود.
علما، دانشگاهیان، فرهنگیان، مسئولان فرهنگی، دولتمردان، و همه اصناف و اقشار گوناگون جامعه باید بدانند!
«کسانی که درباره به کار بستن ظواهر احکام شرع تاکید می‌کنند، و ‌به امر به معروف و نهی از منکر به صورتی سطحی می‌پردازند، ‌بدون آنکه به ثروتمندان و صاحبان مال‌های گزاف، ‌قارونان تورٌّم آفرین، و سردمداران «کیل و میزان» و انبوه کاسبان متجاوز، امر به معروف کنند و بگویند که حقوق محرومان گوناگون را به ایشان بازگردانید، و نیز بی‌آنکه توانگران را از این «منکر» جامعه برانداز باز دارند که همان غصب کردن حقوق و اموال و ارزاق مردم است، و ایجاد تورمّهای مرموز و افسار گسیخته و سرسام آور، مکیدن بسیار ظالمانه خون توده‌ها. ... [و چه بسیار تباهی‌ها و فسادها که از این نابسامانی‌ها حاصل آید].
و این واقعیتی است که تعالیم اسلامی از سویی و تجربه‌های اخیر از سویی دیگر، آن را روشن کرده است، لیکن بسیاری از علمای دین از آن غافل مانده‌اند، و بسیاری از حاکمان منتسب به دین از آن تغافل می‌کنند.
درباره کارهای جنایت آمیز متکاثران داخلی (و سستی‌گری برخی مقامات مسئول‌، به دلیل ناتوانی، یا همسودی و. ...) مانند به تعطیلی کشیدن برخی کارخانه‌ها، و بیکار کردن دهها – و شاید صدها – و( هزاران) کارگر شریف، و در محرومیت و استضعاف فرو بردن هر چه بیشتر پسران و دختران و خانواده‌های آنان، ‌در نتیجه فقر معیشتی و فرهنگی و... ایجاد زمینه سقوط‌های بزرگ در سطح اجتماع. ... همه و همه برای وارد کردن پاره‌ای کالاها و به جیب زدن سودهای کلان... و سپس پرداختن خود پسران و دختران و نزدیکان به شاد خواری و اتراف و اسراف در این سوی و آن سوی و این ساحل و آن کشور. ... همچنین دست زدن برخی به دزدی‌های کلان و افسانه‌ای و...»5
به مردان، زنان و جوانانی که در اثر تربیت صحیح پدر و مادر و مربیان و یا تحصیل در محیط‌های آموزشی که منطبق با تعالیم عالیه اسلام به معنای واقعی بنا شده و آشنا شدن به راه و رسم زندگی سعادتمندانه توانسته‌اند خود را به کمالات آراسته نمایند درود می‌فرستیم و امیدواریم زمینه‌هایی فراهم شود تا بتوانیم همگان با درستی و صفا و صمیمت بیش از گذشته تبعیض و فساد و اختلافات طبقاتی و بی عدالتی را از تمام سطوح جامعه کاهش داده و عامل به دستورات دین باشیم.

مدیر مسئول

پی نوشت ها:
1- «آیینه یزد»، شماره 330، صفحه 3، 16/5/92
2-خبرگزای دانشجویان ایران، پنجشنبه 9 آذر 1392
 3- «ترکان: دولت قبلی در 45 روز آخر چه کرد؟!»، مجله همشهری، 7/6/92
4- «روزنامه اعتماد»، نویسنده: عظیم محمودآبادی، مورخ 5/6/92
5- «الحیاه»، علامه محمد رضا حکیمی، جلد ششم، صفحه 632 و 633، ترجمه احمد آرام