طنز شماره 335
تاسیس دانشگاهی نو با رشتههای نوین !!
بعضی از بزرگان عالم سیاست را رسم بر این بود که برای تحکیم و تحقق اندیشههای خود و پیشرفت امورکشور، بنیادها و مدارس علمی بر جای نهند.
«جندی شاپور» از ازمنه باستان، «نظامیه» از زمان خواجه نظامالملک و« دارالفنون» از دوران امیرکبیر و هم اکنون «دانشگاه و بنیاد محمودیه» توسط محمود محبوبمان. چون عمر دولت مهر ورز رو به پایان نهاد برای رویاهای تحقق نایافته دانشگاهی برنهاد که از عالم و آفاق دانشجو گیرد و رشتههای نو برای رسیدن به ایدههای تازه در آن تدریس شود.
اما زبان دراز که عقل ناقصش به کٌنه و حقیقت رشتههای نوین نمیرسد پیش بینی کرده که در این «محمودیه» به سیاق « نظامیه بغداد» بهتر است چنین رشتههایی تدریس شود و آنچنان کرسیهای علمی بر نهند:
رشته فوق تخصصی با گرایش هاله نور شناسی، رشته تخصصی« منجمی» با گرایش مدیریت جهان و کهکشان، رشته «توریست دیپلمات» با گرایش جهانگردی و کشف کشورهای کوچک و شناخت قبایل باقی مانده از ماقبل تاریخ و ایجاد رابطه سیاسی با آنها که در هنگام سفر دور هم جمع شوند، و ولوله زنان شادی کنند، رشته آمار با گرایش آمارنویسی توّهم مدارانه، صنایع تبدیلی با گرایش تبدیل قطعنامهها به کاغذ پاره و تبدیل اسکناس به روزنامه باطله، صنایع پشم و کشک با گرایش اقتصاد و مملکت داری و پول ملی، علم کلام و بلاغت ادبی در زمینه سخنرانیها و بیان ضربالمثلهای «بگم بگم» یا« مه مه را لولو برد» و «سفید نمایی زنگی مست» و«سیاه نمایی رومی مست».
البته زبان درازانه نه حقیقت مدارانه و صد البته شاید که همه پیش بینیهای زبان دراز درست باشد فردا را چه دیدی؟!!
زبان دراز