هفته نامه آیینه یزد

طنز شماره 339

دو لبه قیچی چه‌ها می‌کند !!

در کتاب مستطاب مقراض نامه «ابوالفضول» آمده تندروان اعم از افراطی و تفریطی در میان ملل چون دولبه قیچی (مقراض) بوده که گرچه در دو جهت مخالف حرکت می‌کنند اما در بریدن به یک کار مشغولند.
برای اثبات نظریه‌اش حکایتی آورده است.
گویند در عهد جدید حکیم حسن ذوالمفتاح «صاحب کلید» بر خطه پارس حکم می‌راند امرای این خطه را رسم بود چون هفته اول پاییز در رسد به آن سوی دنیا بروند و با دیگر امرا دیدار کنند و نظریه از خود ابراز کنند ابراز کردنی!!
مولانا شیخ حسن در اوان کار بود و کلید مخصوص را برداشت تا قفل زنگ زده کدورت با اهالی باختر و فرنگ را باز کند که تند روان از هر دو سو قیچی وار بر وی تاختند.
حاکم قلعه بنی اسرائیل که رنگ مظلوم نمایی‌اش پریده بود با حامیان تندروی‌های خود دست بر دست هم داده و فریاد برآورده تا مبادا (حسنین) یعنی (حسن پارسی) و (حسین اوبامایی) صلح و سازش کنند که سر او کلاه خواهد ماند!!
و از این سو بعضی از تندروان خودی هم به سرکردگی بعضی از افراد چون استاد دشمن شناس و جاسوس یاب مولانا صاحب‌الشریعه، کیهان نورد و تاریخ ساز که گاهی به همه چیز و همه کس الا جنگ و خودش مخالف بود فریاد برآورد و نزدیک بود گریبان چاک و موی از محاسن برکند که اگر در چند ماه آینده (حسنین) به صلح در آیند شاید رشته‌ها در بازار پنبه گردد و از رونق بازماند.
چون خاتم‌الملک از ملوک پیشین و پیشنهاد دهنده گفتگوی تمدن‌ها بارها به زبان حال شاید فرموده باشد ما دیگر گرد این چیزها نگردیم!
اصلاً‌ چرا خودتان تشریف نمی‌برید تا قضیه را یکسره کنید.!!!
آیا خوانندگان آیینه تایید نمی‌کنند کار زبان دراز به هذیان گویی رسیده است.!!!

زبان‌دراز