هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 369

نقدی بر سخنان کریمی قدوسی در مجلس شورای اسلامی

«جواد کریمی قدوسی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در نشست علنی روز سه‌شنبه 19 خرداد مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور خود گفت: در زمانی که معاویه در جنگ با امام علی(ع) می‌خواست شکست بخورد از عمروعاص سوال کرد نقشه نجات دهنده چیست؟ که عمروعاص گفت آنها را به مذاکره و روش صلح‌جویانه و اعتدال دعوت کن. در این صورت شکاف در یاران علی(ع) ایجاد می‌شود و با شکست روبرو می‌شوند. عمروعاص برای ایجاد شکاف در جمع یاران علی(ع) تسلیم شدن را در دو کلمه اعتدال و مذاکره تئوریزه کرد و عامل شکست سپاه اسلام شد، نتیجه شعار توطئه‌آمیز اعتدال و مذاکره در جنگ صفین این بود که 20 هزار شمشیر زن حضرت علی(ع) شمشیرها را به گردن بیاندازند و امام را مجبور به پذیرش پیشنهاد مذاکره و اعتدال کردند.»1
نگارنده این سطور با استفاده از نوشته‌های مسعودی و یعقوبی دو مورخ و سیاح عالم اسلام که در قرن چهارم و سوم هجری، تاریخ اسلام را به رشته تحریر درآورده‌اند و با نقل فرمایش مولای متقیان حضرت علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) مطالبی درباره جنگ صفین و پرهیز از افراط و تفریط و تمجید از اعتدال و میانه‌روی و پیشنهاد مذاکره از سوی مولای متقیان(ع) به معاویه و یارانش جهت استحضار خوانندگان آیینه یزد درج می‌نماید تا از مکر و فریبکاری و حیله گری عمروعاص نیز در آن جنگ آگاه گردند.
«آغاز کار چنین بود که ما با مردم شام دیدار کردیم، که در ظاهر پروردگار ما یکی، و پیامبر ما یکی، و دعوت ما در اسلام یکی بود، و در ایمان به خدا و تصدیق کردن پیامبرش، هیچ کدام از ما بر دیگری برتری نداشت، و با هم وحدت داشتیم جز در خون عثمان که ما از آن بر کناریم. پس به آنان گفتیم: بیایید با خاموش ساختن آتش جنگ، و آرام کردن مردم، به چاره جویی و درمان بپردازیم، تا کار مسلمانان استوار شود، و به وحدت برسند، و ما برای اجرای عدالت نیرومند شویم. امّا شامیان پاسخ دادند: چاره‏‌ای جز جنگ نداریم پس (از پیشنهاد حق ما) سرباز زدند، و جنگ در گرفت، و تداوم یافت، و آتش آن زبانه کشید. پس آنگاه که دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت، و چنگال آن سخت کارگر افتاد، به دعوت ما (صلح و گفتگو) گردن نهادند، و بر آنچه آنان را خواندیم، پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ دادیم، و آنچه را خواستند زود پذیرفتیم، تا حجّت را بر آنان تمام کنیم، و راه عذر خواهی را ببندیم. آنگاه آن که بر پیمان خود استوار ماند، از هلاکت نجات یافت، و آن کس که در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهی بر جان او کشید، و بلای تیره روزی گرد سرش گردانید.»2
«به زودی دو گروه نسبت به من هلاک می‌گردند، دوستی که افراط کند و به غیر حق کشانده شود، و دشمنی که در کینه توزی با من زیاده روی کرده به راه باطل درآید، بهترین مردم نسبت به من گروه میانه رو هستند، از آنها جدا نشوید، همواره با بزرگترین جمعیتها باشید که دست خدا با جماعت است، از پراکندگی بپرهیزید، که انسان تنها بهره شیطان است آنگونه که گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود، آگاه باشید هر کس که مردم را به تفرقه و جدایی دعوت کند او را بکشید هر چند که زیر عمامه من باشد. علل پذیرش (حکمیت) اگر به آن دو نفر (ابوموسی و عمروعاص) رای به داوری داده شد، تنها برای این بود که آنچه را قرآن زنده کرد زنده سازند، و آنچه را قرآن مرده خوانده، بمیرانند، زنده کردن قرآن این است که دست وحدت به هم دهند و به آن عمل نمایند، و میراندن، از بین بردن پراکندگی و جدایی است، پس اگر قرآن ما را به سوی آنان بکشاند آنان را پیروی می‌کنیم، و اگر آنان را به سوی ما سوق داد باید اطاعت کنند.» 3
«در سال 36 هجری حضرت علی(ع) به سوی صفین رفت دو روز پس از این که علی(ع) به این محل فرود آمد روز اول ذی‌الحجه بود و او پیش معاویه فرستاد و وی را به اتفاق کلمه و پیروی از جماعت مسلمانان دعوت کرد و رفت و آمد ما بین آنها مکرر شد و توافق شد که تا آخر محرم سال 37 را با آرامش بگذرانند. .. چون روز آخر محرم رسید بیش از غروب خورشید به اهل شام پیغام داد. .. جوابشان این بود میان ما و تو شمشیر است. .. بعد از چندین روز نبرد روز جمعه بود، نزدیک بود علی(ع) فتح کند، معاویه گفت: ای پسر عاص آن حیله نهایی خود را بیار که از دست رفتیم. .. عمرو گفت: ای مردم هرکه قرانی با خود دارد بر سر نیزه بلند کند...»4
«در ذی‌الحجه سال 36 هجری حضرت علی(ع) و یارانش بر شریعه فرات غالب شدند « سپس علی ( ع) نزد معاویه فرستاد و او را دعوت کرد و از او خواست تا باز گردد و امت را با ریختن خون‌ها پراکنده نسازد لیکن او جز جنگ را نپذیر فت و جنگ صفین در سال 37 هجری روی داد و چهل روز میان آنان ادامه داشت. .. اصحاب علی نبرد کردند و بر اصحاب معاویه سخت پیروز آمدند...» 5
خواننده با مطالعه تاریخ اسلام در می‌یابد نه تنها اصل مذاکره و گفتگو پذیرفته شده است بلکه بارها مولای متقیان حضرت علی(ع) به دشمنان پیشنهاد بحث و مذاکره می‌داد اما لشکر معاویه به پیشنهاد عمر وعاص قرآن‌ها را برافراشتند و به ترک جنگ دعوت کردند. حضرت علی(ع) فرمودند این فریبکاری است این‌ها اهل قران نیستند کار به تعیین داور و حکم رسید که از طرف یاران و همراهان حضرت علی(ع) بر خلاف رای و نظر مولای متقیان(ع) ابوموسی اشعری و از لشکر معاویه عمر و عاص انتخاب گردید بنابراین تطبیق روش مکارانه عمروعاص با اعتدال و مذاکره منطقی به نظر نمی‌رسد.
کریمی قدوسی در ادامه نطق میان دستور خود در چندین مورد 25 سال اخیر را با دوران حضرت علی(ع) شبیه‌سازی می‌نماید و می‌گوید: مقایسه این دوران با زمان زعامت حضرت علی(ع) باعث عبرت‌آموزی می‌شود و این گونه اظهار نظر می‌نماید: در مقابل حضرت علی(ع) سابقه‌دارانی از اسلام صف کشیدند و در این دوران سابقه‌داران انقلاب اسلامی همچون هاشمی، موسوی، کروبی و خاتمی در مقابل نظام ایستاده‌اند.!!
مردم انتظار دارند نمایندگان در جایگاه رفیع و با عظمتی چون مجلس شورای اسلامی پای بند به قوانین مصوب باشند و بدانند قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حتی بی حرمتی به زندانیان را نیز مجاز نشمرده است :
«هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است»6
بنابراین با چه مدرک و دلیلی می‌توان گفت: رییس مجمع تشخیص مصلحت روبروی نظام ایستاده است.
ما معتقدیم به جز14 معصوم علیهم صلوات ا... همه در معرض خطا و اشتباه هستند و هیچ یک از مدیران و مسئولان و دولتمردان غیرقابل انتقاد نیستند اما چون اصل بر برائت است و برابر با اصل سی و هفتم قانون اساسی هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود مگر این که عادلانه محاکمه و جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد. بنابراین اگر روبروی نظام ایستادن خلاف قانون است افرادی که نامشان از تریبون مجلس اعلام شده در چه دادگاهی محاکمه شده‌اند؟ راستی نظر کریمی قدوسی درباره افرادی که جنایت هولناک کهریزک را رقم زدند چیست؟ و چه اقدامی تاکنون در این‌باره انجام داده و چه اعتراضی نسبت به عملکرد دولت احمدی‌نژاد داشته است؟ نظر این نماینده درباره مرگ ستار بهشتی و یا اظهارنظر یکی از نمایندگان مجلس چیست؟که می‌گوید: «متاسفانه الان بر خلاف قانون اساسی عمل می‌شود. کسی را بازداشت می‌کنند و تا مدتی خانواده‌اش اجازه صحبت با او را ندارند. هر نهادی بازداشت را انجام داده خلاف قانون عمل کرده است. زیرا طبق قانون اساسی در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتبا به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت 24 ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالح قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم شود. در حالی که مدتها فرد را در بازجویی و گاهی در انفرادی نگه می‌دارند.»7
قدوسی در جلسه 19/3/93 مجلس بنا به نظر خود درباره تعدادی از خواص و فتنه‌گران و بعضی از مقامات با اشاره به بخش‌هایی از اظهارات دکتر حسن روحانی مقایسه‌هایی با دوران خلافت حضرت علی(ع) انجام داده و گفته است:
مردم از نمایندگان می‌خواهند از ظرفیت اصل 89 قانون اساسی (استیضاح وزرا و رییس جمهور) برای روز مبادا استفاده کنند. نویسنده این مقاله مناسب می‌داند نظر کریمی قدوسی و دیگر افرادی که همانند وی می‌اندیشند و به اشتباه، این دوران را با زمان مولی الموحدین مظهر عدالت و تقوی حضرت علی(ع) مقایسه می‌کند به بخش‌هایی از سخنان مقام معظم رهبری جلب نماید:
«نمی‏شود فقط به زبان گفت امیرالمؤمنین، علی(ع) و اظهار عشق و علاقه کرد؛ اما در عمل با رفتار او و با درسی که با زبان و در عملِ خود به ما داده است، مخالفت کرد. بنده و امثال بنده که کارگزاران حکومتیم وظیفه‏مان سنگین‌تر است؛ چون ما باید عمل کنیم و از آن راهی که او رفته است برویم. ممکن است بعضی بگویند: شما کجا، امیرالمؤمنین کجا؟ قدرت او، توانایی او، ایمان او، صبر او، آن استخوان‏بندی مستحکم روحی او؛ اینها کجا، شما کجا؟ این حرف البته درست است. ما هیچ‏کداممان قابل مقایسه با او نیستیم. نمی‏شود گفت او بهتر است، او بالاتر است و ما پایین تریم؛ نه، اصلاً این مقایسه غلط است. او در اوج فلک است و ما در خاک تیره، دورْ خودمان می‏چرخیم. فاصله‏ها خیلی زیاد است؛ اما جهت‌گیری را می‏شود انتخاب کرد؛ یعنی ما باید خودمان را به آن سمت و به آن هدفی که او نشان می‌داد، نزدیک کنیم... 8
«اگر کسی در مقابل جوانان ادّعا کند و بگوید نظام اسلامی ما هیچ عیبی ندارد و همان قالبی را که اسلام خواسته، ما پیاده می‏کنیم، گزاف گفته است. به ‏هیچ‏ وجه این‏طور نیست. خود ما انسان‌های ضعیفی هستیم. وقتی کسانی اسم مبارک امیرالمؤمنین (علیه‏السّلام) یا اسم مبارک ولیّ‏عصر (روحی‏فداه) را می‏آورند، بعد اسم ما را هم دنبالش می‏آورند، بنده تنم می‏لرزد. آن حقایق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتیم، بسیار فاصله دارند. ما گیاه همین فضای آلوده دنیای امروزیم؛ ما کجا، کمترین و کوچکترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشیِ فدا شده در کربلای امام حسین (علیه‏السّلام) کجا؟ ما خاک پای آن غلام هم محسوب نمی‏شویم. اما آنچه که حقیقت است، این است که ما به عنوان مسلمانانی که را همان را شناخته‏ایم، تصمیم خود را گرفته‏ایم و نیروی خود را برای این راه گذاشته‏ایم؛ با همه وجود در این راه حرکت می‏کنیم و ادامه خواهیم داد. »9
سزاوار است همه نمایندگان وظایف نظارتی خود را به نحو احسن انجام داده، به موقع تذکر دهند، پرسش نمایند، و در همه امور مملکت دخالت و در صورت لزوم دولت را استیضاح کنند اما باید بر اساس قوانین مصوب و از جمله قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران عمل کرد و اگر زمانی رییس جمهور یا وزیری تصمیم گرفت در برابر دیدگان بینندگان و شنوندگان نوار اظهارات شخصی را که بر خلاف قانون ضبط شده است در مجلس به عنوان مدرکی علیه دیگران پخش نماید عکس‌العمل نشان داده و بدانند در آینده باید جوابگوی ملت مقاوم و صبور این سرزمین اسلامی باشند و در گفتار و اظهارنظرهای خویش دوره اخیر را با صدر اسلام به ویژه با زندگانی سراسر نور و عظمت ائمه اطهار(ع) و یا نبی اکرم اسلام (ص) شبیه سازی و مقایسه ننمایند. می‌توان تاریخ گذشتگان را نقل کرد و از رخ دادها و اتفاقات گذشته و حوادث پیش آمده برای حال و آینده پند و اندرز و عبرت آموخت.

مدیر مسئول

پی نوشت‌ها:
1- خبرگزاری خانه ملت، 19 خرداد1393
2- «نهج البلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، نامه 58، صفحه 425
3- همان، خطبه 127، صفحه 171
4- «مروج‌الذهب»، تالیف مسعودی ترجمه ابوالقاسم پاینده، جلد اول، از صفحه 734 تا 744، چاپ 1365
5- «تاریخ یعقوبی»، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، صفحه 89 و 90، چاپ 1362
6- اصل 39 قانون اساسی
7- پایگاه خبری تحلیلی امید، سخنان علی مطهری نمایند تهران، 21/3/93
8- فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه تهران 12/11/75
9- بیانات رهبری معظم انقلاب اسلامی در اجتماع بزرگ مردم اصفهان مورخ 8/8/80