انعکاس آیینه شماره 386
شهرداری یزد
پاسخ پرسشهای آیینه را میدهد؟
دکتر حسن روحانی و معاونان رییس جمهور و عدهای از دولتمران، نمایندگان مجلس، مقامات عالی قضایی میگویند: فعالان سیاسی، نهادها، انجمن ها، احزاب، دانش آموزان، دانشجویان، روزنامه نگاران و در نهایت مردم میتوانند انتقاد کنند در صورتی که انتقاد سازنده باشد بنا را بر این بگذاریم که کارها نقد و بررسی شد. چه ساز و کاری است که نقدها به سمع و نظر مسئولان ذی ربط برسد و چه ضمانت اجرایی است که آنها پاسخ دهند؟ بعضی معتقدند که نوشتن و گفتن فایدهای ندارد و خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو... نگارنده عقیده دارد بهر حال وظیفه هر شهروندی است که موارد و مسائلی را که آشکارا میبیند و میتواند به اطلاع مردم و مقامات برساند نباید از آنها چشم پوشی نماید و نمیتوان همرنگ جماعت شد ضمناً دست اندرکاران به صرف این که مدیر مسئولی و نویسندهای را هم خط و یا با سلیقه سیاسی خود همراه نمیبینند نباید گفتار او را مغرضانه تلقی کنند چه بسا دوستانی که حاضر نیستند انتقاد نمایند و گاه اتفاق افتاده است که به فرمایش رسول گرامی اسلام(ص) دوست داشتن چیزی انسان را کور و کر میکند و مولای متقیان حضرت علی (ع) میفرماید چشم دوست از دیدن عیبهای محبوب کور و گوشش از شنیدن بدیهایش کر است.
اگر هم جامعهای بخواهد همرنگ جماعت شود داستانش همانند مردم شهری میشود که در زیر میخوانیم:
«رفتم شهر کورها دیدم همه کور من هم کور. گویند وقتی منجمی خبر داد فلان روز بارانی بارد که هر کس قطرهای از آن نوشد دیوانه شود. پادشاه به وزیر امر داد انباری از آب کردند و در آن استوار ساختند تا با آب باران نیامیزد باران موعود بیامد و مردمان مملکت از آن بیاشامیدند و به جملگی دیوانه شدند مگر پادشاه و وزیر که با آب ذخیره همچنان عاقل مانده و در اعماق و اقوال دیوانگان به حیرت و اسف میدیدند. عاقبت شاه از مشاهده آن اوضاع به جان آمده به وزیر گفت مرا بیش طاقت تحمل نمانده است و نزدیک است تا خود را هلاک سازم. وزیر گفت هلاک کردن خویش نمیباید. ما نیز چون آنان شویم و مشکلات کنونی ز پیش برخیزد. گفت: چگونه چون آنان توان شد. گفت: از همان آب ما نیز میآشامیم. پادشاه رضایت داد و چنین کردند و چون آندو نیز دیوانه شدند از رنج و تعب پیشین بیاسودند. نظیر: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.
چون بدر خانه زنگی شوی – روی چو گلنارت چون قار کن. ناصر خسرو»1
اکنون پرسشهای زیر طرح میگردد باشد که شهرداری یزد یا هر نهاد و سازمان ذی ربط پاسخ آنها را به دفتر نشریه بفرستد تا به اطلاع خوانندگان برسد.
شهروندان یزدی میدانند و به این امر واقف هستند اصلاح امور در همه زمینهها از جمله وقتی که پل ها، بزرگراهها، خیابانها از جهات مختلف با دقت و با طرحهای مطالعه و تایید شده از طرف کارشناسان احداث گردد به نفع همگان میباشد. بنابراین هر گاه به طور دقیق و حساب شده به سئوالات زیر پاسخ داده شود ابعاد موضوع کاملاًروشن و مشخص میگردد و دیگر در کوچه و بازار و داخل تاکسیها و اتوبوسها و در نهایت در هر مجلس و برزن و محلی سخن از شایعاتی که جامعه نمیداند چه مقدار آنها واقعیت دارد نخواهد بود.
میدان شهدای محراب یزد در این یکسال ونیم اخیر چند بار تغییر شکل داده است؟
چند بار مسیرهای اطراف آن تسطیح یا جدول بندی یا خاکریزی و آسفالت یا مجدداً تخریب گردیده است؟
تا چند هفته و ماه و یا سال دیگر پیمانکارانی سرگرم تغییر و تبدیل نقشه و تسطیح یا تعمیر و آسفالتریزی خواهند بود؟
هزینههایی که در یکسال ونیم شده است چند صد میلیون تومان میباشد ؟
چرا اولین دفعه کار کارشناسی و مطالعه بر روی طرح میدان صورت نگرفته است ؟
پل زیر گذر میدان ابوذر صفائیه چه موقع به مناقصه گذاشته شده است؟
چه شرکتهایی برای انجام پروژه شرکت نموده بودند ؟
برنده مناقصه کیست؟
هزینه احداث آن چقدر است؟
با وجود اینکه به ظاهر مدتهاست افتتاح شده چند بار تاکنون برای تعمیر و ترمیم اقدام شده و راه را بستهاند؟
آیا وجهی که بابت احداث این پل و نردههای اطراف آن پرداخت گردیده به عنوان هزینهی یک طرح اجرایی درجه یک میباشد؟
هنگام بتن ریزی سقف و دیوارهها در گرمای بین 45 تا 50 درجه تابستان آیا آزمایش بتنها صورت گرفته است؟
یا هنگام تحویل سقف و دیوارهها و پل مورد نظر آزمایش استحکام صورت گرفته و یا بارگذاری شده است؟
چرا بعد از سپری شدن و گذشت چندین ماه از به اصطلاح افتتاح مسیر شاهد هستیم کارگران زحمتکش با یک فرغون و بیل در حال حمل بتن و یا نصب لولهها و تعمیر دیوارهها هستند؟
به هر حال تا چه موقع مردم باید شاهد رفت وآمد ماشینها، عبور پیادگان، موتور و دوچرخه سواران باشند و در کنار آن نیز عدهای با کمترین وسایل ایمنی در حال کار کردن باشند؟
گرچه داستان ترمیم و آسفالت مجدد کوچهها غم انگیز و نگران کننده است گاه عدهای میپرسند چرا آسفالت بیشتر خیابانهای یزد بعد از گذشت کمتر از یکسال از بین میرود یا نیاز به تعمیر پیدا میکند و یا پستی و بلندیهای فراوان نمودار میگردد؟
مدیران ذی ربط پاسخ این پرسشها را که دوستانه و محترمانه و برای روشن شدن حقایق مطرح گردیده و به نفع عموم شهروندان یزدی میباشد به دفتر نشریه ارسال نمایند. یا دستگاههای نظارتی اقدام لازم به عمل آورده و پاسخگو باشند.
مدیرمسئول
پینوشتها:
* قار: قیر، دوده سیاه
1- «امثال و حکم»، علامه علی اکبر دهخدا، جلد دوم، صفحه 870