پرسش، بی پرسش،آن هم از شهرداری یزد!
پرسش، بیپرسش،آن هم از شهرداری یزد!
جناب مدیرمسئول سلام، سلامی چو بوی خوش آشنایی الهی به سلامت و در کمال عین عافیت بوده باشید.
اگر از باب ذرهپروری جویای حال این حقیر سراپا تقصیر باشید عرض میکنم: بدک نیستم، با لطف خدا نفسی میآید، میرود و این حال و روز تا روزی که برود و نیاید کماکان ادامه دارد.
اما در شماره 386 مورخ 30/7/93 در ستون انعکاس آیینه سئوالاتی از شهردار و شهرداری کرده بودید که البته از سر درد و دردمندی بود وحال و هوای دغدغة رفاه مردم داشت لیکن این برای معلمی ساده لوح چون من پرسشی را تداعی کرد و آن اینکه آیا طرح این سئوالها و انعکاس آن در جرایدی چون آیینه آن هم به قلم معلمی که قریب 50 سال است قبل و بعد از انقلاب از بوتة آزمون و امتحان، سالم و سرافراز بر آمده به جا و به موقع بوده است؟!!
بیپیرایه عرض کنم از روز اول انتشار آیینه تاکنون چه میزان از سئوالات مطرح شده پاسخ داده شده یا وقعی به آن نهاده شده است؟!
سئوال مهم تر اینکه مسئولان محترم خود را موظف به پاسخگویی میدانند یا خیر؟!
بالاتر از همه اینکه مردم عموماً و مطبوعات خصوصاً تا چه اندازه حق سئوال کردن دارند؟! و کدام یک از مسئولان باید پاسخ پرسشها را بدهند؟
مورد دیگر اینکه اگر ارباب جراید سئوالی دارند آیا این حق را دارند که بی مقدمه وخارج از تشریفات آن را مطرح کنند و بلافاصله هم انتظار جواب داشته باشند یا نه همینطور چکی است. همکاری به اینجانب گفت: شهردار یزد را در فرودگاه دیده و بی هیچ ملاحظهای از«زیرگذر» میدان ابوذر پرسیده اما جواب قانع کنندهای نشنیده است!! و صد البته وقتی رعایت مصلحت نمیکنند آن میبینند که دیدند! و چه خوش گفته آن دردمند دنیا دیده هر که آن کند که نباید آن بیند که نشاید!
اما در اینکه شما و همکار مطبوعاتی و دیگر دستاندرکاران جراید محلی اگر موضوعی را مطرح میکنید از سر بی غرضی و صداقت و در راستای منافع و مصالح مردمی است که 35 سال است برای اعتلا و عزت اسلام و ایران از همه چیز خود گذشتهاند و در این مدت مسئولان اجرایی را از خود دانسته و یا قبض گاز و برق و آب و تلفن و نوسازی با ارقام مختلف را دانسته و ندانسته پرداخت کردهاند اما هیچ جا کسی این حق را داده که بیمقدمه مقامی چون شهردار یا دیگری را به سئوال بکشند! به زعم آقایان مردم چند حق دارند آن هم خیلی ساده و پیش پا افتاده مثلاً وقتی بنرهای رنگانگ وسوسه انگیز را دیدند، پای صندوقهای رای ازدحام کنند و گاه کاندیداهایی را که آب و رنگ بیشتری دارند برگزینند سپس تا انتخاب بعدی به مرخصی بروند یا میبینیم گاه منتخبان با کمتر از ده درصد رای واجدین شرایط شرکت کننده در انتخابات بر جایگاه شورا یا نمایندگی تکیه زدهاند !!
مردم قبضها را به موقع و در زمان مقرر بپردازند و تا وصول قبضهای بعدی با دلی آرام و خاطری آرامتر دنبال گرفتاریهای خود بروند! اگر خانهای میسازند عوارض بدهند سپس برای نگهداریاش عوارض نوسازی بدهند اگر خراب میکنند عوارض بدهند اگر میفروشند عوارض بدهند و اگر میخواهند به جایش خانه دیگری بخرند برای فروش و خرید هر دو عوارض بدهند و اگر آلونکی را به ارث میبرند عوارض بدهند و اگر میمیرند علاوه بر عوارض برای کفن و دفن ارزش افزوده هم بدهند و هکذا و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
لازم به توضیح نیست که این ناچیز دیری است به شما و آیینه یزد ارادت دارم و این سابقه به روزها و شبهای پر هول و هراس اعتصابات و تحصن فرهنگیان بر میگردد، زمانی که بعضی از مسئولان طلبکار امروزی نوزادان در گهواره بودند و امروز دست اندرکار اموری که هر لحظهاش یک دنیا پرسش و اما و اگر دارد و به این سادگی که گمان کردهاند نیست!! اما عرضم این است که اگر قبلا و در برهههایی از زمان سابقه جوابگویی داشتید این بار هم سئوالاتی مطرح میکردید لیکن اگر این امر مسبوق به سابقه نیست این سئوالها را چرا با شهرداری مطرح کردهاید؟
آیا بهتر نبود شما آنها را با دیگران طرح میکردید؟ و از آنها میپرسیدید؟!
دیگر اینکه چرا انگشت روی طرح زیر گذر میدان ابوذر گذاشتهاید؟ نکند چون در مسیر منزل و محل کارتان است؟!
آیا طرح زیرگذر یزد باف مشکل گشاتر از میدان ابوذر است؟!
آیا طرح میدان امام رضا(ع) گره گشاتر از طرحهای دیگر است؟!
آیا تبدیل میدان بعثت به چهارراه چاره کار بود؟!
آیا گره چهار راه دولت آباد گشوده شد؟!
آیا در دنیا چهار راهی مثل گردونه تقاطع محمود آباد سراغ دارید؟!
آیا سه راهی حسینیه آقا مشکلی ندارد؟!
آیا دست اندازهای داخل کوچهها و خیابانها باید باشد یا نباشد؟ خطر آفرین هست یا نیست؟!
آیا مسدود کردن بریدگیها و دور زدن گاه تا 2 کیلومتر راه حل است ؟!
آیا کورههای آجز پزی برای مردمی که خلدبرین را دارند غوز بالا غوز نیست؟!
مدیرمسئول آیینه! ناخواسته سخن به درازا کشید و از این بابت عذرخواهی میکنم و از این تصدیع پوزش میخواهم و برای آینده بهتر به خدای منان پناه میبرم به در گاه او که کریم است و قدیر و ارحم الراحمین و البته احکم الحاکمین !
علیاکبر شیرسلیمیان