سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 389

عاشورای حسینی(ع) و درس‌هایی که به انسان می‌آموزد

در هر دوره و زمان مورخان، علما و دانشمندان مسلمان تلاش نموده‌اند حادثه و واقعه سال 61 هجری در کربلا و موضوع شهادت حضرت حسین‌بن‌علی(ع) و یاران با وفایش را آن‌گونه که اتفاق افتاده است بازگو نمایند و در دوران معاصر با نوشتن مقالاتی یا با تالیف کتاب‌های با ارزشی چون«لولوء و مرجان» و یا «حماسه‌حسینی» و نظایر آن برای عموم مردم که حتی تحصیلات حوزوی نیز ندارند حقایق داستان جانسوز کربلای حسینی را مطرح کنند و گویندگان و مداحان را از غلوگویی و یا نقل مطالب دروغ که در بخش‌هایی از کتاب‌هایی چون «روضه الشهدا و اسرارالشهاده و مانند آنها به چاپ رسیده آگاه نمایند.»1
نویسندگان متعهد می‌خواهند به علاقه‌مندان و عاشقان حسین بگویند: حسین‌بن علی(ع) مظهر آزادگی و ایثار، ظلم‌ستیزی، شجاعت، صبر، استقامت و پایداری است«بنابراین در جامعه‌ای که امام حسین هست، آزادگی نیز هست و آنجا که حسین(ع) نیست، آزادی نیز نه والبته منظور نه نام حسین، که راه حسین است. از هنگامی که مسلمانان از خواب غفلت برخاستند به بازخوانی صفحه عاشورا پرداختند در این باز خوانی، ‌چیزهایی در آن دیدند که گذشتگان ندیده یا نگفته بودند و هر چه در صفحه عاشورا باریکتر شدند هزار نکته باریکتر از مو در آن یافتند....»2
در طول تاریخ صاحبان قدرت و حاکمان ظالم یا با برپایی مجالس حسینی به مخالفت برمی‌خاستند یا از آگاه شدن مردم و درسی که حسین به انسانها می‌آموخت به عناوین مختلف و با لطایف الحیل جلوگیری می‌نمودند و یا به طریقی مزورانه در مجالس عزاداری شرکت می‌کردند. رضا شاه مستبد و دست نشانده استعمار و قاتل بسیاری از آزادگان و روشنفکران و علما در دوره‌ای از حکومتش در مجالس عزاداری شرکت می‌نمود یا گل بر سر و روی خود می‌مالید، ناصرالدینشاه عیاش و خونخوار و قاتل امیرکبیر که با هر گونه پیشرفت مخالف بود در ایام محرم در عزاداری‌ها شرکت می‌کرد.
 شاه عباس که به فرزندان خود هم رحم نمی‌کرد، از اصفهان پیاده به مشهد مقدس می‌رفت و خود را سگ آستان ولایت و کلب علی (ع) می‌نامید اما علاوه بر کشتن اطرافیان و شرکت در مجالس لهو و شرابخواری « یکدسته جلاد نیز داشته‌است به نام چیگین یا گوشت خام خور که کار ایشان آن بوده که مقصران را به فرمان شاه زنده زنده می‌خوردند. این مجازات وحشیانه نفرت‌انگیز ظاهراً از دوره حکومت مغول و تیمور به یادگار مانده و بواسطه شاه اسماعیل اول سرسلسله پادشاهان صفوی که از کارهای او زنده کباب کردن، گوشت دشمن را خوردن. ....زنده پوست کندن، در دیگ جوشانیدن. ... بوده است به شاه عباس صفوی رسیده بود. در زمان شاه محمد خدا بنده پدر شاه عباس نیز عده‌ای از جلادان بینی و گوش گناهکاران واجب التعذیر را بلع (میل) می‌فرمودند»3
«ثواب‌هایی که برای گریه بر حسین (ع) و یارانش در روایات معتبره ذکر شده نه تعمید و توبه مردم است بلکه برای ترویج و تشویق جلسات حسینی و فراموش نشدن این فاجعه اسف انگیز و آموزنده است تا در سایه آن به هدف‌های عالی و مقدس حسینی آشنا شده روح اسلام تشریح و ترویج گردد... این ‌جواب نارسا و غیرقابل قبول است که حضرت حسین (ع) برای گریه کردن و بهشتی شدن مردم کشته شده یعنی محرک و عامل حضرتش از این قیام و مبارزه ایجاد این جلسات بوده که جز گریه و زاری چیز دیگری در او نیست و بهشتی شدن گنه‌کاران از این راه؟! صحیح است که حضرتش برای امت پیغمبر(ص) شهید شده، درست است که حسین‌بن‌علی(ع) برای بهشتی شدن مردم قیام کرده است اما نه از راه گریه و زاری. صحیح است که حسین بن‌علی شفیع روز قیامت است، اما نه برای کسانی که فقط گریه کرده یا آتشی برای مجلس عزای حسین افروخته و سیگار روشن کرده‌اند. صحیح است که حسین بن‌علی سفینه النجاه است، نه تنها حسین بلکه خاندان پیامبر همگی کشتی نجات هستند اما نه برای کسانی که چون پسر نوح(ع) یک عمر نافرمانی کرده و فقط به اسم شیعه حسینی و پسر نوح بودن انتظار نجات دارند حسین‌بن‌علی(ع) کشته شد تا راه شهید را به مردم بیاموزد حضرتش کشته شد تا راه سعادت را به مردم یاد بدهد حسین‌بن‌علی(ع) با کارهای یزید که کار جهنمیان بود مخالف بود. حضرتش کشته شد تا شرابخواری، قماربازی، انحرافات جنسی، مال مردم‌خوری، مردم‌آزاری، ستمگری‌ها و حیف و میل‌های بی‌حساب بیت‌المال مسلمین از بین برود» 4
دلسوزان جامعه، مدیران فرهنگی، ‌خطبا، گویندگان، صاحبان تریبون‌ها، نویسندگان و اصحاب رسانه به ویژه رسانه ملی در هر شهر و دیار برای بیشتر آگاه نمودن مردم از اهداف قیام و حماسه حسینی و بهتر برگزار کردن مراسم عاشورا و آموزش راه حسین (ع) برنامه‌هایی تنظیم نمایند باشد که حضور و شرکت مردم به ویژه جوانان در این گونه مجالس همیشه از دوره و سال قبل اثر بخش‌تر و مفیدتر باشد. خوانندگان به راحتی می‌توانند پاسخگوی پرسش‌های زیر باشند.
آیا افرادی از هر گروه و دسته می‌توانند خود را پیرو حضرت حسین بن‌علی(ع) بدانند که از رانت‌های مختلف در امور اقتصادی و معاملات چه در زندگی شخصی و یا گروهی خویش استفاده کرده‌اند؟ مکتب حسین(ع) مکتب ایثار و شجاعت است آیا فردی در هر لباس و صنف هر گاه برخلاف قانون مثلاً از بورسیه استفاده کرد و از بیت‌المال به نفع شخصی خویش چه در داخل یا خارج به تحصیل پرداخت می‌تواند خود را یاور حسین(ع) و یا فردی که در راه آن امام بزرگوار گام برمی‌دارد بداند؟
اگر مسئول یا مدیری با توصیه و سفارش این و آن و با پارتی بازی و استفاده از فلان مقام و دولتمرد بدون داشتن شرایط و ضوابط و توانایی‌های لازم منصبی را تصاحب کرد و بر آن صندلی تکیه زد آیا با هیچ توجیهی می‌تواند خود را حسینی خطاب کند و زندگی خویش را به معنای واقعی ارزشی بداند؟
آیا عده‌ای که به زندگی اشرافی و تجمل‌گرایی خو کرده‌اند، در ویلاها و کاخ‌های آنچنانی زندگی می‌کنند، بر مرکب چند صدمیلیونی و چندمیلیارد تومانی سوار می‌شوند، به حق و حقوق واقعی خویش قانع نیستند، در محافل و مجالسی که سراسر اسراف و تبذیر است شرکت می‌کنند، اما با دیدن کارتن خواب‌ها، زنان بی‌سرپرست، دختران و زنان فراری از خانه، کودکان کار، ساکنان در بیغوله‌ها و حلبی آبادها ذره‌ای احساس مسولیت نمی‌کنند. گرچه در ایام عاشورا در هیات‌های سینه‌زنی هم شرکت نمایند بر سر و روی خود بزنند و نذری هم بدهند اما بعد از آن ایام بدون احساس مسئولیت در جامعه به روش گذشته ادامه دهند می‌توانند خود را پیرو سرور آزادگان بدانند و از حماسه عاشورا بگویند؟
مگر علما و دانشمندان و دین باوران به ما نیاموخته‌اند آنگاه توفیق نصیب می‌شود که بتوانیم در مسیر و راه حسینی تحولی در زندگی خود ایجاد کنیم؟
آیا مداحان و گویندگان که در ازای هر ساعت سخنرانی و مداحی میلیون‌ها تومان مطالبه می‌کنند یا بعضی از آنها گروهی را برای مجلس گرم کردن به همراه می‌آورند آیا گفتار و سخنانشان همداستان با آموزه‌های مکتب حسینی می‌باشد؟ و در مستمع اثر مثبتی خواهد گذاشت؟
آیا گوینده‌ای که بر روی منبر هتاکی می‌کند، تهمت و افترا می‌زند و بدون اینکه کسی در دادگاهی محاکمه و محکوم شده باشد حکم برای او صادر می‌کند، برخلاف سفارش بزرگان نظام سخنان تفرقه آمیز می‌گوید به پیروان دیگر مذاهب اسلامی احترام نمی‌گذارد یا از داستان‌های تحریف شده کربلا می‌گوید در ذکر مصیبت‌ها از شنیده‌های بدون مدرک و دلیل نقل قول می‌کند آیا به معنای واقعی می‌توان او را ذاکر امام‌حسین (ع) نامید؟
حسین‌بن‌علی(ع) با صراحت مقصد اصلی خود را از حرکت از مدینه آشکار می‌نماید و برادرش محمد حنیفه را از سیاست کلی خویش به شرح زیر آگاه می‌سازد:
«این وصیتی است که حسین‌بن‌علی(ع) به برادر خود محمد حنیفه می‌کند: حسین (ع) به وحدانیت و یگانگی خداوند شهادت می‌دهد و گواهی می‌دهد که محمد (ص) بنده و پیامبر او است و اعتراف می‌کنم که بهشت و دوزخ حق است و خداوند در قیامت همگان را بر می‌انگیزاند. من برای راحت طلبی و خوشگذرانی و از روی ستم و به منظور فسادکردن خروج نکردم بلکه مقصودم اصلاح امت و نجات دادن اجتماع از انحراف است می‌خواهم امر به معروف و نهی ازمنکر کنم و روش من مانند جدم و پدرم علی‌بن‌ابی طالب است و...» 5
آن حضرت تا آخرین لحظه حیات درس آزادی و آزادگی و مبارزه با ظالم و ستمگر می‌دهد و مردم را آگاه می‌کند و دعوت به حق می‌نماید چون مسئولیت هر امام هدایت است امام حسین تا آخرین لحظات و در شب عاشورا «یارانش را جمع کرد و خدای را سپاس گفت و ستایش کرد سپس روی به یاران نموده و فرمود اما بعد، حقیقت اینکه من نه یارانی نیکوتر از شما می‌شناسم و نه خاندانی نیکوکارتر و بهتر از خاندان خودم، خداوند به همه شما پاداش نیک عطا فرماید اینکه تاریکی شب شما را فرا گرفته است شبانه حرکت کنید و هر یک از شما دست یکی از خانواده مرا بگیرید و در تاریکی شب پراکنده شوید...» 6
در نهایت هیچ یک از نزدیکان و یاران امام نپذیرفتند از یاری امام و پیشوایشان دست بردارند و گفتند به عهدی که با پروردگار خود بسته وفادار بوده و وظیفه‌ای را که برعهده داریم انجام می‌دهیم.

مدیر مسئول

پی‌نوشت‌ها:
1- توضیح: حاجی نوری نویسنده لولو و مرجان استاد حاج شیخ عباس قمی از علمای بزرگوار می‌باشد و روضه الشهدا تالیف ملاحسین کاشفی اولین کتابی است که حدود 500 سال پیش در مرثیه به فارسی نوشته شده است و مطالبی از آن کتا ب دروغ و فاقد سند می‌باشد در شصت، هفتاد سال پیش مرحوم ملاآقای دربندی پیدا شد و تمام حرف‌های روضه الشهداء را به اضافه چیزهای دیگر پیدا کرد و همه را یک جا جمع کرد وکتابی نوشت به نام اسرارالشهاده واقعاً مطالب این کتاب انسان را وادار می‌کند که به اسلام بگرید. (نقل از صفحات 48 تا 52 جلد اول «حماسه حسینی » نوشته شهید آیت ا... مطهری)
2- «از عاشورای حسین(ع) تا عاشورای شیعه»، صفحه 12، محمد اسفندیاری، چاپ 1384
3- «زندگی شاه عباس اول» استاد نصراله فلسفی، صفحه 469و 470، انتشارات علمی، چاپ 1364
4- «حسین بن علی (ع) را بهتر بشناسیم»،آیت ا... محمد یزدی، صفحه 51 تا 54، چاپ شهرستان قم، سال 1345 ه. ش
5- «درسی که حسین (ع) به انسان‌ها آموخت»، صفحه 217، تالیف شهید بزرگوار، سید عبدالکریم هاشمی نژاد
6- «لهوف ابن طاووس»، ترجمه سید احمد فهری زنجانی، صفحه 90 تا 94