روی خط آیینه شماره 390
لطفا تامل فرمایید
محمدعلی وزیری
مرگ خواننده جوان مرتضی پاشایی هوادارانش را به سوگ نشاند و علیرغم عدم صدور اعلامیه و دعوت، حضور گسترده مردم عبور مرور در بخشی از خیابانهای تهران و چند شهرستان دیگر را مختل کرد و در داخل و خارج کشور سوگمندانش را سیاهپوش نمود. این رخداد سئوالاتی را به ذهن میآورد که با شما مطرح میگردد:
این اقبال مردم به چه معناست؟ آیا این حضور پیامهای دیگری هم دارد؟ جامعه شناسان باید تامل و کاووش نمایند.
آیا لازم نیست برنامهریزان تدبیر و تامل و بازنگری در عملکردها بنمایند؟
حتی بعضی از رسانهها و اهل قلم هم با نگاه تحیر به ماجرا نگریستند. شاید آن مطبوعات هم از بس در جناح و سیاست غرق شدهاند از مزاج و مذاق جامعه خصوصاٌ قشر جوان دوره شدهاند؟
ولی مسلم است آنچه صدا و سیما و تریبونداران و بعضی از رسانههای کاغذی و مجازی تبلیغ و ترویج میکنند با بدنه جامعه فاصله دارد و در عصر انفجار اطلاعات، خود مردم تصمیم میگیرند خصوصاً جوانان که چیزی را با زور نمیپذیرند و بر عکس آنچه بر آنها تحمیل شود را قبول نمیکنند؟
در این ماهها و سالها به ویژه چند روز منتهی به این ماجرا افراد دیگری از قشرهای مختلف دیگر هم مبتلا به سرطان بودند و فوت نمودند علیرغم انکار بعضی از دست اندرکاران دولتی بیماری سرطان عنان گسسته میتازد و خانوادهها را عزادار یا از هستی ساقط میکند.
این در حالی است که بعضی از مسئولان از نمایندگان و یا گویندگان بیشتر از رسیدگی به موضوع سلامت جامعه به ساپورت پوشان و زلف بیرون اندازان و نگهدارندگان حیوانات خانگی میپردازند.
راستی آمار مرگ ناشی از سرطان بالاتر نرفته است؟
عوامل این افزایش چیست؟
چه عامل یا عوامل جدیدی به چرخه زندگی مردمان در این چند دهه افزوده شده که آمار مرگهای زودرس را افزایش داده است؟
آب و هوا و غذا، نحوه زندگی، دغدغههای فکری، نارضایتی از وضع زندگی، ابهام از آینده، پارازیتها و تششعها، تخریب محیط زیست و دگرگونی در زندگیها!!
راستی این سئوالات ذهن شما را هم درگیر کرده یا فقط توهمات نویسنده این سطور است؟