سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 391

جامعه حق انتقاد و اظهار نظر دارد

آیت‌ا... سیداحمد علم‌الهدی شامگاه چهارشنبه 5/9/93 در جلسه تفسیر هفتگی قرآن خود در محل مهدیه مشهد در پاسخ به پرسش‌های حاضران درباره سخنان اخیر یکی از نمایندگان تهران در دانشگاه فردوسی مشهد گفت: «رهبری ولی است و خبرگان مُوَلّی علیه هستند و وقتی او ولی من است چه طور بر عملکردش نظارت کنم؟...امام جمعه مشهد با اشاره به مخالفت برخی افراد با ادامه حصر سران فتنه گفت: دادستان بر اساس مصالح سیاسی حکم به بازداشت این افراد داده است، چون آقایانی که از دفاع از اینها دم می‌زنند به قضاوت دستگاه قضا راضی نخواهند شد...عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: «میرحسین» موسوی متهم است و دادستان طبق قانون حق دارد که او را بازداشت کند و هیچ قانونی در کشور دادستان را در تعیین زمان بازداشت محدود نکرده که متهم را یک روز یا دو روز یا یک سال نگه دارد. آیت‌ا... علم‌الهدی تاکید کرد: دادستان به جای آنکه این افراد را در زندان نگهداری کند، حکم به نگهداری آنها در منزلشان داده و این افراد کنار دریا و ییلاق تابستانشان برقرار است، با محافظ می‌آیند و با محافظ می‌روند و رهبری در این حکم هیچ دخالتی ندارد و آن را به قانون واگذار کرده است. امام جمعه مشهد گفت: ما قائل به معصومیت ولی فقیه نیستیم، اما حق نداریم هر تصمیم ایشان را که درست نمی‌دانیم بگوئیم اشتباه است، چون ولی فقیه،...، حافظا لدینه و مخالفا لهواه و مطیعا لامر مولاه است و همه جوانب امور را در تصمیم‌گیری رعایت می‌کند و مشورت می‌گیرد. آیت‌الله علم‌الهدی افزود: ولی فقیه موید از جانب امام زمان (عج) است و آیا امام زمان(عج)، جامعه اسلامی را تحویل آقایی می‌دهند که بعد یک "ابوالیلغوزی" از گوشه‌ای بیاید و بگوید او اشتباه می‌کند؟»1
نویسنده این سطور ضمن احترام به آیت ا... علم‌الهدی، نظر خوانندگان آیینه را به مواردی جلب می‌نماید: از جمله اینکه، وظایف مجلس خبرگان در اصول 107 و 108 و 111 قانون اساسی بر شمرده شده و در اصل 37 و 33 و 32 آمده است:«اصل، برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود، مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد. هیچ کس را نمی‌توان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل مورد علاقه‌اش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت، مگر در مواردی که قانون مقرر می‌دارد. هیچکس را نمی‌توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتبا" به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود.»
هر ایرانی حق دارد نظرات و پیشنهادهای اصلاحی و انتقادی خود را آزادانه ابراز نماید.
در قانون اساسی که میثاق بین مردم و مسئولان می‌باشد همانگونه که حق رای دادن و شرکت در انتخابات را برای کسانی که به سن قانونی رسیده باشند قائل شده است، امر به معروف و نهی ازمنکر و انتقاد و اظهارنظر را نیز برای یکایک شهروندان پذیرفته است گرچه این به معنای صحت اظهارات و نظرات آنها نیست. اسلام به ما آموخته است: مردم از یک زن و یک مرد آفریده شده‌اند بنابراین رنگ، قوم، ‌نژاد، طایفه و شرقی و غربی و غیر آن ملاک برتری نیست، جز تقوی و پرهیزگاری که تشخیص آن هم از عهده بشر خارج است و پروردگار متعال بر آن آگاه است. در اجتماع نیز کارگر، کشاورز، ‌دانشگاهی، استاد، معلم، صنعتگر، ‌عالم و متعلم، روحانی، باسواد و بی‌سواد، غنی و فقیر و کلیه صنوف و اقشار مختلف، دولتمرد، ‌مدیر، و مسئول همه در برابر قانون برابر و مساوی هستند مگر این که فردی بر خلاف ضوابط و قوانین پذیرفته شده خلافی مرتکب شود که آنگاه باید عواقب امر را پذیرا باشد.
در این ستون به مناسبت هایی فرمایش مولای متقیان حضرت علی(ع) پیرامون ویژگی‌های حکومت اسلامی و رابطه مردم با حاکم اسلامی نقل گردید و در سرمقاله شماره 390 از قول آیت ا... شهید مطهری به این موضوع اشاره شد که اسلام برای احدی«کریت و اعتصام» قائل نیست.
«عالمان شیعه بر آنند اگر فقیهی برای یافتن حکم خدا بکوشد و آن را به دست آورد، دو پاداش دارد: یک پاداش برای اینکه حکم خدا را به دست آورده و پاداش دیگر برای اینکه کوشیده و زحمت کشیده است. اما اگر وی بکوشد و به حکم خدا دست نیابد و خطا کند، باز هم پاداش دارد؛ ولی یک پاداش. چرا که وی سعی خود را کرده است و زحمت کشیده است و همین کافی است که خدا یک پاداش به او بدهد که «إنّ للمُصیبِ أجرَین و لِلمُخطی أجراً واحداً »
بر این نظر فواید متعدّدی مترتّب است؛ از جمله اینکه به فقیهان، بلندنظری و سعه‌ی صدر می‌دهد و آنان را به تحمّل نظر دیگر فقیهان وا می‌دارد و همان گونه که می‌نگریم، فقیهان شیعه یکدیگر را تخطئه و طرد نمی‌کنند و نظر مخالفشان را به استهزاء نمی‌گیرند و با حلم و حرمت به ارزیابی نظر هم می‌پردازند. شاید چندان که ملایمت و آرامش علمی در میان طبقة فقیهان، در برابر یکدیگر، ملاحظه می‌شود، در میان طبقات دیگر عالمان نباشد»2
امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ملاقات با اقشار و گروه‌های مختلف یا در مصاحبه‌هایی که در نجف اشرف، ‌پاریس و قم با اصحاب رسانه و خبرنگاران و روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی و انقلابیون داشتند مکرر به آزادی و دموکراسی و احترام به آرای عمومی و قائل شدن حق انتقاد و اظهارنظر برای آحاد مردم این سرزمین اشاره نموده‌اند که مواردی از آن بیانات جهت اطلاع خوانندگان درج می‌گردد.
«این همه برای این است که انسان خودش را نساخته. اگر انسان خودش را ساخته بود، هیچ بدش نمی‌آمد که یک رعیتی هم به او انتقاد کند، اصلا بدش نمی‌آمد، از انتقاد بدش نمی‌آمد.»3
«اگر من یک خلافی کردم همه‌تان هجوم آورید که چرا این کار را می‌کنی من بر جایم می‌نشینم همه‌تان مسئولید همه‌مان مسئولیم، همه‌مان مسئولیم، امروز مسئولیت بزرگ است برای ما...»4
«هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده بدهد و در غیر این صورت، اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد خود به خود از مقام زمامداری معزول است و ضوابط دیگری وجود دارد که این مشکل را حل می‏کند.»5
«الآن مکلّفیم ما، مسئولیم همه‌مان، همه‌مان مسئولیم، نه مسئول برای کار خودمان؛ مسئول کارهای دیگران هم هستیم. همه باید نسبت به همه رعایت بکنند. همه باید نسبت به دیگران. مسئولیت من هم گردن شماست؛ شما هم گردن من است. اگر من پایم را کج گذاشتم، شما مسئولید اگر نگویید چرا پایت را کج گذاشتی؟»6
«حکومت اسلامی، حکومتی است که اولا صددرصد متکی به آرای ملت باشد، به شیوه‌ای که هر فرد ایرانی احساس کند که با رای خود، سرنوشت خود و کشور خود را می‌سازد و چون اکثریت قاطع این ملت مسلمانند بدیهی‌است که باید موازین و قواعد اسلامی در همه زمینه‌ها رعایت شود. کسانی که سابقه خیانت دارند و بر خلاف معیارهای اسلامی ثروت‌اندوزی کرده‌اند، تجاوز به حقوق دیگران کرده‌اند. حق دخالت در این حکومت را ندارند و ما امیدواریم که ایران اولین کشوری باشد که به چنین حکومتی دست می‌یابد. حکومتی که کوچکترین فرد ایرانی بتواند آزادانه و بدون وجود کمترین خطر به بالاترین مقام حکومتی انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد...»7
رهبر معظم انقلاب نیز چنین داعیه‌ای ندارند که هیچ کس نمی‌تواند رهبری را نقد کند... در یک دیدار دانشجویی، یکی از حاضران درباره نقد رهبری سخنانی را بیان کرد و رهبر معظم انقلاب نیز با تأیید نقد رهبری تصریح داشتند: «اینی هم که گفتند از رهبری انتقاد نمی‌کنند، شما بروید بگوئید انتقاد کنند. ما که نگفتیم از ما کسی انتقاد نکند؛ ما که حرفی نداریم. من از انتقاد استقبال می‌کنم؛ از انتقاد استقبال می‌کنم. البته انتقاد هم می‌کنند. دیگر حالا جای توضیحش نیست؛ انتقاد هم هست، فراوان هست، کم هم نیست؛ بنده هم می‌گیرم، دریافت می‌کنم و انتقادها را می‌فهمم... چند سال قبل یکی از نشریات دانشجویی از بنده انتقاداتی کرده بود. خواستند برخورد کنند اما من گفتم برخورد نکنید این‌ها اشکالی ندارد اجازه دهید بنویسند.»8
حال که پایه‌گذاران و بزرگان جمهوری اسلامی ایران و مفاد قانون اساسی حق انتقاد و اظهارنظر برای عموم مردم قائل شده است، از خطبا و دارندگان تریبون‌های رسمی به ویژه آنان که مردم و خود را به تقوی و پرهیزگاری سفارش می‌نمایند انتظار می‌رود مخالفان نظر و سلیقه‌های سیاسی خود را با عبارات و کلماتی‌ چون «ابوالیلغوز» ‌خطاب نکنند.
ضمنا‍ً تشخیص فرد محارب، یاغی، مرتد یا هر مجرم دیگری فقط با دادگاه صالح است و اطلاق آن اتهامات و یا جرم‌ها بر روی منابر، در جلسات سخنرانی و یا در مجالس تفسیر قرآن یا صدور حکم تبعید و زندان پشت تریبون به وضوح یا به صورت کنایه و اشاره به افراد مورد نظر گوینده که هنوز در دادگاه صالحی محاکمه و محکوم نگردیده‌اند زمینه ساز مشکلاتی آنهم گاه غیرقابل جبران در این مرزوبوم اسلامی خواهد شد.
حسن ختام مقاله به نقل ترجمه آیه شریفه‌ای از قرآن کریم اختصاص می‌یابد که خداوند علیم به پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) می‌فرماید: «با حکمت و اندرز نیکو به سوی راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به طریقی که نیکوتر است استدلال و مناظره کن... مقید ساختن موعظه به حسنه شاید اشاره به آن است که اندرز در صورتی موثر می‌افتد که خالی از هر گونه خشونت، برتری‌جویی، تحقیر طرف مقابل، تحریک حس لجاجت او و مانند آن بوده باشد چه بسیار اندرزهایی که اثر معکوسی می‌گذارند به خاطر آنکه مثلاً در حضور دیگران و توام با تحقیر انجام گرفته است.» 9 

مدیر مسئول

پی نوشت‌ها:
1- خبرگزاری جمهوری اسلامی. مورخ 6/9/93
2- «همه ما برادریم، سیمای انسانی و اخلاقی اسلام». محمد اسفندیاری، چاپ قم. 1387 ه ش
3- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 13، صفحه 198
 4- همان. جلد 8. صفحه 512
 5- همان. جلد 5، صفحه 409
 6- همان. جلد8، صفحه 487
 7- «طلیعه انقلاب اسلامی، مصاحبه‌های امام خمینی(ره) در نجف، پاریس ‌و قم» صفحه 321 و 322، چاپ 1362
 8- عصر ایران، مورخ 6/9/93
 9- «تفسیر نمونه»، جلد 11، آیه 125، سوره نحل، صفحه 456