روی خط آیینه شماره 392
ضرورت یا عدم ضرورت ثبت جهانی بافت تاریخی یزد
محمدرضا کوچکزاده
احتراماً نظر به اینکه اخیراً شنیده میشود بعضی به دنبال ثبت جهانی بافت تاریخی یزد هستند و برای این منظور مشاوری خاص با بودجه کلان اختصاص دادهاند. برای اینکه با اینگونه اقدامات آینده شهر یزد و مردم نجیب و شریف آن با مشکلات و محدودیتهای بیشتری مواجه نشوند، ضروری است قبل از هر گونه هزینه و اقدامی اصل قضیه یعنی ثبت جهانی انجام بشود یا نشود؟ مفید است یا مضر است؟ توسط دلسوزان شهر و کارشناسان بومی در همه زمینهها و با جلب نظر معتمدین محلات، پس از بازدیدهایی میدانی از محلات نتیجهگیری و تصمیمگیری شود و از اعمال نظر افراد غیر بومی در رشتهای خاص جلوگیری به عمل آید، تا برنامهریزی اصولی واقع بینانه و پایدار به دست آید. یقیناً بعد از مشکلات مربوط به کم آبی شهر یزد – مشکلات مربوط به بافت تاریخی وسیع شهر اعم از مشکلات فرهنگی، اجتماعی، بهداشتی، ایمنی و امنیتی آن غیر قابل انکار است که باید برای آنها هر چه زودتر و اصولیتر چاره اندیشی شود. مسلماً چاره کار ثبت جهانی و ایجاد محدودیت و ممنوعیت بیشتر در این بخش از شهر برای شهروندان و مدیران شهری نیست، بلکه توجه بیشتر به بناها و مجموعههای باارزش با مقاومسازی آنها در مقابل هرگونه زلزله احتمالی و ایستائی در وضع فعلی و سپس مرمت اساسی و مستمر آنها (با حذف اقدامات عمرانی غیرتاریخی از آنها) و همچنین نوسازی در بخشهای کم ارزش و بی ارزش و فضاهای معطل مانده موجود با تملک و تجمیع و نوسازی مجموعهای هماهنگ با بناهای مجاور به صورت مجموعههایی با هویت فرهنگی است. بدیهی است نوسازیهای تکی و پراکنده فعلی آینده خوبی را برای شهر ترسیم نخواهد کرد. لازم به ذکر است که تاکنون فقط باغ دولتآباد به ثبت جهانی رسیده است و سایر بناهای با ارزش نظیر مسجدجامع، امیرچقماق و غیره به ثبت جهانی نرسیده که اکنون بدنبال ثبت جهانی کل بافت باشیم. اگر چه هرگونه ثبت جهانی خود جای سئوال و تامل را دارد، که نوعی ایجاد ممنوعیت است، نکند که با این کار محدویتهای نظیر NPT را برای خود ایجاد کنیم و آیندگان را با مشکل مواجه نمائیم بعضی از مسئولان میگویند حفظ و نگهداری این بخش وسیع از شهر جفا به مردم یزد است. موضوع دیگر اینکه اخیراً طرح جامعه حفاظت از بافت تاریخی یزد که با پیگیری و همت شورای اسلامی شهر در چند سال گذشته تهیه و به تصویب رسیده در کمیسیون ماده 5 لغو گردیده است که جای ابهام و سئوال را دارد که معلوم نیست با چه انگیزه و هدفی است؟! در حالیکه در تهیه آن طرح با تلاش فراوان سعی شد بخشهای کم ارزش خشتی با قدمت کم حدود(60-50) سال در محلههایی نظیر کوچه حنا، ضلع شرقی بلوار نواب صفوی، بخشهایی از محله سرسنگ و آبشور و غیره از بافت تاریخی حذف تا به این ترتیب از مشکلات این محلهها کاسته شود (علاوه بر آن پیشبینی تعداد زیادی پارکینگ بزرگ و کوچک و اضافه کردن محله زردشتیان در ضلع شرقی بلوار بسیج از ویژگیهای آن طرح بود.) اگرچه هنوز این گونه بناهای خشتی غیرتاریخی زیاد است از جمله در ضلع شرقی و شمالی باغ دولتآباد که میتوان با حذف آنها و ایجاد شبکهای دور باغ بر جاذبه و زیبایی آن افزود. نکته با اهمیت دیگر این است که بر اساس نظر شورای نگهبان هر گونه ثبت تاریخی منوط به کسب رضایت از مالکین آنهاست که تاکنون این اتفاق نیفتاده و ثبت ملی بافت تاریخی یزد در سالهای گذشته هم از این جهت مشکل دارد. یکی از مشکلات اصلی زندگی در بافت تاریخی یزد کمی عرض معابر برای تردد خودرو است در راستای حل این معضل مدیران قبلی با ایجاد شبکههای جدید نظیر شبکههای مصلی، لردکیوان، شاهابوالقاسم(ناتمام)، فهادان، پشتباغ(ناتمام) لبخندق تا خیابان امام(ناتمام) شهیدان ادهمی، کمیته امداد، 18 متری کوچه بیوک(ناتمام) 18متری خرمشاه(ناتمام) و غیره عملکرد اصولی و قابل تقدیری داشتهاند. چون تا حدود زیادی به حل مشکلات کمک کرده و بر جاذبه سکونت افزودهاند، پیشنهاد میگردد مسئولین فعلی نیز بر اساس طرح جامع حفاظت بافت تاریخی مذکور نسبت به تکمیل موارد ناتمام و ایجاد شبکههای جدید و تعریض معابر و ایجاد پارکینگهای بزرگ و کوچک پیشبینی شده در آن طرح اقدام نمایند تا رونق واقعی در این بافت اتفاق بیفتد. بدان امید که خداوند توفیق عنایت فرماید تا مسئولان در اموری که به خیر و صلاح و به نفع مردم دارالعباده است بیش از پیش گام بردارند.
توضیح: آیینه یزد آمادگی دارد با توجه به اهمیت موضوع نظرات دیگر خوانندگان را در این باره درج نماید.