هفته نامه آیینه یزد

تیتر یک شماره 397

امروزمان را مدیون خون شهدا هستیم
به انجام تعهدات خود اقدام خواهیم نمود

+++++برای تصویر بزرگتر کلیک کنید + + + +
آیینه یزد - امروزمان را مدیون خون شهدا هستیم

منبع: صفحات 237 تا 241 «کتاب انقلاب اسلامی در یزد» جلد دوم تالیف دکتر محمد عابد اردکانی و دکتر محمد حسن میرحسینی چاپ 1387
«حرکت اعتراضی فرهنگیان، به راهپیمایی و تظاهرات محدود و منحصر نبود. «جامعه معلمان یزد» برای مخالفت با رژیم از هر فرصتی استفاده می‌کرد. آنها که از مهر 1357 دست به اعتصاب زده بودند، طی تلگرافی به تهران اعلام داشتند مادامی که به خواسته‌های حقه‌ی آنان رسیدگی نشود دست از اعتصاب بر نخواهد داشت...
مهمترین اقدام فرهنگیان، که تحسین هر ناظر بی طرفی را برمی‌انگیزاند، تحصن طولانی و شکننده‌ی آنها در اداره‌ی آموزش و پرورش یزد بود. این تحصن، که از سوی جامعه‌ی معلمان ترتیب داده شد، از 28 آذر شروع شد و تا 24 دی ادامه یافت. سلطان زاده، در واقع کارآمدترین رکن این تحصن و گرداننده‌ی اصلی آن به شمار می‌آمد و آن را زیر نظر روحانیت و به خصوص شهید آیت‌ا... صدوقی اداره و رهبری می‌کرد. از اعضای فعال ‌دیگر، ‌(محمد)رضا طراز، زاهدی، قلم سیاه، نصیری‌زاده و بویژه ابوالقاسم شعشعی بودند. شعشعی در تکثیر اعلامیه و ایراد سخنرانی نقش موثری داشت. همچنین دکتر فضل‌ا... صلواتی که در آن زمان دوران تبعید خود را در یزد می‌گذراند، ‌سخنرانی تعدادی از جلسات را بر عهده داشت.
آیت‌ا... صدوقی به نشانه‌ی قدردانی از فرهنگیان و حمایت از اقدام شجاعانه آنها در 21 محرم 1399 (1/10/1357) اعلامیه‌ای صادر کرد... سرانجام این تحصن و فرایند حمایت‌های انباشتی از آن، رژیم را به شدت در تنگنا قرار داد و ناچار شد که حجه‌الاسلام حاج‌شیخ محمدکاظم راشدیزدی را، که در فروردین 1357 به ایرانشهر تبعید شده بود، آزاد کند. در نتیجه وی به سلطان‌زاده تلگراف می‌زند و اعلام می‌کند که آزاد شده است. متعاقب آن راشد یزدی در میان استقبال هزاران نفر از طبقات مختلف مردم و طی مراسم باشکوهی به یزد بازگشت و به دیدار فرهنگیان متحصن در اداره‌ی کل آموزش و پرورش رفت. در این مراسم تظاهرات گسترده‌ای نیز بر ضد رژیم پهلوی صورت گرفت. پس از این واقعه‌ی مهم، معلمان یزد که 25 روز در تحصن بودند طبق توصیه‌ی آیت ا... صدوقی در 24/10/1357 به تحصن خود پایان دادند.»
جهت استحضار خوانندگان آیینه بیستمین اعلامیه معلمان متحصن در اداره کل آموزش و پرورش یزد مورخ 23/10/1357 مطابق با 13 صفر 1399 درج می‌گردد.

به نام آنکه جان را فکرت آموخت
«و چون فارغ آمدی باز خویشتن را آماده دار و به سوی پروردگارت روی آور»ترجمه آیات آخر سوره انشراح
گامی در مسیر ا...، در تکاپوی نهضت راستین امروز اسلام، جرقه‌ای پر امید در شبستان فرهنگ و بینش اجتماعی ایران، بارقه‌ای درخشان بر فراز توده‌های خشم و کین، در سیاهی استبداد و جور و فساد عوامل ویران‌ساز که آنچه داشتیم رنج بود و بی‌ثمری و آنچه بدان دلخوش بودیم رابطه‌ای بود با دنیای استعماری و قوای افسون شده ما در اجرای سیاست‌های بیدادگر بین‌المللی برای به بند کشیدن مستضعفین زمین و زمان و ننگی که در آن شرافت و انسانیت، رنگ جهالت و خود کامکی می‌گرفت و عزت آزادی در نفرت دیکتاتوری مسخ می‌شد. و کجای تاریخ نشان داریم که «معلمان» جمع هدایتمند و روشنگر بخواست عوامل مزدور، دست اندرکار تیره روزی جماعت خود باشند، و آنانکه خالق حریتند در ازای پشیزی ناچیز، یا میزی شکسته و لرزان و یا وعده‌های بی‌خبران از سرنوشت فرداهای ما محکوم به عبودیت تا سرحد زشت شرک باشند.
و اینک پیام رسالت بزرگ انقلاب رهایی‌بخش که با تابناکی افکار بلند و بیدار و ابعاد گسترده مبارزانی قهرمان مجاهد، مهاجر اکبر، قائد عظیم‌الشان، زعیم عالیقدر حضرت نائب‌الامام خمینی به زبان گویا و فکر پویای معلم، آموزنده سنت شریف زیستن و در مقابل سیاهی «سرخی خون شهادت گزیدن» واگذار شده است و چه خوب توانستیم همگام– با همه صفوف مبارزاتی مردم موضع خود را در پایگاه استوار فتح با دقت و بصیرت باز شناسیم و با بریدن از عمال ستم و سفاکان بیرحم، خود سران بیگانه جو، و رژیم منحط و معزول و هم دست نشاندگان و فرمانبرانش تیر اتحاد را از کانون گرم تحصن به تارک چرکینشان رها سازیم و در پناه 25روز زندگی برادرانه اسلامی مروری بر حقایق و گذرگاههای عمر داشته باشیم.
آری به تحصن نشستیم تا شدت انزجار و نفرت خود را به دستگاه حاکم و عوامل منفعت‌جو برسانیم.
به تحصن نشستیم تا انتقام به خون خفتگان و به زور نشستگان نسل‌مان را بگیریم.
به تحصن نشستیم تا پرتو روشن رهبری را در فرا روی کار آتیه‌مان بنگریم تا در جهت‌های مبارزاتی خویش تجدید عهد نمائیم و عنصر وجودی خویش را باز شناسیم.
روزها کام از خوردن فرو بستیم و در حضور هزاران دل همراه، زبان به بیان حقایق و گفتنی‌ها بازگشودیم.
به تحصن نشستیم تا دین خود را در مکتب خون به میراث شهادت گذاریم و حسین وار در تیزی شمشیرهای خائنان از حق پرده دریم تا به همراهی هر مسلمان مبارزی برای بودن خود مرز قانون قرآن را پاس بداریم و در جمع روشن بینان ندای همدلی گسترش دهیم به گونه‌ای که در کمترین زمان، اقشار پر همت و پوینده از مقام شامخ روحانیت تا دست‌های ستمدیده و بریده از زراعت، 68 اعلام همبستگی و پشتیبانی را دریافت داریم که همگان را این خصوصیت بود که ما در قیام با شما همراهیم و در تحقق نظام حکومت مستقل اسلامی، سر بر کف اماده جانبازی و شهادت و از دعای نیمه شب پیرزنان و پیرمردان سالخورده تا توانایی روح بخش فرزندان و دانش‌آموزان نو رسیده و از گرمی و محبت بازاریان آزاده تا حرکت و گویایی کارمندان و اهالی ستم رسیده همه و همه شاهد بر موفقیت و به نتیجه رسیدن این حرکت سیاسی، اجتماعی بود وکلا تحولی در ایجاد روابط صادق و سازنده اسلامی خلق گردیده است.
گرچه همه اینها به عنوان مقدمه و مستمسکی بیش نبوده و همت والای هر انسان با شرف، آنی اجازه تنفس از جوی چنین مسموم و آلوده را نمی‌دهد و مسلم است که لبه تیز مبارزه پر عناصر شناخته شده و ضد انسان عصرمان است و تا ریشه کن شدن شاخه‌های خلف امپریالیسم غرب و صهیونیزم بین‌الملل و کمونیسم شرق ما به اوج پیروزی نرسیده‌ایم. لیکن با پذیرش رهبری روحانیت که زیربنای همه حرکات اجتماعی، سیاسی ما بوده است به اقتدای عالم ارزنده و مجاهد این سامان حضرت آیت ا.. صدوقی دامت برکاته که امر به شکستن تحصن در سراسر استان نموده‌اند از این تاریخ مبارزه مان در سیستم گسترده‌تری با اعتصاب یک پارچه در محیط بیرون از تحصن به یاری باریتعالی تا نیل به پیروزی نهایی ادامه خواهد یافت و ایمان داریم که قاطبه معلمان در کنار مردم روشن بین و مبارز تا سرنگونی رژیم و همه مهره‌های وابسته به ویژه دولت غاصب و غیرقانونی فعلی و اعضای کابینه تحمیلی آن، راه را ادامه خواهند داد و تا پایداری حق و اجرای دستورات شرع و تامین ارزش‌ها بر مبنای آزادی و تشکیل حکومت مستقل اسلامی و بریدن از همه زورمندان ضد انسانی از پای نخواهند نشست که مسیرها تکامل انقلاب تاریخی بر اصول استوار«توحیدی» است و «سرخی» ثابت‌ترین رنگی است که می‌تواند برای همیشه آن را جاودان بدارد که امروزمان را مدیون خون شهیدان هستیم و قبل از اینکه به آغوش خانوادهایمان برگردیم خون‌های عزیزانمان را که به خاکی تیره در مزار شهداء «خلدبرین» خفته‌اند استقبال می‌کنیم و با الهام از پیام آنان آگاهانه به انجام تعهدات خود اقدام خواهیم نمود. ان شاء الله تعالی
ای که پرسی تا به کی در بند دربندیم ما / تا که آزادی بود در بند، دربندیم ما
جامعه معلمان یزد