انعکاس آیینه شماره 405
برخی رجال جرات نمیکنند
اعتراض خود را بگویند!!
از برنامههای مدیران جامعه تعلیمات اسلامی این بود که در ایام تابستان سمینار و گردهم آیی در تهران با شرکت روساء و معاونان مدارس تعلیمات اسلامی سراسر ایران برگزار میکردند و از سخنرانان، نویسندگان، گویندگان توانا و روحانیونی چون شهید آیت ا... دکتر سیدمحمد بهشتی، شهید استادمرتضی مطهری، شهید دکتر محمدجواد باهنر، استاد محمدتقی جعفری، دکتر غلامعلیحداداد عادل، دکتر صاحبالزمانی، دکتر صافی و... دعوت میکردند تا در زمینههای مختلف تعلیم و تربیت اسلامی تدریس، گفتگو و سخنرانی نمایند. زنده یاد حجهالاسلام والمسلمین حاج شیخ عباسعلی اسلامی و دکتر علی قائمی نیز که از مسئولان و گردانندگان آن جامعه بودند جلسات همایش را اداره میکردند و در موقعیتهایی پیرامون آموزش و پرورش اسلامی مطالبی بیان مینمودند هنگامی که نوبت به مرحوم عباسعلی اسلامی بنیانگذار تعلیمات اسلامی میرسید با بیانات و جملاتی سیاستهای دولت را مورد انتقاد شدید قرار میداد و برنامههای رایج وزارت آموزش و پرورش را نه تنها به نقد میکشید بلکه مواردی از آن را به سخره میگرفت به ویژه وقتی به مناسبتی از خانم دکتر فرخروپارسا وزیر آموزش و پرورش رژیم یاد میکرد تندترین عبارات را درباره شخص او و برنامهها و عملکردش به کار میبرد. نگارنده این سطور که در سالهای 1353 و 1354 در آن سمینارها شرکت مینمود به یاد ندارد عدهای از عوامل دولت وقت به مدرسه و سالن و محل برگزاری جلسات حمله نموده و یا همایش را به تعطیلی بکشانند ولی بارها شاهد بود و یا میخواند و میشنید که در سالهای 56 و 57 عدهای از ماموران امنیتی و ساواک منحله به مساجد و حسینیهها و مکانهای عمومی حمله میکردند و سخنرانیهای مذهبی یا ضد حکومت شاه را به هم میزدند و عدهای از گویندگان را دستگیر، زندانی و یا تبعید مینمودند و شرکت کنندگان در مراسم را مورد ضرب و شتم قرار میدادند و یا آنان را وادار به ترک محل میکردند این اتفاقات و حوادث نه تنها اعتراض فعالان سیاسی و مذهبی را در پی داشت بلکه انقلابیون و مخالفان دستگاه حاکمه در محافل و مجالس گوناگون و دانشگاهها و مدارس و حوزههای علمیه از ستمگریهای حکومت با شدت بیشتر یاد میکردند و به دنبال آن اطلاعیه هایی از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و یا نامهها و اعلامیههایی از سوی بعضی از مراجع و علما و روشنفکران مذهبی در شهرها و استانهای مختلف حتی از زندان و تبعیدگاه صادر میگردید و ضمن محکوم کردن عوامل دست نشانده دولت وقت، سردمداران رژیم و حامیان وی و استعمارگران را مورد سرزنش و انتقاد قرار میدادند و مردم را تشویق و ترغیب به ادامه مبارزه علیه ستمگریهای طاغوت میکردند و از آزادگی و آزاد منشی و دموکراسی بر پایه دستورات اسلام سخن میگفتند و مژده تاسیس آن را به مردم میدادند و خواست و آرزوی خود را مکرراً بدین شرح بیان میکردند!
«حکومت اسلامی حکومتی است که اولا صددرصد متکی به آرای ملت باشد به شیوهای که هر فرد ایرانی احساس کند که با رای خود سرنوشت خود و کشور خود را میسازد و.. .. ما امیدواریم که ایران اولین کشوری باشد که به چنین حکومتی دست مییابد. حکومتی که کوچکترین فرد ایرانی بتواند آزادانه و بدون وجود کمترین خطر به بالاترین مقام حکومتی انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد. حکومتی که پول و ارزشهای پوچی که به وسیله پول ساخته میشود سرنوشت این حکومت را تعیین نکند بلکه ارزشهای عالی اسلامی حاکم باشد.» 1
شهید آیت ا... استاد مرتضی مطهری حدود یک دهه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در حسینیه ارشاد اظهار میدارد:
«امیرالمؤمنین با خوارج در منتهی درجه آزادی و دموکراسی رفتار کرد. او خلیفه است و آنها رعیتش، هر گونه اعمال سیاستی برایش مقدور بود اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتی سهمیه آنان را از بیت المال قطع نکرد، به آنها نیز همچون سایر افراد مینگریست. این مطلب در تاریخ زندگی علی(ع) عجیب نیست اما چیزی است که در دنیا کمتر نمونه دارد. آنها در همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبرو میشدند و صحبت میکردند، طرفین استدلال میکردند، استدلال یکدیگر را جواب میگفتند. شاید این مقدار آزادی در دنیا بی سابقه باشد که حکومتی با مخالفین خود تا این درجه با دموکراسی رفتار کرده باشد.»2
بعد از گذشت 36 سال از پیروزی انقلاب اسلامی فرزند همین شهید با موضعگیریهای آزاداندیشی و آزادمنشی به عنوان نمایندهای آگاه و شجاع ملت که نظریات خود را بدون واهمه بیان میکند در سفر به شیراز مورد حمله عدهای به اصطلاح خودسر قرار میگیرد، زخمی میشود، شیشههای خودرو حامل او را خرد میکنند، به وی دشنام میدهند و ساعتها در کلانتری شیراز در محاصره موتورسواران متوقف میشود و در نهایت بدون حضور در دانشگاه و سخنرانی به تهران برمیگردد و شگفت انگیز آنکه بعضی از نشریات و صاحبان تریبونهای رسمی او را مقصر میدانند!!
«آیا این که 40 سال پیش آیت ا... مرتضی مطهری در لباس یک روحانی حامی امام خمینی(ره) و مخالف رژیم وقت و به عنوان استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران امکان حضور و سخنرانی در انجمن اسلامی مهندسین و انجمن اسلامی پزشکان را داشت و احدی متعرض او نمیشد -و مجموعه این سخنرانیهای متعدد و مستمر به صورت کتاب جمع آوری و منتشر شده- اما فرزند او در نظامی که پدرش ایدئولوگ آن بوده و خود وی هم نماینده مجلس آن است و مسوول مستقیم حفظ و نشر آثار پدرش نیز هست امکان سخن گفتن نمییابد، جفا به جمهوری اسلامی و بیشترین خدمت به متهم کنندگان نیست؟»3
بسیاری از مردم این سرزمین در بیست ماهه اخیر شاهد بر هم زدن جلسات و همایشها و برنامههایی که مجوز تشکیل آن از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران صادر شده است بودهاند. به عنوان نمونه در یزد دارالعباده عدهای ناظر بودند و دیدند چند دقیقه قبل از حضور یکی از فعالان سیاسی در محلی که با مجوز بر پا شده بود افرادی وارد شدند هنگام نماز یکی از این برهم زنندگان جلسه به عنوان امام جماعت میایستد، نماز را بر پا میدارند و زمینهای آماده میکنند که مراسم مورد نظر برگزار نگردد به دنبال آن عدهای پیروزمندانه و بعضی هم نگران و ناراحت چون زحمات چند روزه و یا چند هفته خود را بر باد رفته میدیدند محل را ترک میکنند.
بنابراین در حوادث اخیر به صرف احضار استاندار شیراز به تهران اینگونه مسائل و مشکلات در جامعه قابل حل و فصل نیست بلکه لازم است علاوه بر اجرای دستوری که از جانب رییس جمهور برای رسیدگی به این موضوع صادر شده است وزیر کشور و رییسجمهور در جلسه سراسری استانداران تذکرات لازم را بدهند، و موضوع را تا رسیدن به نتیجه که برابر با قانون و ضابطه باشد پیگیری کنند و فیلم بخشهایی از درخواستهای مردم در انتخابات 92 به معرض نمایش گذاشته شود، قولهای داده شده دیگر بار تکرار گردد و بعد هم مجدانه از نمایندگان عالی دولت در استانها بخواهند مجری قانون باشند و بعضی از مصلحت اندیشیهایی را که عموم مردم و رایدهندگان به دکتر حسن روحانی قبول ندارند کنار بگذارند.
اما آن چه که به نظر نگارنده بیشتر قابل توجه و تعمق و در عین حال نگران کننده است اینکه عدهای از دولتمردان و رجال مذهبی و سیاسی در این گونه موارد و نظایر آن جرات نمیکنند اعتراض خود را بیان کنند.!!
«علی مطهری میگوید: این چه آرامشی است که برخی رجال جامعه هم به حصر اعتراض دارند ولی جرأت نمیکنند بگویند. در محافل خصوصی، بسیاری میگویند حرفهای شما را قبول داریم ولی نمیتوانیم بگوییم. این که فایده و ارزشی ندارد که بترسند و نتوانند نظر خودشان را بگویند. حرف من این است که حصر در شرایط ویژه و اضطراری اشکالی ندارد که وقتی کشور در حال آشوب است، فردی را یک مدتی جدا از جامعه قرار میدهند تا فضا آرام شود. اما بعد از اینکه جامعه آرام شد یا باید آزاد شود یا محاکمه. اگر بنا است حصر ادامه پیدا کند باید با حکم قضایی باشد. از آزادی آنها نباید بترسیم. به عنوان نمونه آیتالله منتظری آزاد شد، هیچ اتفاقی هم نیفتاد. اگر نمیخواهند این افراد را محاکمه کنند، آزادشان کنند. همین چهار پنج سالی که در حصر بودند که بدتر از حبس است به عنوان مجازاتشان محسوب شود. هیچ اتفاقی نمیافتد. فرض کنید 10 روز، عدهای برای دیدن اینها بروند و بعد هم هیچ خبری نمیشود. مگر آقای منتظری آزاد شد اتفاقی افتاد؟ اگر بعد از آزادی به فرض محال بخواهند آشوبی ایجاد کنند اولین کسی که در مقابل آنها خواهد ایستاد خود من هستم. خود آنها پیغام دادهاند که ما به دولت کمک میکنیم.»4
نمونهای از این دست را باید در اظهارات سخنگوی دولت درباره حکم ممنوعالتصویری ریس دولت اصلاحات دید
« خبرنگاری در مورد نظر دولت در راستای موضوع ممنوع التصویر بودن رییس دولت اصلاحات سوال کرد که وی در اینباره گفت:در این مورد باید بگویم که من این موضوع را از سخنگوی محترم قوه قضاییه حضرت حجت الاسلام و المسلمین اژهای شنیدهام که ایشان شخصیت قانونمندی است و اگر مطلبی بگوید حتما مستند قانونی دارد. خبرنگاری دیگری پرسید: گفته شده که شورای عالی امنیت ملی در این باره نظر دادند و آیا آقای روحانی به عنوان رئیس شورا موافق این موضوع بودند نوبخت در این باره گفت: من هم عضو این شورا هستم و به خاطر ندارم در جلسهای مصوبهای در این مورد داشته باشیم بنابراین مسئله مطرح شده با موضوعاتی مرتبط میشود که سخنگوی قوه قضاییه بیان فرمودند.»5
آیا این گونه سخن گفتن به معنای پذیرفتن مطلبی که گوینده بدان اعتقادی ندارد و نمیخواهد صریحاً اظهار نظر کند نیست؟
«بدان امید که مقامات سیاسی و اداری این کشور در تمام مناطق و شهرها بتوانند بنا به گفتار و اظهارات دکتر سیدمحمد احمدی استاندار شیراز جامه عمل بپوشانند و خود وی نیز عامل به وعدهها و دقیقاً اجراکننده دستورالعمل دکتر روحانی در این زمینه باشد:
«نماینده عالی دولت در استان فارس با تاکید بر ارسال گزارش کامل اتفاقات شب گذشته در شیراز به شورای عالی امنیت ملی گفت: وقتی هنوز سخنرانی صورت نگرفته و اتفاقی نیفتاده عجیب است که برخی قاضی میشوند و حکم قبل از ارتکاب میدهند. اینجانب به عنوان استاندار فارس ضمن دلجویی از فرزند برومند شهید مطهری و اتفاقات ناگواری که برای ایشان افتاده بار دیگر خواهان برخورد قاطع با همه مسببین حادثه تعرض به نماینده شریف مردم تهران در مجلس شورای اسلامی میشوم و اجازه نخواهم داد این اتفاقات در سومین شهر حرم اهلبیت که مامن مومنین است تکرار شود.»6
حسن ختام مقاله به فرازی از فرمایش حضرت رسول اکرم (ص) و مولای متقیان حضرت علی(ع) اختصاص مییابد آنگاه که آن حضرت طی فرمانی به مالک اشتر میفرماید:
«من از رسول خدا (ص) بارها شنیدم که میفرمود: ملتی که حق ناتوانان را از زورمندان بیاضطراب و بهانهای باز نستاند، رستگار نخواهد شد. پس درشتی و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار کن و تنگخویی و خود بزرگ بینی را از خود دور ساز تا خدا درهای رحمت خود را به روی تو بگشاید و تو را پاداش اطاعت ببخشاید. آنچه به مردم میبخشی بر تو گوارا باشد و اگر چیزی را از کسی باز میداری با مهربانی و پوزش خواهی همراه باشد.»7
مدیر مسئول
پی نوشتها :
1- بخشی از مصاحبه امام خمینی (ره) با خبرنگار روزنامه لیبرال چاپ توکیو و اوزاکا مورخ 24 دی ما 1357 برابر با 15 ماه صفر 1399 قمری در پاریس
2- «جاذبه و دافعه علی(ع)»، شهید مرتضی مطهری، صفحه 143 و 144، از انتشارات حسینیه ارشاد چاپ 1349 ه.ش
3-سایت عصر ایران، 20/12/93
4- سایت نسیم، 10/12/93
5- آیینه یزد، شماره 404، صفحه 4، 20/12/93
6- روابط عمومی استانداری فارس، 19/12/93
7- «نهج البلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، نامه 53، صفحه 415