طنز شماره 416
ماست ندوشن و سلامت مردم!!
داستان پیری است و هزار مصیبت از جمله درست ندیدن!
زبان دراز از بس پارچه تبلیغ ماست ندوشن دیده و دبههای بزرگ ماست گوسفند را مشاهده کرده بود پیش خود حساب کرد که ندوشنیها اگر روزی این قدر ماست تولید میکنند، چقدر گوسفند دارند؟ و حتماً ندوشن با این همه گوسفند و دامی که دارد از اصفهان بزرگتر است.
در این حساب و حال بودم که سر هر کوچهای بیلبورد و داربست فلزی دیدم پیش خود گفتم شاید دوباره تبلیغ [ماست گوسفند ندوشن رسید]. اما با آمدن سر شمار وزارت بهداشت و توضیحاتی که داد فهمیدم باید عینک را عوض کنم روی این پارچهها نوشتهاند که با آمارگیران طرح سلامت همکاری کنیم، گفتم چشم!
اما راستی با این تبلیغات گسترده سطح شهر و پولی که نوش جان شده وحتماً برای سلامت شان هم مفید بوده. راستی بودجه خود طرح چقدر بر آورد کردهاند و اجرای آن چقدر؟ میزان تاثیر آن چقدر؟ خدا کند ادامه هم داشته باشد!!
خوانندگان محترم اگر رابطه ماست گوسفند ندوشن و طرح سلامت را کشف کردند به زیر زمین محل کار و جلوی میز کذایی مدیر مسئول آیینه یزد مراجعه فرمایند و جایزه خود را از طرف زبان دراز دریافت نمایند.
زبان دراز