سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 439

خبرنگار دروغ نمی‌گوید، تهمت نمی‌زند و مسخره نمی‌کند

دانایان علم لغت کلمه «نبأ» را به خبری می‌گویند که محتوا و فایده مهمی دارد و صریح و آشکار و خالی از هر گونه کذب و دروغ است. هم چنین خبری که مهم و دارای فایده باشد و انسان نسبت به آن علم یا ظن غالب پیدا کند».1
بنابراین خبرنگار باید راستگو، مخلص، و بدون وابستگی به این یا آن گروه، دسته و انجمن حقایق را بنویسد ضمناً‌ عالمان و بزرگان را عقیده بر این است اگر فقیهی برای یافتن حکم خدا کوشش کند و آن را به دست آورد دو پاداش دارد اما اگر زحمت بکشد، تلاش کند و در پیدا کردن حکم خطا کند خداوند یک پاداش به او می‌دهد.
در این روزگار اگر مطالب بعضی از سایت‌های یزد را اعم از این که مجوز داشته یا نداشته باشد و از بیت‌المال یا سرمایه اشخاص اداره شود مرور کنیم می‌بینیم عده‌ای از نویسندگان آن به بعضی از افراد روحانی و غیر روحانی، مسئول شهر و منطقه از جمله بالاترین مقام اجرایی استان اهانت نموده و آنان را با کلمات زشت و دور از ادب و انصاف مورد خطاب قرارداده و یا بخشی از عملکرد آنها را با عباراتی زننده و بدور از ادب و اخلاق نویسندگی نقد نموده و یا یکی از همراهانشان را «شعبان بی‌مخ» اصلاح طلبان نامیده و برخی از مخالفان سیاسی خود را «پادوی» دیگران لقب داده‌اند. به سخره گرفتن، اتهام رانت‌خواری، سوء استفاده از بیت‌المال و گاه توهین به اکثریت رای دهندگان جامعه ساده ترین و روان ترین افترا و تهمتی است که به مخالفان سلیقه و مشی سیاسی خویش روا می‌دارند لازم می‌داند نظر خوانندگان آیینه را به فرازهایی از آن مطالب جلب ‌نماید.
«مراسم روز شانزدهم آذر در سراسر کشور به عنوان روز بزرگداشت مقام و منزلت دانشجویان مبارز علیه استکبار برگزار شد و در دانشگاه شریف نیز رئیس دولت سخنران مراسم این روز بود اما متأسفانه سخنان جناب ایشان نه در شأن رئیس دولت بود، نه در شأن یک روحانی و سخنران دینی بود و نه حتی در شأن دانشجویان. ...
ای کاش رئیس دولت جمهوری اسلامی به جای بیان حرف‌های مبهم و چند پهلو و صف کشی خطرناکش و به جای بازگشت تهوع آور به انتخابات سال 92 و به جای دروغ هایی که گفت به موضوع اصلی مراسم می‌پرداخت و به جای اشتباه گرفتن مراسم روز دانشجو با میتینگ انتخاباتی به بیان وظیفه جوانان ایرانی برای پیشبرد اهداف انقلاب می‌پرداخت و از این که مبادا جوانان غربی از ما پیشی بگیرند و زودتر به مقصد برسند برحذر می‌داشت.»
سایت مذکور درباره یکی از روحانیون و محققان ساکن قم می‌نویسد:
«گاهی اتفاق می‌افتد که شخص کم مایه‌ای به اتکای محفوظات و مسموعاتش در غیر موقع و مورد معین اظهار فضل می‌کند که کمترین ار تباطی با موضوع مورد بحث ندارد. یعنی کسی نا به هنگام و در جای نادرست چیزی بگوید که گرچه ممکن است درست باشد، ولی کم ترین ارتباطی با موضوع مورد گفت و گو ندارد. پاسخ عقلا و ظرفای مجلس به این زمره از مردم این است که: دعا بلدی ولی، سوراخ دعا را گم کردی، یعنی چیزکی حفظ کرده‌ای ولی نمی‌دانی کجا مصرف کنی. اینها را نوشتم تا بگویم زیاد داریم و می‌شود! که در این زمانی که اسباب دانایی بیشتر و در دسترس تر است بازهم سوراخ دعا گم شود. حتی مثلا یک شخصی که لباس روحانیت را هم دارد یادش برود علمش را کجا گذاشته است و این علم را نبرد با خودش در جلسه‌ای بسیار مهم!...
این دست اقدامات از سوی روزنامه‌های جریان معلوم الحال در حالی صورت می‌گیرد که پیش‌تر نیز برخی از نهادهای امنیتی و نظارتی استان با احضار مدیران این نوع رسانه‌ها از آن گونه اقدامات برحذر داشته و کارت زرد اعطا کرده است که حال باید دید پس از اقدام جدید این روزنامه هدایت شده مسئولین نظارتی و امنیتی چه اقدامی انجام خواهند داد...
(خبرنگار در این بخش اکثریت رای دهندگان سال 92 را معلوم‌الحال نامیده و در مورد اعطای کارت زرد هم به دروغ متوسل شده است.)
در سوابق رئیس دولت اصلاحات که با سوابق ننگین خود در فتنه سال 88 عنوان ضلع سوم فتنه را یدک کشید همین بس که رهبر معظم انقلاب نیز وی را باغی بر نظام دانسته و از ملاقات وی امتناع می‌کنند.»
شگفت آنکه این گروه از نویسندگان واقعیت‌های جامعه را نادیده می‌گیرند و به اظهارنظر فعالان سیاسی و آگاهان و انقلابیون با سابقه و دلسوزان جامعه توجه نمی‌کنند. به عنوان نمونه :
حجت‌الاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری در مراسم شب هفتم رحلت ابوالشهداء عبدالوهاب شاه حسینی که در تکیه نیاوران برگزار شد، با اشاره به ویژگی‌های شیعیان اظهار داشت:«روزی به کسی که خود را ذاکر امام حسین (ع) می‌نامید گفتیم آیا تو با این همه بددهنی و فحش‌های بد که از دهانت بیرون می‌آید ذاکر امام حسین (ع) هستی؟ او پاسخ داد بالاخره امام حسین (ع) چهار تا لات و چاقوکش می‌خواهد؛ ما هم یکی از آنها!...
وی با قرائت این حدیث از امام صادق(ع) که می‌فرمایند «گروهی می‌گویند که من امام آنها هستم. به خدا قسم که من امام آنها نیستم. خدا لعنتشان کند، هر چه من پرده پوشی می‌کنم، آنان پرده دری می‌کنند. من می‌گویم: چنین و چنان، آنان می‌گویند: مقصودش فلان و بهمان است. من در حقیقت امامِ کسی هستم که اطاعتم کند»، اظهار داشت: امروز در جامعه ما مقام معظم رهبری یک رهبر شجاع، آزاده، هوشمند و حاضر هستند؛ ایشان بارها گفته‌اند کسی از طرف من صحبت نکند و نگوید آقا فلان حرف را زده است؛ من اگر نظری دارم خودم می‌گویم؛ آنوقت عده‌ای کاسه داغ‌تر از آش به عنوان پیروان ولی فقیه بلند می‌شوند و جامعه را متشنج می‌کنند. آنها می‌گویند مراد آقا این بود و آقا این را فرمودند؛ چند بار پیش آمده که دفتر ایشان این سخنان را تکذیب کرده است! ایشان با وجود اینکه گفته‌اند صریحا خودم نظر می‌دهم اما عده‌ای در فلان روزنامه و سایت این حرف‌ها را می‌زنند.»2
«حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعایی می‌نویسد: حقیر جناب خاتمی را مصداق فتنه نمی‌دانم بلکه او را در آزمون به صحنه آمدن سیاسی در این کشور عنصری می‌دانم که به انتخاب مردمش خیانت نکرد و در دو دورة سخت، کارنامه‌ای درخشان از ادب، منطق و فرمانبری از ولایت و از همه مهمتر پاک‌دستی و خلوص به جا گذارد و در جریان انتخابات 88 به دلیل همسویی و دغدغة خدمت به این نظام و مردم از کاندیدایی که صلاحیتش تأیید شد حمایت کرد. همچنان‌که آن کاندیدا همچون خود او قبلاً از عالی‌ترین و مقدس‌ترین مقام این نظام (ولی‌امر عظیم‌الشأن) استجازه کرده بود.
حمایت او از آن کاندیدا همچون حضور آن کاندیدا قانونی و مجاز بود و بعد از انتخابات و جریان اعتراضات اولیه، تا زمانی که مقام معظم رهبری سخن فصل را نفرمودند همراهی کرد از آن به بعد در هیچ اقدامی همراهی با معترضین به نتیجة انتخابات نکرد. گرچه از نظر عاطفی تأسف و اندوه خود را از آنچه به انجام رسید دریغ نکرد...
با هزینه شخصی‌ام و نه از مؤسسه اطلاعات، در دفتر کارش و نه در مؤسسه اطلاعات، تولدش و دوام عمر و حضور و خدمتش به اسلام و میهن را در سالروز تولدش جشن بگیرم و این کمترین حق‌شناسی و ابراز وفاداری یک یار به کاکای نازنینش هست...
او پاک‌دست، پاک‌چشم، پاک‌اندیش، منیع‌الطبع و شریف هست. چون اجدادش شرف خود را به بیگانه نمی‌فروشد و در جامعه‌ای که انواع پلشتی‌ها و بدعملی‌ها مردم را از انقلاب و آئین دلسرد و دور کرده به دلیل اعتقاد یاران و دوستانش به آرمانهای پاک و مذهبی او را تجسم اسلام رحمانی می‌دانند و چون او معتقد به آرمانی است به آن آرمان پایبندند.
به همین دلیل در یکی از جشنهای تولدش در دفترش گفتم: شما حجت دینداری این جمعید چه آنکه اگر الگوهایی از درک روشن مذهبی و اعتقادی در این جامعه نباشند و اسلام را آنچنان که هست در عمل و بیان عرضه نکنند تندخویی‌ها و خشونت‌ها و جفاهای برخی مدعیان، مردم را از دین و دینداری بیزار و منزجر می‌کند...
در روزی که عزیزی از اعضای دفتر مقام معظم رهبری وفاداریم را به خاتمی و نقل سخن‌ها و اظهارات او را در روزنامه برنتافت و از منظر رهبری اعتراضی داشت نامه‌ای خصوصی به محضر رهبر و مرادم نوشتم در آن نامه همة عشق و عاطفه و امید و انتظارم در مورد خاتمی را با آقا در میان گذاشتم و این انگیزه وفاداریم به خاتمی و استجازه در ادامه همراهیم با وی را بیان کردم.
مراد و ولی‌امرم بعد از خواندن آن نامه کریمانه و بزرگوارانه فرمودند: «من هم مثل تو فکر می‌کنم اما نه به نرمی دلِ تو!» اشک شوق و امیدم جاری شد و از آن روز به بعد کاکایم را غریب نگذاشتم و اگر سخن و مطلبی داشت به دور از هیاهو و جنجال در روزنامه منعکس کردم.
همان مقامِ عالی و مسئول در دفتر مجدداً توضیح خواست که متن تقدیمی به محضر مولایم را برایش خواندم. متواضعانه و بزرگوارانه فرمود اگر بین خود و خدایت حجت داری، ادامه بده که تا به امروز ادامه داده‌ام.»3
حسن ختام مقاله به دستورهای شش گانه‌ای که خداوند کریم در آیات 11 و 12 سوره حجرات خطاب به پیامبر عظیم‌الشان اسلام حضرت محمدمصطفی(ص) فرموده اختصاص می‌یابد و آنها عبارتند از مردم را به سخره نگرفتن عیب جویی، القاب زشت به کار نبردن و گمان بد، تجسس و غیبت نکردن که «هر گاه به طور کامل در یک جامعه پیاده شود آبرو و حیثیت افراد جامعه را از هر نظر بیمه می‌کند، نه کسی می‌تواند به عنوان خود برتربینی دیگران را وسیله تفریح و سخریه قرار دهد و نه می‌تواند زبان به عیبجویی این و آن بگشاید و نه با القاب زشت حرمت و شخصیت افراد را در هم بشکند.
نه حق دارد حتی گمان بد ببرد، نه در زندگی خصوصی افراد به جستجو پردازد و نه عیب پنهانی آنها را برای دیگران فاش کند. به تعبیر دیگر انسان چهار سرمایه دارد که همه آنها باید در دژهای این قانون قرار گیرد و محفوظ باشد: جان ومال و ناموس و آبرو.
 تعبیرات آیات فوق و روایات اسلامی نشان می‌دهد که آبرو و حیثیت افراد همچون مال و جان آنهاست بلکه از بعضی از جهات مهمتر است.
اسلام می‌خواهد در جامعه اسلامی امنیت کامل حکم فرما باشد نه تنها مردم در عمل و با دست به یکدیگر هجوم نکنند بلکه از نظر زبان مردم و از ان بالاتر از نظر اندیشه و فکر آنان نیز در امان باشند، و هر کس احساس کند که دیگری حتی در منطقه افکار خود تیرهای تهمت را به سوی او نشانه گیری نمی‌کند و این امنیتی است در بالاترین سطح که جز در یک جامعه مذهبی و مومن امکان پذیر نیست.
پیغمبر گرامی اسلام (ص) در حدیثی می‌فرماید: خداوند خون و مال و آبروی مسلمان را بر دیگران حرام کرده و همچنین گمان بد درباره او بردن».4
از درگاه حضرت احدیت عاجزانه استدعا داریم قلم و زبان و بیان ما را در جهت رضای خویش و اعتلای دین و آگاهی و معرفت به گردش درآورد و افکار و اندیشه‌ها را که در قلم‌ها متجلی و متبلور می‌شود از زشتی‌ها و پلیدی‌ها و بر ملاکردن عیوب نهفته‌ای که خداوند دستور پرده پوشی و کتمان داده بر حذر دارد و از پاشیدن بذر یأس و نفاق و دروغ و تهمت برکنار بدارد. در همه احوال به او پناه می‌بریم و دفع شر خناسان را از حضرتش تمنا داریم.

مدیر مسئول

پی نوشت‌ها :
1- «شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه»، جعفر شریعتمداری، صفحات374– 375-376
2- آیینه یزد، شماره 434، مورخ 13/8/94
3- خبرگزاری فارس، 21/9/94
4- «تفسیر نمونه»، ‌جلد 21، صفحه 185 و 186