تیتر یک شماره 440
آیتا... منتظری:
انتقاد، شاهبیت آزادی مطبوعات است
ششسال پیش در 29 آذرماه، آیتا... حسینعلی منتظری در 87 سالگی درگذشت و روز بعد در حرم حضرتمعصومه(س) به خاک سپرده شد. آیتا... منتظری یکی از چهرههای برجسته حوزه علمیه بهشمار میرود و پیش از انقلاب اسلامی سال 57، سالهای بسیاری را به دلیل مبارزه با حکومت سلطنتی در زندان و تبعید سپری کرد. سیاست اما، این تنها وجه بارز شخصیت او نبود و آیتا...، پیش و بیش از آن بهعنوان فقیهی مبرز و صاحبسبک شناخته میشود. روزنامه شرق در سالگرد درگذشت ایشان با «عمادالدین باقی» که بهتازگی کتاب «فلسفه سیاسی- اجتماعی آیتالله منتظری» را روانه بازار نشر کرده است، گفتوگویی انجام داده که بخشی از آن را میخوانیم.
ریشه فکری آیتا... منتظری چیست؟
ریشههای فکری آیتا... منتظری که در 29 آذر ماه شش سال پیش در 87 سالگی درگذشت را مانند هر متفکر دیگری باید در دو چیز جستجو کرد: نحوه زیست و آموزش. آدمهایی هستند که آموزش واحدی داشتهاند، اما شخصیت آنها با هم متفاوت است؛ این به نحوه زیست آنها بر میگردد. زیست و آموزش در پیوند با هم مهم هستند. اینکه ایشان کشاورززاده بوده و پدرش نیز درس معارف، ادبیات و تفسیر میگفته و ایشان هم در کلاس درس پدر حاضر میشده و همزمان کار میکرده، در زندگی آیتا... منتظری مؤثر بوده است. بعدها هم زندان رفته و در زندان با افرادی با گرایشها و عقاید مختلف همسفره بوده و زندگی کرده است. همه اینها در تلقی و نگاه او به دگراندیشان مؤثر بوده و نگاه آیتا... منتظری را در مقایسه با کسی که این شرایط زیست را نداشته، متفاوت میکند.
ایشان را باید بیشتر از همه، متعلق به مکتب اصفهان و قم دانست. مکتبهای مختلف حوزه مانند مکتب نجف، مکتب قم، مکتب مشهد و مکتب تهران، در عین اشتراکات، تفاوتهایی با هم دارند. مثلا در حوزه خراسان ضدیت با فلسفه بیشتر بود، نه اینکه کل حوزه ضد فلسفه باشد، آدمهایی مانند سیدجلال آشتیانی هم در حوزه مشهد داشتیم که فیلسوف بزرگی بود، اما جو غالب و فضای آموزشی مسلط در خراسان اینگونه بوده است. اگر اصفهان را از دوران صفویه به بعد مرور کنیم، میبینیم که در حوزه اصفهان فقه و فلسفه دوشادوش هم آموزش داده میشد. علاوه بر این یکی از ویژگیهای بارز مکتب اصفهان حضور نهجالبلاغه است. حاجآقارحیم ارباب از استادان برجسته حوزه اصفهان و آیتا... منتظری از شاگردان ایشان بودند، مرحوم آیتا... غروی هم از شاگردان حاجآقارحیم ارباب بودند و آقای منتظری مقطعی در درسها و منبر ایشان نیز شرکت میکردند. حاجآقارحیم ارباب، هم فقه میگفتند هم نهجالبلاغه تدریس میکردند. آقای مطهری در کتاب درسهایی از نهجالبلاغه اشاره میکند که ایشان از قم به اصفهان میرفته تا در کلاسهای نهجالبلاغه حاجآقارحیم ارباب شرکت کند و این نشان میدهد که درسهای نهجالبلاغه آیتا... مطهری متأثر از حاجآقارحیم ارباب است. معمولا هم در میان فقها و بزرگان، کسانی که با نهجالبلاغه مأنوس بودند نگاه متفاوتی داشتند. نگاه این افراد حقوقیتر و رئالیستیتر بوده است. حرفم را با ذکر یک مثال روشن میکنم؛ محمد عبده و سیدقطب هر دو از شاگردان سیدجمالالدین اسدآبادی بودند. درحالحاضر جریانهای بنیادگرا و سلفی، سیدقطب را خیلی قبول دارند، اما درباره عبده اینگونه نیست. آن چیزی که باعث میشود محمد عبده با سیدقطب تفاوت داشته باشد، نهجالبلاغه است. محمد عبده در ترجمه و شرحی که بر نهجالبلاغه نوشته، میگوید من به واسطه سیدجمال بر وجود نهجالبلاغه آگاه شدم و توضیح میدهد: هنگامی که نهجالبلاغه را خواندم، افکارم دگرگون شد. مقایسه سیدقطب و محمد عبده نشاندهنده تأثیر نهجالبلاغه بر کسانی است که با آن انس داشتند. در نتیجه فکر میکنم اگر بخواهیم ریشههای فکری آیت ا... منتظری را توضیح دهیم، مقوله زیست و آموزش را باید توأمان در نظر بگیریم.
نکته دیگری که در این رابطه مهم است این است که به دلیل گفتهها و نوشتههای آیتا... منتظری که بارها و بارها امامخمینی (ع) را استاد خودشان معرفی میکردند، به گونهای این مسئله مطرح شده و جا افتاده که آیتا... منتظری دستپرورده آیتا... خمینی است. اما آیتا... منتظری بیش از آنکه شاگرد آیتا... خمینی باشد، شاگرد آیتا... بروجردی بوده است. مثلا در درس خارج و در دیدارها و ملاقاتهایی که داشتند به کرات ایشان نکتهها و خاطراتی را از آیتا... بروجردی نقل میکردند. علاوه بر این، کتاب «نهایهالاصول» تقریرات درسی آقای منتظری از آثار آیتا... بروجردی است یا کتاب «البدر ظاهر» تقریرات درسهای فقهی آقای بروجردی است. کتابی هم به تازگی توسط ارشاد مجوز گرفته و چاپ شده به اسم «الاجاره و الغصب و الوصیه» که این هم تقریرات درسی آیتا... بروجردی است؛ این تقریرات نشان میدهد آقای منتظری شاگرد آیتا... بروجردی بوده و شخصیت آقای بروجردی روی ایشان تأثیر زیادی گذاشته است. مثلا آقای بروجردی با تندروی مخالف و بسیار اهل تسامح بودند و سعی میکردند در مسائلی اغماض کنند این خصوصیات در مشرب آقای منتظری هم هست.
درباره آزادی بیان دیدگاه آیتا... منتظری چه بود؟
برای شناخت آقای منتظری بیشتر به کتابهای منتشر شده ایشان ارجاع داده میشود. بسیاری از افراد از دو منتظری حرف میزنند؛ به نظرم اگر بخواهیم ایشان را درست ببینیم باید مجموعهای از دیدگاههای علنی و غیرعلنی ایشان با هم شناخته شود بخش مهمی از دیدگاههای آیتا... منتظری هنوز عرضه نشده است. ایشان درباره آزادی احزاب و آزادی بیان سخنان فراوانی دارند اما من فقط به یک مورد اشاره میکنم؛ ایشان آزادی بیان و احزاب را به عنوان شرط تحقق بسیاری از واجبات از جمله احکامی مانند امربهمعروف و نهیازمنکر میدانست. آیتا... منتظری میگفت چون امربهمعروف و نهی از منکر واجب است و مقدمه واجب نیز واجب است پس احزاب، آزادی بیان و حق انتقاد بهعنوان مقدمه امربهمعروف و نهیازمنکر واجب است. حتی در مورد آزادی بیان ایشان درس داشت. بر خلاف اینکه عدهای فکر میکنند که آزادی بیان یعنی حرفهای بهداشتی و درستزدن. ما در اصول کافی روایتی از امام صادق(ع) داریم که بنیامیه را توصیف میکند و میگوید یکی از خصوصیات بنیامیه این بود که تعلیم ایمان را آزاد گذاشتند و تعلیم شرک را ممنوع کردند امام صادق(ع) میگوید این کار را کردند برای اینکه اگر فردا جامعه به شرکآلوده شد مردم شرک را نشناسند و به آن آلوده شوند. امام صادق(ع) میگوید آزادی یعنی آزادی ایمان و شرک توأمان. حرف آقای منتظری هم این بود در بحثی که در مورد خط قرمز و آزادی مطبوعات دارند میگویند انتقاد، شاهبیت آزادی مطبوعات است. اگر جراید نتوانند انتقاد کنند و در هر مقطع زمانی با انواع خط قرمزها روبهرو باشند نمیتوان گفت مطبوعات آزاد است. ایشان تنها خط قرمز را حقگویی، رعایت انصاف و سخنگفتن از روی منطق و دلیل میداند و میگوید جراید باید بتوانند انتقاد کنند.