طنز شماره 455
برجام برجا ماند!
اخوی زبان دراز دوباره شال وکلاه کرده بودند و عصای اقتدارشان را در دست ظاهرا از سر لطف و به بهانه عید دیدنی ولی خدا از نیتشان بیشتر خبر داشت به بنده منزل تشریف آوردند، لبخند زنان چون ناپلئون پس از فتح. دستی به کمر، ژست گرفته و گفتند خبردار شدی که برجام تان پنچر شد؟
گفتم: چطور؟
گفت: هیچی مثل اینکه برنامههای صدا وسیما را نمیبینی؟روزنامه نمیخونی؟
گفتم: چرا.
گفت: این برجام تو زرد از آب درآمد.
گفتم: بابا جان با دولت مخالف هستید چکار به برجام دارید؟
گفت: اخوی! جام که نبوده در اصل بر جان بوده اعتدالیون «نون» را «میم»کردند شد«برجام» که مردم را گول بزنند حالا ما (میم) را دوباره (نون) کردیم و به دولت دادیم.
گفتم: اخوی! کم لطفی میفرمایید به همین سادگی مثل این که آن روزهای سخت یادتون رفت.
گفت: نه اخوی داریم برابر میشویم فقط شما وقت امدن برجام الکی خوشی کردید ما همان را از دماغ تون در میآوریم.
گفتم: برادر عزیز.. .حالا شادی ورفاه چه اشکالی داره نمیدانم!! بنشین ایام عید احوالی از یکدیگر بپرسیم!!
زبان دراز