انعکاس آیینه شماره 460
دیدار فائزه هاشمی با زندانی بهائی و طرح چند پرسش
در چند روز اخیر خبر ملاقات فائزه هاشمی با فریبا کمالآبادی که از زندان به مرخصی آمده بود خبرساز شد. عدهای از علما و مسئولان و بعضی از رسانهها این اقدام را مورد نکوهش و سرزنش و انتقاد شدید قرار دادند. افرادی نیز دیدار و بازدید فائزه هاشمی با یکی از هم سلولیهای خود را بر اساس معیارهای اخلاقی، انسانی و اسلامی قابل ستایش دانستند.
آیتا... صادق آملی لاریجانی در جلسه مسئولان عالی قضایی با ابراز تاسف از برخی هنجارشکنیها گفت: «در کشوری که منتسب به امام زمان(عج) است دفاع از بهائیت هیچ معنایی ندارد؛ بهائیت مجعول و ساخته شده دست اجانب و استعمارگران است. رئیس قوه قضاییه با تاکید بر اینکه در جمهوری اسلامی ایران هیچ کس به دلیل عقیده به زندان نمیرود و این موضوع دروغ رسانههای غربی است، افزود: متاسفانه برخیها با ادعای دین مداری اقداماتی برخلاف امنیت کشور انجام میدهند.آیت ا... آملیلاریجانی با تاکید بر اینکه قوه قضاییه با همه کسانی که بر ضد امنیت کشور اقدام کنند و برای کشورهای بیگانه جاسوسی کنند و از جمله با رژیم صهیونیستی همکاری کنند قاطعانه برخورد خواهد کرد، گفت: باید پرسید که بیت العدل یا مقر فرماندهی بهائیت در اسرائیل چه میکند و آیا همکاری با چنین شبکهای خلاف امنیت کشور ما نیست.»1
معاون اول قوه قضاییه گفت:« کار فائزه هاشمی زشت و قبیح بود و با آن طبق قانون برخورد میشود. تا جایی که رصد کردم بسیاری از مردم و علما و شخصیتها این کار را تقبیح کردند و زشتتر از آن، این بود که حتی پدرشان هم سفارش کردند، اما او عذرخواهی نکرد.»
در این بخش اظهارات یکی از افرادی که ملاقات را مورد تایید قرارداده است درج میگردد.
صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگو با سایت انتخاب خبر اظهار داشت: «در روایات اسلامی به کرار شنیده شده که روزی رسول ا...(ص) از محلی رد میشدند، کافری از بالای پشت بام بر سر ایشان شکمبه گوسفند میریختند و بعد یک روز که پیامبر از آنجا بر طبق معمول عبور کردند دیدند از این کافر خبری نیست؛ سراغ او را که میگیرند متوجه میشوند که وی بیمار است و پیامبر به عیادت او میروند. وی در ادامه اضافه کرد: اگر چنین درسهایی که علما بر منابر از پیامبر برای ما و همه مردم بیان میکنند را مبنا قرار دهیم اینکه خانم هاشمی به عیادت هم بند خودش که چندین ماه با او در یک سلول به سر میبرده رفته است، نباید محلی از اعراب باشد. ایشان درستترین، اخلاقیترین و انسانیترین کار ممکن را کردند که به عیادت آن خانم بهایی رفتند...
آیا از نظر دینی امام صادق علیه السلام که با چندین هزار نفر از کافران، مشرکین، یهودیان، نصرانیها و گبرها مینشستند و یا بحث میکردند، اگر هر کدام از آنها مریض میشدند آیا امام به عیادتشان نمیرفتند؟...
هنوز مشخص نیست که بهائیان در ایران به چه دلیل حق تحصیل و حق کار کردن ندارند و باید در زندان باشند؟ آیا صرفاً به دلیل این است که عقاید و افکارشان با ما متفاوت است؟ آیا این قبیل رفتارها بر اساس موازین شرعی صورت میگیرد؟ آیا رسولا...(ص) دستور داده بودند که هر کسی که مسلمان نشده و کافر باقی مانده او را به زندان بیاندازند؟ آیا علما و مراجع این فتوا را داده بودند که هر کس مانند ما نمیاندیشد باید به زندان بیفتد؟
صادق زیباکلام در پایان تأکید کرد: از منظر حقوق بشر یا قوانین غربی و یا غیراسلامی به موضوع بهائیان نگاه نمیکنم، بلکه پرسش من از مقامات محترم جمهوری اسلامی ایران آن است که با توجه به قانون اساسی خودمان و با توجه به اصول فقهی و شرعی خودمان، و با توجه به موارد دیگری که فقهای بزرگ شیعه در گذشته و امروز گفتهاند آیا میتوان یک فردی را به جرم یا اتهام داشتن افکار و عقایدی مغایر با اعتقاد دینی خودمان به زندان بیندازیم یا اجازه تحصیل به او ندهیم یا به او اجازه کار در مملکتش ندهیم و سایر فشارها و محدودیتهایی که ما برای بهاییها ایجاد کردهایم.»3
نظر خوانندگان آیینه را به نکاتی از حقوق هر شهروند ایرانی پیرو هر دین و آیین گرچه اعتقادی کفرآمیز هم داشته باشد جلب نموده و قبل از آن به این نکته اشاره میگردد که مظهر عدل مولای متقیان حضرت علیبنابیاطالب(ع) در فرمان همیشه جاوید خویش به مالکاشتر با بیان صفات کمالیه انسانی حاکمان و زمامداران اسلامی در ارتباط با مردم جامعه و وظایف آنها میفرماید:«مردمی که بر آنها حکومت خواهی کرد بر دو صنف هستند یا برادر دینی تو هستند یا هم نوع تو در خلقت میباشند»4
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران علما و خبرگان مردم هنگام تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل 22 قانون اساسی مقرر میدارند:«حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند... بنابراین هر گونه تعرض و یا ایجاد محدودیت خودسرانه از هر کس و مقامی نسبت به جان مال، حیثیت، مسکن و شغل اشخاص و به خصوص هر یک از شهروندان ممنوع است و در صورت لزوم فقط در چارچوب و محدوده قانون که از سوی مرجع صالح قانون گذاری وضع و تصویب شده، امکان پذیر است... بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی(ره) در پاسخ به سئوالی که شورایعالی قضایی وقت در سال 1362 در خصوص چگونگی تعامل با کفار از اهل کتاب و غیر اهل کتاب و شمول مقررات قانون مجازات اسلامی بر آنها همانند مسلمانان یا لزوم اتخاذ ترتیب دیگری از ایشان پرسید فرمودند: کفار مزبور در پناه اسلام هستند و احکام اسلام مانند مسلمانهای دیگر درباره آنها جاری است و محقون الدم بوده و مالشان محترم است... قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تصریح به آزادی عقیده و مذهب و ابراز آن نکرده است ولی با تعبیری که در اصل 23 آمده، میتوان گفت همین معنی بیان شده است اصل 23 قانون اساسی مقرر میدارد: تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمیتوان به صرف داشتن عقیده مورد تعرض و مواخذه قرار داد. قانون اساسی تصریح نکرده که هر کس حق دارد هر گونه عقیدای را برگزیند ولی به موجب اصل 23 اولاً تفتیش و کنکاش در کشف عقاید افراد جایز نیست. ثانیا اگر به هر شکلی یا در اثر تفتیش یا ابراز خود شخص، معلوم شد فردی دارای عقیده خاصی است به صرف داشتن این عقیده نمیتوان او را مورد تعرض و مواخذه و مثلاً مجازات قرار داد. لازمه مفاد این اصل این است که اگر معلوم شد کسی عقیدهای کفرآمیز دارد البته بدون اینکه در مقام تبلیغ و گمراه کردن دیگران و اخلال به نظم عمومی برآید تعقیب، تعرض، مواخذه و مجازات او جایز نیست.»5
پرسشهایی که مطرح میگردد این که اگر سوابق امر نشانگر این باشد که خانم هاشمی شش ماه آن هم نه با اختیار بلکه به حکم مقامات قضایی در زندان اوین همنشین و همسفره و همبند فریبا کمالآبادی بوده و در زیر یک سقف با هم زندگی میکرده و هم سلولی بودهاند و حاکمیت در آن مدت در پی به اصطلاح جداسازی محل حبس و زندان آنها نبوده آیا ملاقات چند دقیقهای نشانه همفکری یا همکاری با بهائیت تلقی میشود؟ آیا آنگونه که خانم هاشمی اظهار نموده دیدار با یک زندانی که بعد از 8 سال پنج روز به مرخصی آمده و شش ماه هم بند بودهاند، موضوعی عادی و معمولی و پیش پا افتاده نیست؟ آیا کسانی که این زمینه را فراهم نمودهاند تا خانم مسلمانی در کنار زنی از فرقه بهائیت در یک سلول بسر برد نباید مورد سئوال قرار بگیرند؟
بارها شاهد بودهایم فرد یا افرادی که نسبتی با مقامات و مسئولان کشور دارند مرتکب تخلفات و جرائمی شدهاند مثلا وامهای کلانی گرفتند و به موقع به بیتالمال برنگرداندند یا در نوع پوشش رعایت مسائل اسلامی نمیکنند یا سوار بر خودروی چند صد میلیون تومانی در کنار دختری مینشینند و با سرعت سر سامآوری رانندگی میکنند و گاه خود و عدهای را به کشتن میدهند و یا متاسفانه بعضی از آنها مرتکب قتل میشوند در این صورت دیده میشود مراجع قضایی به حق و با رعایت انصاف از اقوام و خویشان آنان سخنی به میان نمیآورند یا خانواده آنها را مذمت نمیکنند. بنابراین آیا نباید از خود بپرسیم چرا بعضی از سایتها و نشریات آیت ا... هاشمیرفسنجانی را مورد هجمه و خطاب قرار میدهند و زمینه را این گونه فراهم میکنند که عدهای آن را تسویه حساب سیاسی قلمداد کنند؟
در حالیکه بر فرض اینکه نگاه و برداشت ما این باشد که کار درستی توسط فرزندی انجام نشده چه ارتباطی از نطر شرعی با پدر آن شخص یا بستگان وی دارد! مگر کار ناشایست یا گناه فرزند حضرت نوح(ع) یا عموی حضرت ابراهیم(ع) یا بعضی از عموهای حضرت پیامبر(ص) یا جعفر کذاب و... به حساب خودشان نوشته نمیشود؟
به دنبال رسانهای شدن این دیدار بعضی از سردمداران فرقه بهائیت سعی نمودند با استفاده از وسایل ارتباط جمعی اعم از دیداری، شنیداری و گفتاری به صورت مکتوب یا مجازی اهداف خود را دنبال کنند. چه بسیار شهروندانی که با وجود عدم اطلاع از وضعیت و موقعیت بهائیان برای شناخت بیشتر آنها حساسیت به خرج داده و متاسفانه با توجه به وسایل تبلیغاتی که در اختیار مخالفان این کشور و نظام قرار دارد در معرض اندیشهها و خواستها و مطالب انحرافی از طریق گویندگان و مبلغانی که سرسپردگی آنها به استعمار شرق و غرب عیان و آشکار است قرار میگیرند.
آیا زندانیانی نبودند که قبلاً با بعضی از بهائیان ملاقات نمودند اما اخبار آن به تیتر یک رسانهها در ایران و جهان تبدیل نگردید و آیا دیدار فائزه هاشمی هم نمیتوانست از جمله این نشست و برخاست چند دقیقهای باشد و بس؟ با این توضیح که هر فرد باید مسئول و پاسخگوی عملکرد خویش باشد.
مدیرمسئول
پی نوشتها:
1-خبرگزاری مهر، 27/2/95
2-خبرگزاری ایسنا، 1/3/95
3- خبرگزاری فارس، 29/2/95
4- «نهجالبلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، نامه 53
5- «مختصر حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران»، دکتر حسین مهرپور، صفحه 55 تا 58