هفته نامه آیینه یزد

طنز شماره 464

وقتی وزیرکشور رتبه زبان دراز را از او می‌گیرد

به عقیده علیا مخدره «همسر بانو» و فرزندان، دست و پا چلفتی‌تر و بی‌عرضه‌تر از زبان دراز خدا مردی را نیافریده چراکه ازفرصتها استفاده نکرده و این سرکوفت زدن‌های مکرر او را دچار بیماری خود بی‌عرضه پنداری کرده بود وداشتم خودم را مثل بعضی از فیلم‌ها با موزیک متن غمگین در افق گم می‌کردم که شاهد از غیب رسید و وزیر داخله فرمودند سه نفر فوق لیسانس جوان بیکار در خانه دارند من هم دوان دوان رفتم خانه و مثل عکس ا... وردی خان که بندر گامبورن را از پرتغالی‌ها پس گرفته بود تیتر روزنامه را به «عیالات متحده» یعنی همان (زن وفرزندان زبان دراز) نشان دادم و گفتم: بالاخره یکی پیدا شد پست ومقام داشته و سه نفر بیکار هم در خانه داشته باشد. درحالیکه پیرمردهای نود ساله و مسن‌تر و صغیرتر چندین پست دارند که زبان دراززاده کوچک پرید وسط حرفم و گفت: وزیرکشور بهتر نبود عضو شورای شهر فلان شهر می‌شد تاعلاوه بر جهانگردی و... بچه‌اش مدیرعامل فروشگاه و یا استخدام در مدارس غیرانتفاعی ویا موسسات وابسته استخدام بشود؟ البته این دفعه نتوانستم تو دهنش بزنم چون پشت‌سر والده‌اش قایم شده بود و به راستی سر خودم درمعرض خطربود یعنی به‌عرض خوانندگان آیینه برسانم: عفو فرمودم...!!

زبان دراز