هفته نامه آیینه یزد

طنز شماره 465

هردو فیش است اما این‌کجا وآن‌کجا؟

جدیداً عده‌ای می‌گویند فیلی برای جلب نگاه‌ها به آسمان هوا کردند که تبدیل به سرگرمی شود تا گرسنگی وتشنگی رمضان!!! یادشون بره یا نپرسند چطور شد؟ یاچرا اینطور نشد!!؟؟ و آن ارائه فیش حقوق‌های نجومی بعضی از مدیران وهیات مدیره‌ها و... بود که شاید باعت خجالت وسرافکندگی بعضی آدم‌های حریص شود البته اگر آن تیم که دکل را با جایش بردند معنی این کلمه را بدانند. اما زبان‌دراززاده با شنیدن این خبر فیش‌ها وخجالت زدگی، دست به پژوهش زده و کار را با والده‌شان که عیال حقیر باشند شروع کرده بود. از ایشان پرسید تا حالا فیش زبان‌دراز را دیده‌ای که در جواب فرمودند: خیر از روز اول که بابام یعنی عالیجاه پدر زن زبان دراز خواستار ارائه مدارکی شده بودند زبان‌دراز کل مدارک را آورده بود الا این فیش وهربارهم که پرسیدند و پرسیدیم صورتش سرخ میشد وسرش را به زیر می‌افکند این سرنخ وتایید رییس کمیته تحقیق و بازرس کمیته یعنی خواهرزن حقیر که به قطعیت اعلام کرد باید فیش حقوق زبان‌دراز که معلم و مدیر هم بوده است افشا شود. حالا دو سه روز پس ازاین حکم بنده ناچار شدم پس از چهار دهه مخفی کاری آخرین فیش که خوشبختانه شامل افزایش سنواتی که درصدش دو برابر تورم جدیداً یک رقمی شده می‌باشد و سه ماه معوقه افزایش هم در آن درج شده را افشا کنم که همه تحقیق‌کنندگان فهمیدند چرا شرمسارم؟ چه شنیدم وچه دیدم...که...؟!

زبان دراز