طنز شماره 470
طنز تلخ «رجعت به عصر غارنشینی»
همین یک دهه پیش بود که عدهای از روشنفکران و نویسندگان قوم، با افتخار میگفتند انسان هزاره سوم در جامعه متمدن باهم زندگی میکنند و از روزگار غارنشینی با تمسخر و با لقب عصر انزوا و جاهلیت یاد میکردند.
زبان دراز با تحقیق و تفحص و با ملاحظهی بعضی خانوارهای ایرانی در رد نظریه این بزرگان عرض میکند که گروهی از ما بهسرعت بهعصر غارنشینی نزدیک میشویم و اینگونه دلیل میآورد که به غذا خوردن نگاه کنید. مثلاً در غارها سفرهای و آداب پهن کردن و چیدن سفره نبود هرکس تکهای از شکار خود را گاز میزد همانطورکه در این زمان تعدادی از نسل نو شدیداً علاقمند به فست فودهاست و از سفره بیزار است، به گوشهای تاریک و کمنور رفته ساندویچ را با ولع و اشتهای فراوان گاز میزند. در غارنشینی صحبت و نوشتار نبود. پیامها کوتاه و تصویری بر غار حک میشد مثلاً نیزه علامت شکار، عکس آدم نشانه کوچ و کشیدن رعدوبرق یعنی الفرار که مادر زن یا خواهرزن میرسند.
حال نگاه کنید آنچهکه با تلفنهای همراه و انواع و اقسام وسایل رایج برای یکدیگر میفرستند به خانهها که بروید هرکس کله مبارک را در موبایل خود کرده از گفتوگو و دور هم نشستن و از گفتن و خندیدن لذت نمیبرند این چند نمونه و ادله بود که زبان دراز در توجیه نظریه خویش «رجعت به غار» آورده است البته میتوانید قبول نکنید چون نظر این زباندراز حقیر و زباندراززاده «آیینه» را بهسادگی حتّی کمتر از آب خوردن میتوان رد کرد.
زبان دراز