هفته نامه آیینه یزد

تیتر یک شماره 477

جنگی که یک وجب از خاک وطن در اشغال دشمن باقی نماند

آیینه یزد - جنگی که یک وجب از خاک وطن در اشغال دشمن باقی نماند

به پیشنهاد رئیس‌جمهور محترم وقت، امام راحل سمت و جانشینی فرماندهی کل قوا را با اختیارات و مسئولیت‌های مهم به اینجانب محول کردند.

پایگاه اطلاع‌رسانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مطلبی با عنوان «نگاه جامع فرمانده هشت سال دفاع مقدس درباره‌ علل شروع، تداوم و پایان جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه جمهوری اسلامی» به تشریح واقعیات 8 سال دفاع مقدس به نقل از آیت‌ا... هاشمی پرداخت. در بخشی از این نوشتار آمده است: تجاوز عراق شروع شد و ارتش بعث با جنایات غیرقابل وصف به پیشروی راهپیمایی‌گونه خویش در مناطق اشغال شده ایران اسلامی ادامه می‌داد و مسئول مربوطه در داخل اولا هرگونه ندای دلسوزانه را دخالت در امور خویش می‌خواند و ثانیا به دشمنی که آمده بود تا ظرف یک هفته همه ایران را تسخیر نماید، زمین می‌داد و به اصطلاح زمان می‌گرفت!! بنی صدر که علاوه بر امور اجرایی، جانشینی فرماندهی کل قوا را در دست داشت، با بخل سیاسی، اولا گزارش‌های دلبخواه به امام و مردم می‌داد و ثانیا در دادن امکانات محدود نظامی به سپاه پاسداران و نیروهای مردمی دریغ می‌کرد. به یاد دارم که در یکی از پرمخاطره‌ترین سفرها به آبادان، در زمان محاصره، یکی از فرماندهان سپاه با حالتی بغض کرده از عدم شلیک گلوله‌های توپ توسط ارتش گله کرد و وقتی علت را از فرماندهان ارتش حاضر در آبادان پرسیدم، دستور اکید سرفرماندهی ارتش مبنی بر منع شلیک را بهانه آوردند. موضوع را با امام مطرح کردم و وقتی امام از بنی صدر پرسیدند، در جواب گفت: «اولا از این نوع گلوله‌ها خیلی محدود داریم و ثانیا قیمت هر گلوله فلان مبلغ است. » در همان ایام در آستانه یک سفر در فرودگاه تهران، یکی از فرماندهان ارتش با ترس و دلهره فراوان خود را به آیت‌ا... خامنه‌ای رساند و گفت: نه تنها قیمت این گلوله‌ها زیاد نیست، بلکه در زرادخانه‌ها و حتی در مناطق جنگی از این گلوله‌ها فراوان داریم. موضوع طی یک یادداشت کوتاه جهت پیگیری توسط آیت‌ا... خامنه‌ای که آن روزها نماینده امام در شورای عالی دفاع بودند، به اطلاع امام رسید و پس از آن بود که با شلیک مستمر آن نوع گلوله‌ها، جلو پیشروی ارتش بعث گرفته شد.

افشای همکاری دنیای متمدن باعراق!
در این دوره شاهد فعالیت چشمگیر میانجی‌ها برای رهایی صدام از مخمصه بودیم، اما در گفت‌وگوها هیچ ضمانتی برای جلوگیری از تکرار شرارت‌های صدام نمی‌دادند. میانجی‌ها که اکثرا کشورهای عرب منطقه بودند، وقتی منطق و استدلال قوی ایران را درباره خروج کامل ارتش عراق از خاک ایران و محاکمه متجاوز و پرداخت غرامت در مذاکرات دیدند، با کمک بوق تبلیغاتی غرب اقدام به انتشار شایعات بی‌اساس می‌کردند که یکی از خبیث‌ترین شایعات آنان پیشنهاد غرامت‌ها پس از فتح خرمشهر بود؛ شایعه‌ای که با همه بی‌اساس بودنش، در افواه افتاد و هنوز هم می‌بینیم کسانی که در علقه آنان به انقلاب و ایران شکی نیست، به آن دامن می‌زنند و نیز شانتاژهای کم‌سابقه با ادعای جنگ‌طلب بودن ایران مظلوم ورد زبان‌هایشان بود. ارتش بعث پس از ناامیدی سردمدارانش اقدام به بمباران شهرها و مناطق غیرنظامی و حتی به‌کارگیری سلاح‌های شیمیایی در جبهه و پشت جبهه کرد و دنیای متمدن آن روز، با همه ادعاهای بشردوستانه و قوانین مترقی حمایت از غیرنظامیان در جنگ، نه تنها سکوت کرد، بلکه بعدها در اسناد و مدارک فاش شد که برای شکست ایران سلاح‌ها و مواد کشتار جمعی را در اختیار صدام می‌گذاشت!!

جنگ شیرین‌ترین مکروه بود
جنگ ادامه داشت، هرچند پیش از این و حتی از نخستین روزهای شروع جنگ نماینده امام و سخنگوی شورای عالی دفاع بودم، اما مسئولیت خطیر و انتظارات مردم، وظیفه‌ام را سنگین‌تر کرده بود. هنوز شیرینی لبخند ملیح امام در زمان خداحافظی برای اعزام به جبهه در مسئولیت جدید را با تمام وجود حس می‌کنم. مسئولان جمهوری اسلامی با محوریت امام، ضمن بررسی همه جوانب، علاوه بر فعالیت‌های سیاسی، تحرکات نظامی را سرلوحه برنامه‌های خویش قرار دادند که نقطه اوج این مقطع پیروزی‌ درخشان سیاسی در ماجرای مک‌فارلین و فتوحات عملیات کربلای پنج در بعد نظامی است. ابتکارات نظامی نیروهای ایرانی آنان را مأیوس‌تر از همیشه کرد. جنگ با همه خسارت‌های مادی و جانی که برای ایران داشت، به خاطر آرمان‌های انقلاب و دفاع از تمامیت ارضی کشور، برای مردم و مسئولان جمهوری اسلامی شیرین‌ترین مکروه بود که براساس یک اصل مترقی معارف اسلامی دفاع می‌کردیم. سرانجام وقتی که درگیری‌های همه‌جانبه زمینی، هوایی و دریایی و جنگ شهرها و کشتی‌ها و موشک‌ها اوج گرفت، به پیشنهاد رئیس‌جمهور محترم وقت، امام راحل سمت و جانشینی فرماندهی کل قوا را با اختیارات و مسئولیت‌های مهم به اینجانب محول کردند. واقعا جنگ اگر 20 سال هم طول می‌کشید، به قول امام راحل می‌ایستادیم، اما خدا را شکر که ایران اسلامی را از نعمت رهبری برخوردار کرده بود که صلابت و انعطاف و قاطعیت و قبول استدلال از ویژگی‌های ایشان بود. دقت و درایت امام در ماجرای قبول قطعنامه 598، حتی در تقدم و تاخر بندها و چگونگی اعلام آن برای ما در جلسات فوق سری ستودنی بود که چگونه یک پیرمرد 90 ساله که سالیان سال از جماران بیرون نرفته بودند، بر همه مسائل اشراف کامل دارند و تاکید ایشان بر خلق و حفظ بعضی از اسناد برای جلوگیری از انحرافات احتمالی در تاریخ آینده مانند آن نامه‌ای که برای مسئولین کشور نوشته بودند، نشان از دوراندیشی ایشان بود.

صلح‌طلبی صدام ادعایی بیش نبود
دنیا دید که صلح‌طلبی صدام ادعایی بیش نیست؛ زیرا با پذیرش قطعنامه از سوی ایران تصور کرد که پذیرش قطعنامه از روی ضعف نظامی و اقتصادی است و فکر نکرد که ملاحظه اقدامات سبعانه و جنایات وحشیانه قتل عام مردم ایران و عراق با سلاح شیمیایی، ایران را به این نتیجه رساند که ادامه جنگ با این‌گونه اعمال وحشیانه که ایران اسلامی حاضر به مقابله به مثل با مردم آنها نبود، عامل مهم در پذیرش قطعنامه است. سرانجام ایران اسلامی پس از پیروزی‌های درخشان نظامی، بزرگ‌ترین پیروزی سیاسی را نیز با سند مصوبه غیرقابل انکار سازمان ملل و بالاتر از آن اعتراف صریح و مکتوب صدام‌ حسین مبنی بر پایبندی به قرارداد 1970 الجزایر به دست آورد؛ پیروزی درخشانی که در تاریخ جنگ‌های ایران بی‌نظیر بود، چرا که جنگی بود که طی آن حتی یک وجب از خاک وطن در اشغال دشمن باقی نماند و سپس تحقق وعده الهی در سرنوشت شوم صدامیان و ارتش بعث و ستون پنجم آنها منافقان و گرفتاری آمریکا در باتلاق عراق و افغانستان رقم خورد. همه این پیروزی‌ها مرهون فداکاری‌های شهدا، مفقودان، جانبازان، آزادگان، ایثارگران و خانواده‌های آنان بود که با ایثار جان، جسم، سلامتی، عمر و فرزندان خویش این فصل زرین را بر تاریخ این سرزمین ثبت کرده‌اند. اینجانب به عنوان کسی که از نخستین روزهای شروع تا پایان جنگ در مسئولیت‌های مختلف سربازی از سربازان و پاسداری از پاسداران و یک روحانی جان بر کف بودم، وظیفه خویش می‌دانم که در سالگرد آغاز آن حماسه جاویدان به همه پدران و مادران و خواهران و برادران درود و دست مریزاد بگویم و یادآوری کنم که نکند در مقابل این امدادهای الهی فردای قیامت، در بزم اولیا و انبیا و در پیشگاه شهیدان شرمنده باشیم.