هفته نامه آیینه یزد

تیتر یک شماره 490

هاشمی زنده است
مردان تاریخ تا آخر زنده هستند


آیینه یزد - هاشمی زنده است مردان تاریخ تا آخر زنده هستند

19 دی 1395 آیت ا... هاشمی رفسنجانی دعوت حق را لبیک گفت.
امام خمینی(ره) 37 سال پیش به مناسبت ترور نافرجام وی پیامی بدین شرح صادر کردند:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت‌الاسلام مجاهد متعهد آقای هاشمی عزیز مرحوم مدرس که به امر رضاخان ترور شد از بیمارستان پیام داد به رضاخان بگویید من زنده هستم. مدرس حالا هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است. آمریکا و دیگر ابر قدرت‌ها بدانند ملت ما زنده است. اجتماعات عظیم این دو سه روز شاهد زنده بودن انقلاب است. اینان با این تلاش‌های احمقانه نمی‌توانند انقلاب اسلامی ما را ترور کنند نمی‌توانند شخصیت انسانی اسلامی مطهری و هاشمی را ترور کنند هرچند ترورها حساب شده و سازمان یافته باشند و از لابلای آنها جای پای ابر قدرتها و جنایتکاران بین‌المللی به چشم بخورد. ملت با تمام قوا باید در مقابل دسیسه‌ها مقاومت کند توطئه‌ها را بشکند با کمال مراقبت انقلابی این جنایتکاران را شناسایی کنند و به دادگاه‌های انقلابی معرفی کنند. پاسداران انقلاب و رؤسای آنان موظفند از این شخصیت‌های ارزنده انقلابی حفاظت کنند و رفت و آمدهای مشکوک را تحت‌نظر بگیرند اگرچه خود آنان راضی نباشند. ملت بزرگ اسلامی مصمم است به نهضت اسلامی خود ادامه دهد و اجازه دخالت خیانتکاران را در کشور خود ندهد. ما ملت‌های بزرگ اسلامی را به همکاری در این نهضت اسلامی ایران دعوت می‌کنیم. باید دست جنایتکاران از ممالک اسلامی و از عموم مستضعقین قطع شود و وعده الهی نسبت به اقشار ملت‌های اسلامی تحقق یابد. من به آقای هاشمی فرزند برومند اسلام تبریک می‌گویم که در راه هدف تا نزدیک شهادت به پیش رفت و سلامت و ادامه خدمت ایشان را از خدای تعالی خواستارم.
والسلام علیکم و علی عبادا... الصالحین
روح‌ا... الموسوی الخمینی- 5/3/58
«کتاب صحیفه امام جلد 7 صفحه 495 و 496»

اگر الان در همه شبکه‌های تلویزیون هم از هاشمی تجلیل شود، فایده‌ای ندارد
به گزارش جماران، حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری به مناسبت درگذشت آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی بعد از مدت‌ها به تلویزیون آمده است. او در برنامه «این شب‌ها» از خاطراتش از رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت. ناطق نوری اظهار کرد: آشنایی بنده با آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی به آغاز نهضت امام در سال 42 برمی‌گردد. بعد از ارتحال آیت‌ا... العظمی بروجردی،‌ رژیم شاه احساس کرد خلئی به وجود آمده، غافل از اینکه زمین خالی از حجت نمی‌ماند. رژیم شاه طرح ایالتی و ولایتی را راه انداخت اما علما در برابرش ایستادند و مبارزات امام شروع شد. وی ادامه داد: قبل از ماه رمضان امام فرمودند وقتی برای تبلیغ به روستاها و بلاد می‌روید بگویید که بر سر اسلام چه می‌آید. بعد از ماه رمضان، در 25 شوال رژیم خواست گوشمالی بدهد، مرحوم آیت‌ا... گلپایگانی جلسه‌ای در فیضیه داشت، آنجا کماندوها آمدند و طلبه‌ها را زدند و فیضیه را ویران کردند. مبارزه از همانجا آغاز شد. ناطق نوری اظهار کرد: در هفتم یا چهلم فیضیه قرار شد مراسمی در مسجد بالاسر بگیریم. با دوستمان آقای گیلانی رفتیم به منزل آقای هاشمی. ایشان آنقدر دقت داشت که گفت کسی باید حرف بزند که تن صدایش خوب باشد. من که حرف زدم، گفت ایشان باید سخنرانی کند. گفتند چطور حرف می‌زنید، نمی‌ترسید ساواک شما را بگیرد؟ من گفتم من عمامه سیاه می‌زنم و عینک می‌زنم. شما تراکت‌ها را پخش کنید، وقتی ساواک درگیر این شد که چه کسی تراکت‌ها را پخش کرده، در آن زمان عمامه‌ام را عوض می‌کنم و می‌روم. رئیس دفتر بازرسی دفتر مقام معظم رهبری افزود:‌ جزوه عبرت و انتقام تقریبا زیر نظر آقای هاشمی کپی می‌شد و اگر در آن شرایط می‌فهمیدند معلوم نبود سرنوشت ایشان چه می‌شد چون خیلی تند بود. اینها آغاز آَشنایی من با آقای هاشمی بود. ناطق نوری گفت: ایشان را در پرونده امانی و بخارایی دستگیر کردند و مدتی زندان بودند. من یک بار به ملاقات زندانی‌ها در زندان قصر رفتم، سراغ ایشان را گرفتم، گفتند ایشان زیر شکنجه بیهوش شده و به بیمارستان برده‌اند. بعد از مدت‌ها ایشان آزاد شد. منزل آقای فلسفی بودیم که آقای هاشمی آمدند، آقای فلسفی گفتند که شنیده‌ام شما خیلی اذیت شدید. آقای هاشمی با اینکه خودشان تازه آزاد شده بودند، گفتند چیزی نبود من بنیه دارم اما آمده‌ام به شما بگویم به داد بقیه زندانی‌ها برسید. من با ایشان آَشنا بودم اما با این اتفاقات باعث می‌شد علاقه من به ایشان بیشتر شود. وی گفت:‌ آقای هاشمی جزء موسسین جامعه روحانیت مبارز هستند، آقایان مهدوی، مطهری، بهشتی، باهنر و... از موسسان بودند. ایشان بسیار فعال بود و کمک کار مرحوم بهشتی در تنظیم اساسنامه بودند و ظهور و بروز جامعی داشت. ناطق نوری اظهار کرد: تا اینکه مسئله کشید به آمدن امام به ایران. می‌دانید که بختیار جلوی ورود امام را گرفته بود. جامعه روحانیت تحصن کردند، از ارکان تحصن آقای هاشمی بود.

مردم آقای بازرگان را می‌شناختند و روی دست می‌گرفتند
وی به تحصن دیگری نیز اشاره کرد و گفت: قبل از اینکه امام از نوفل لوشاتو بیایند، مسئله تحصن کارگران نفت در آّبادان اتفاق افتاد، امام از آنجا هیاتی را تشکیل دادند. به من زنگ زدند و گفتند شما و آقای بازرگان به کمک آقای هاشمی بروید. هر جا می‌رفتیم آقای بازرگان را می‌شناختند و روی دست می‌گرفتند تا رسیدیم به آبادان. آقای هاشمی بعد از چند روز در پالایشگاه آّبادان سخنرانی کرد. سخنرانی ایشان همان و جلب نظر افکار عامه مردم و متخصصین به آقای هاشمی، همان. دیدند یک روحانی در مسائل تخصصی چنان سخنرانی می‌کند. بعد از آن،‌ من آنجا بودم. در خارک در اتاقی شروع کردند به صحبت. یکی آقایی کنار من بود، پرسید ایشان مهندس است؟ چطور اینقدر اشراف دارد؟ حجت السلام علی اکبر ناطق نوری، در برنامه «این شب ها» شبکه یک با بیان اینکه امام(س) به آیت‌ا... هاشمی بسیار اعتماد داشت و هر کاری داشت با او مطرح می‌کرد، گفت: امام(س) آنقدر به آیت‌ا... هاشمی اعتماد داشت که به او پیشنهاد تاسیس حزب داد و بعد پیشنهاد تاسیس حزب جمهوری اسلامی را مطرح کردند. آقای هاشمی در این باره همیشه می‌گفت که امام در آن زمان پول درست و حسابی‌ای در اختیار من گذاشت تا حزب جمهوری اسلامی را تشکیل دهم. اینگونه بود که این حزب با تلاش آقای هاشمی و در کنار کسانی مانند شهید باهنر، شهید بهشتی و موسوی اردبیلی، آیت‌ا... خامنه‌ای و غیره شکل گرفت. وی گفت: امام علی در جایی می‌فرماید: دل انسان‌ها مانند یک ظرف است و بهترین انسانها کسانی هستند که ظرفیت بیشتری دارند و به قول معروف شرح صدر دارند. به نظر من یک روحانی باید همینگونه بوده و سعه صدر داشته باشد. امام علی(ع) هم جاذبه دارد و هم دافعه. هم دوست ساز است هم دشمن ساز. انسان باید تحمل داشته باشد همانطور که خودش اهل نقد است. عده‌ای انتقاد می‌کنند اما تحمل پذیرفتن انتقاد را ندارند. مرحوم هاشمی در کشور ما جزء معدود افرادی بود که از این ظرفیت برخوردار بود. واقعا گاهی من از ظرفیت زیاد ایشان خلقم تنگ می‌شد. ظرفیت او عجیب بود. ناطق تاکید کرد: آیت‌ا... هاشمی انسان ریاکاری نبود. او از دو چهره بودن و تملق بدش می‌آمد و از هر کسی که این خصلت‌ها را داشت متنفر بود. او صراحت لهجه داشت و آنچه را تشخیص می‌داد، عمل می‌کرد و می‌گفت و باکی هم نداشت که علیه او چیزی می‌گویند یا کسی خوشش می‌آید یا بدش می‌آید که این اخلاق ایشان هم یک دستور اسلامی است.

هاشمی در مقابل دوستان هم صبر داشت
ناطق تاکید کرد: چرا مردم برای درگذشت یک روحانی با تمام هجمه‌ای که سالیان سال است علیه روحانیون وجود دارد تا این حد ناراحت می‌شوند؟ به خاطر خصوصیات اخلاقی و مدیریتی او در دوران زندگیش بود. هرچه بگذرد فقدان هاشمی بیشتر احساس می‌شود. آزادگی، صریح‌اللهجه بودن و صبوری دلیل این محبوبیت است. ناطق نوری در ادامه اظهاراتش با بیان این نکته که «به نظر من آقای هاشمی صبر را در همه جنبه‌ها داشت.» با خنده گفت که «در مقابل دوستان هم صبر داشت.» وی ادامه داد: واقعا صبور بود و تحمل می‌کرد آنچه را که حق تشخیص می‌داد، می‌گفت ولو اینکه به او بد بگویند. ناطق نوری در پاسخ به این سوال که «مقام رهبری در پیامشان اشاره‌ای کردند که سابقه رفاقت من و او به 59 سال تمام رسید و تعابیر دیگری هم که همه حکایت از هم نفسی ایشان با آیت‌ا... هاشمی دارد. این هم گامی و هم نفسی در عین اینکه به هر حال دو نفر نمی‌تواند هم رأی باشند، از نظر شما چگونه است؟»، گفت: اتفاقا این سوالتان مویدی بر عرایض بنده است که حکایت از آزادگی آقای هاشمی می‌کند. رفاقت این دو بزرگوار به 59 سال برمی‌گردد و اختلاف دید، که بهتر است بگویم تفاوت دید داشتند، این تفاوت دید هم مربوط به حالا نیست و از اول داشتند. در شیوه رفتار و زندگی تفاوت دیدی داشتند اما در عین حال رفیق و همرزم بودند و امام هم چشم امید به این دو بزرگوار دوخته بودند و هر دو را رکن برای بقای انقلاب بعد از خودشان می‌دانستند. رئیس دفتر بازرسی رهبری ادامه داد: این که مرحوم آقای هاشمی رفاقت را دارد، تعبد هم دارد، بسیار آدم متعبدی بود، ایشان هم نسبت به احکام که حالا مجتهدی بود، مقید بود، هم نسبت با انقلاب و امام و رهبری تعبد داشتند، شما تعبدشان نسبت به امام و انقلاب در این جمله می‌توانید ببینید که حتما در جنگ مخاطبان جسته و گریخته شنیدند و آن این بود که وقتی بحث قطعنامه می‌شود، شما ببینید امام نامه‌ای که در این رابطه برای مجلس دادند و حاج احمد در جلسه غیرعلنی برای ما خواند. امام می‌گویند فرمانده سپاه آمدند و گزارشی از جنگ دادند که این مقدار اسلحه و امکانات می‌خواهیم تا جنگ را ادامه دهیم. ناطق نوری به بیان روایتی از قبول قطعنامه از سوی رهبری پرداخت و اظهار کرد: امام، رئیس دولت را خواست و پرسید که شما چقدر می‌توانید امکانات تهیه کنید و آن‌ها هم از خزانه خالی سخن می‌گویند. امام می‌خواهد تصمیم بگیرد. فرماندهان جنگ از جمله آقایان هاشمی رفسنجانی و سایر مسئولان نزد امام می‌روند وقتی گزارش را می‌دهند و شرایط جنگ و امکانات را می‌گویند. امام تامل می‌کند که ما به مردم گفتیم جنگ جنگ تا پیروزی. آقای هاشمی می‌گوید شرایط شرایطی است که اگر بخواهیم ادامه بدهیم نظام و شما و مردم ضربه می‌خورند. شما پس اجازه بدهید من مسئولیت این کار را به عنوان فرمانده جنگ بپذیریم و بعد شما به عنوان رهبر دستور بدهید من را محاکمه و اعدام کنید تا انقلاب بماند. در این هنگام در حال که بغض گلوی ناطق نوری را گرفته بود و اشک در چشمانش حلقه زده بود، او گفت: هاشمی چنین آدمی بود. گفت من را اعدام و محاکمه کنید ولی انقلاب بماند شما خراب نشوید. این هاشمی است. این اعتماد هاشمی به انقلاب و امام است و حالا این عشق را شما بیایید تا انتخاب رهبری. شاید عده‌ای ندانند برخی از نادان‌ها. عذر می‌خواهم این رو می‌گویم برخی کم‌ظرفیت و مغرض، ذهن جمع کثیری از مردم را خراب کردند که به سود انقلاب و اسلام نیست که ذهن مردم را نسبت به مسئولین کشور خراب کنیم. وی در ادامه با بیان اینکه «بگذارید من اینجا درد و دل کنم.»، ادامه داد: وقتی این گروه آن گروه را زیر بار تهمت بکشاند مردم نسبت به این‌ها بدبین می‌شوند و وقتی گروه دیگر نسبت به این گروه تهمت بزنند، همین اتفاق تکرار می‌شود. به نظر شما اجماع مرکب نمی‌کنند مردم بد بین به کل نمی‌شوند؟ بی‌اعتماد به انقلاب و اسلام نمی‌شوند مگه ما دلمان لک زده بود که یک رژیم برود که ما بشویم وکیل و وزیر. ولله به مخیله ماهایی که دستگیرمان می‌کردند، نمی‌رسید. حالا من خیلی کاری نمی‌کردم اما امیدی به زنده ماندن نداشتیم که بخواهیم وزیر یا وکیل شویم. وی افزود: بعد به جان هم بیفتیم و مردم بدبین شوند، جوانان ما اعتقادشان لق شود. این هاشمی است که می‌گوید که من می‌پذیرم و من را اعدام کنید، تا شما و انقلاب سالم بمانید. خط قرمزهایی داشت، ایشان یک موقعی در این سروصداهای سال‌های آخری برخی پیشش رفته بودند، توقع داشتند که از ایشان حمایت کنند و آتش بیاورند. دشمن هم که بیکار ننشسته است یعنی اگر ما فکر کنیم دست از ایران و اسلام برداشته‌اند این محترمانه‌ترین تعبیر این است که ساده لوحی است چرا ما شخصیت‌هایمان را خراب کنیم؟ ناطق نوری تأکید کرد: آن روزی که هاشمی به درد این انقلاب خورد و می‌خورد را چرا فکر نکنیم. شما ببینید امام از دنیا رفت همه مضطرب بودیم که امام و این عظمت از دنیا بروند این نظام و انقلاب چه می‌شود، اما به هرحال خداوند برنامه ریزی می‌کند و تقدیر می‌کند خبرگان جمع می‌شوند و آقای هاشمی به عنوان رئیس خبرگان یک‌باره شروع می‌کند جمله‌ای را گفتن، واقعا این کم خدمت و تدبیر به انقلاب است؟ تا قیامت ما برای این نعمتی که سبب شد خدا به ما داد. شاکر باشیم و بر او رحمت بفرستیم کم است.

بعد از 37سال می‌خواهیم روی سر کچل استاد شویم
وی اظهار کرد:‌ ما چند تا مصاحبه کردم که ما قاعده بازی را بلد نیستیم. برخی‌ها گفتند که دیگر این حرف را نگو. اما به نظر من، چپ عین راست و راست عین چپ. چپ می‌آید همه را می‌زند و تا فراش مدرسه را عوض می‌کند، راست هم می‌آید همین‌گونه است. با همین وضع است که بعد از 37 سال هنوز می‌خواهیم روی سر کچل استاد شویم. گفتنی است زمانی که ناطق از تنگ‌نظری‌ها و انحصارطلبی‌ها حرف می‌زد، درستکار، مجری برنامه در تایید حرف او گفت: اسم یکی را نیاوریم؟ یعنی چی؟ که اشاره به ممنوع‌الخبری رئیس جمهور دوران اصلاحات داشت اما ناطق به او پاسخی نداد. انتقادات ناطق‌نوری از رسانه ملی: اگر در همه شبکه‌های تلویزیون هم از هاشمی تجلیل شود، فایده‌ای ندارد ناطق نوری در بخش دیگری از گفتگوی خود به انتقاد از افرادی پرداخت که تهمت‌هایی را به آیت‌ا... هاشمی می‌زدند. او گفت: ما مرده پرستیم. وقتی من بالای سر پیکر بی جان آقای هاشمی رفتیم و به چهره او نگاه کردم، نتوانستم خودم را نگه دارم چرا که تمام بی‌مهری‌ها و توهین‌ها و تهمت‌ها و کج اندیش‌‌ها علیه او در ذهنم مرور شد. ناطق نوری ادامه داد: من واژه نفوذی را زیاد قبول ندارم. خودمانیم. چرا فرافکنی کنیم؟ با تنگ‌نظری نمی‌توانیم کشور را اداره کنیم. وی افزود: مساله از دنیا رفتن هاشمی نیست، انسان همه می‌روند اما جفا این است که تهمت بزنیم، مگر ما مسلمان نیستیم؟ مگر قیامت نیست؟ چرا فرافکنی کنیم؟ این بی مهری‌ها علیه شهید بهشتی هم بود. او آنقدر بزرگوار بود که وقتی شورای انقلاب می‌خواست رییس صدا وسیما انتخاب کند دیدم جلوی اسم کسی را ضربدر زده که یک سره به او تهمت می‌زد. من به او گفتم این آدم تندی است گفت: آقای نوری ممکن است ایشان از چهره بهشتی خوشش نیاد از من خوشش نیاید اما مدیر لایقی است. این را بدانیم که تنگ نظری کشور را اداره نمی‌کند. وی با کنایه به صداوسیما گفت: اگر الان در همه شبکه‌های تلویزیون هم از هاشمی تجلیل شود، فایده‌ای ندارد باید قدر هم را بدانیم و تهمت نزنیم، ما اگر قدر همدیگر را بدانیم و از پتانسیل‌ها استفاده نکنیم اوضاع کشور درست نمی‌شود.
او در پایان شعری را هم برای آیت‌ا... هاشمی خواند؛
تا که بودیم نبودیم کسی / کشت ما را غم بی همنفسی
تا که رفتیم همه یار شدند / خفته ایم و همه بیدار شدند
قدر آئینه بدانیم چو هست / نه در آن وقت که افتاد و شکست