انعکاس آیینه شماره 499
حلقه مرید و مرادی را با ریاستجمهوری اشتباه گرفتهاید
«خبر نوشتن نامه محمود احمدینژاد به دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا منتشر شد. او در نامهاش نوشته بود که به عنوان یک انسان برای انسان دیگر نامه نوشته و رهنمودهایی به او داده است. نوشته بود که به حقوق زنان اهمیت بدهد و حق مردم ستمدیده جهان از آمریکا را بستاند. همان زمان گفته شد که نامه به سفارت سوئیس به عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران تحویل داده شد و به توییت شخصی ترامپ در توییتر هم ارسال شده است. حالا اما در تازهترین خبر، 24آنلاین نوشته: نامه رئیس دولتهای نهم و دهم خطاب به رئیسجمهور آمریکا تحویل نگهبان سفارت سوئیس در تهران (به عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران) شده است. چند روز بعد هم سفارت سوئیس با اعلام این خبر به وزارت خارجه ایران گفته است این سفارت و کشور متبوعش نقش نامهرسان ندارند. اردشیر نوریان، نماینده مردم شهرکرد در مجلس اقدام محمود احمدینژاد به ارسال نامه برای ترامپ را غیرمعقول و دور از تعاریف دیپلماتیک دانسته و میگوید: اگر کسی میخواهد در موضوعات بینالملل اظهارنظر کند، روش و مسیر آن مشخص است و نباید مسئولان سابق کشور با اقدامی ناپسند باعث بروز مشکلات برای کشور شوند. برای نامهنگاری در سطح مقامات دو کشور یکسری مقدمات دیپلماتیک و پروتکلهای بینالمللی وجود دارد که باید هر مسئولی در هر کشوری این مسائل را رعایت کند.»(1)
راقم این سطور با مطالعه و ملاحظه اخبار چند روز اخیر درباره اقدامات انتخاباتی احمدینژاد، بقایی و مشایی بهویژه وقتی خبر مسافرتهای استانی محمود احمدینژاد منتشر گردید بنا را بر این گذاشت تا مطالبی در این ستون درج و نشر گردد. ضمن اینکه آرزوی رد صلاحیت هیچیک از نامزدهای انتخاباتی را ندارد مگر اینکه به حکم قانون مصوب فردی نتواند در انتخابات خود را بهعنوان کاندیدا معرفی نماید.
«21 اردیبهشت 92 احمدینژاد بعد از سه روز روزهگرفتن و 14 هزار نذر صلوات، به قول خودش بعد از هشت سال، مرخصی گرفت که بتواند حماسهای خلق کند. دست مشایی را گرفت و به ستاد انتخابات وزارت کشور رفت، آنجا به خبرنگاران گفت: «من آقای مشایی را 28 سال است که میشناسم، وی فردی مؤمن، پاک و کارآمد است، او عمیقا باورمند به ارزشهای الهی و اصول برآمده از اندیشه امام است و عمیقا به توانمندیهای عظیم ملت ایران باور دارد. مشایی همه قوتهای این دولت و برادر کوچکش احمدینژاد را دارد و نقاطی برجسته و کاملتر و بالاتر از آن دارد». احمدینژاد آن روز با بیان اینکه مشایی یعنی احمدینژاد و احمدینژاد یعنی مشایی گفت: «انتخابات حق ملت است و ملت ما نشان داده است که بهترین انتخابکننده است، همه باید به انتخاب مردم تسلیم باشند و از منتخب ملت حمایت کنند. من باور دارم ملت بزرگ ایران با خلق حماسه عظیم جایگاه خودش را در جهان ارتقا خواهد داد و رنگ یأس را بر چهره بدخواهانش خواهد پاشید».(2)
ممکن است در آیندهای نزدیک با ذکر سلام و صلوات برای دومین بار احمدینژاد و مشایی، حمید بقایی را همراهی نمایند و برای ثبتنام کاندیدای ریاست جمهوری به وزارت کشور ببرند و بدین صورت حمید بقایی پس از ثبتنام مجدداً مطالب زیر را تکرار نماید و تاکید کند: افتخار میکند بدون اجازه احمدینژاد آب نمیخورد!! به گزارش دولت بهار، «حمید بقایی که پیش از این برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم اعلام آمادگی کرده است، در یک نشست تبیینی با حضور جمعی از حامیانش اظهار کرد: گفتهاند فلانی بدون اجازه احمدینژاد آب نمیخورد. من افتخار میکنم که بدون اجازه دکتر احمدینژاد آب نخورم، برخلاف کسانی که بدون اجازه بیگانه آب نمیخورند! وی ادامه داد: یکی از دلایل حضور بنده ظلمی است که به مردم و عدالت شد. وقتی به دروغ خدمات دکتر احمدینژاد و هشت سال خدمت را که متعلق به ملت است زیر سوال میبرند، ظلم است. بقایی افزود: وقتی جواب تهمتها را میدهیم بهجای پاسخ، تمسخر میکنند. بسیاری از مشکلات ما ناشی از همین بیاخلاقیها است. وی همچنین بیان کرد: اعتقاد دارم مشکلات اقتصادی قابل حل است. بدانید قطعا من راه، روش و شیوه استاد خودم جناب آقای دکتر احمدینژاد را ادامه خواهم داد. بقایی در ادامه گفت: تلاش میکنم دروغ برای همیشه از این کشور جمع و اخلاق حاکم شود. انشاءا... به نقطهای برسیم که ایران همچون گذشته نگین تاریخ شود.»(3)
اطرافیان کاندیداها برای معرفی ثبتنام شوندگان جلساتی تشکیل میدهند، در تایید آنها سخنرانی میکنند پاسخ سؤالات مردم را میدهند و هیات حاکمهای که خود را پاکترین دولت روزگار میدانست باید پاسخ دهد، در نهایت چرا این همه ارتشاء و فساد اقتصادی و دزدیهای کلان در دولت نهم و دهم رخ داد؟ و یا تورم و گرانی به حد اعلا رسید، و کمر مردم را میشکست؟ مردم مشاهده خواهند کرد مشایی داد سخن میدهد و میگوید: «ما فردی میخواهیم که وقتی رئیسجمهور شد بیاید اونجا بگوید که ملت ایران شما که در غیاب احمدینژاد من را به خاطر احمدینژاد انتخاب کردهاید افتخار میکنم که شباهتی به دکتر احمدی نژاد داشته باشم من افتخار میکنم. با این افتخار میگویم و واقعاً به اینکه میگویم باور دارم که بقایی به احمدینژاد شبیهتر است، چون الان خیلیها پیش من میآیند میگویند آقا ما تو را قبول داریم همین الان هستی پیش کار ولی آقای بقایی را اصلا ما نمیدانیم چه جوری هست واقعاً شما تایید میکنید گفتم تایید میکنم گفتم حالا یه 20 روز دیگه بگذرد شما همه متوجه میشوید که من چی گفتم.»(4)
گرچه احمدینژاد از کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 فرو ماند. امّا اگر نامزد انتخابات میشد و در مناظرهها شرکت میکرد به قول شادروان آیتا... هاشمی رفسنجانی تا حدی از آن کوه یخ فسادی که تاکنون تنها قله آن نمایان شده آشکارتر و عیانتر میشد و مردم بیشتر به نحوه حکمرانی 8 سال دوران دولت نهم و دهم پی میبردند. گرچه ممکن بود دوقطبی شدن و مشکلات بهوجود آمده تهدیداتی برای جامعه داشته باشد. احمدینژاد اکنون به عنوان طلبکار میگوید: «شرایط چهارماه پیش برای آن زمان و در پاسخ به سوالات آن مقطع بود/ الان شرایط فرق کرده است. خیلی وقتها نمیشد مستقیم حرف زد. 4 ماه پیش میخواستند یک عده را بیاورند و به اسم ما قالب کنند/ من خودم فعلا و البته فعلا در مقوله انتخابات مستقیم وارد نمیشوم، ولی بقیه دوستان که منعی ندارند/ به من گفتند تو خودت نباش ولی رایت را بیاور پشت سر ما باشد گفتم اصلا از این خبرها نیست. آقای بقایی انسان مومن، پاک، ولایی و خط امامی است/ اینکه رهبری عزیز فرمودند تو کاندیدا نشو معنیاش این نیست که من نسبت به انقلاب و وضعیت کشور بیتفاوت باشم و سکوت کنم./ سکوت کنم که کشور را دو دستی بدهند به آمریکا؟! سکوت کنم تا مردم را له کنند؟!/... سکوت بنده ادامه نخواهد داشت و به اتهاماتی که متوجه عملکرد دو دولت نهم و دهم شد پاسخهای کوبنده و پیدرپی خواهم داد/ ما با صدایی رسا و بلند میگوییم به هیچ یک از دو جریان سیاسی کشور وابستگی نداریم/ اگر به گروهها و شخصیتهای سیاسی وابسته باشیم نمیتوانیم در جهت خواستههای مردم حرکت کنیم/ سکوت ما به معنی بیتوجهی به مسائل نیست. مملکت را بکنند توی حلقوم آمریکا و ما نگاه کنیم؟! مردم را له کنند؟! ثروتهای ملت را بالا بکشند؟! شوخی نداریم در این مسائل... همه حق دارند نامزد انتخابات شوند و کسی نباید بگوید چه کسی بیاید چه کسی نیاید. آنها که مدعی دموکراسی بودند امروز از حذف رقیب سخن میگویند! به فضل الهی، به وقتش سیلیهای پیدرپی خواهد آمد. خیال میکنند ملت مرده است و کسی پیدا نمیشود جواب اینها را بدهد؟/ چه کسی تو را اینقدر پر رو کرده که راجع به ملت ایران این طور حرف میزنی؟ انگار به دیوار سفت نخوردی (خنده حضار)»(5)
از خبرهای خوش احمدینژاد سفرهای استانی است بنابراین احتمالاً به یزد هم مسافرت خواهد کرد درحالیکه خوشبختانه از وضع سابق دیگر خبری نیست تا قبل از مسافرت احمدینژاد متاسفانه آموزشوپرورش استان بخشنامهای به مدارس ارسال نماید حتی دانشآموزان کلاسهای اول تا پنجم ابتدایی را هم در مسیر به صف کنند، کارگزاران حکومتی اتوبوسها و مینیبوسها را برای آوردن مردم از مناطق اطراف استان به مرکز یزد تجهیز و آماده نموده باشند، سخنرانانی از طریق صداوسیما مردم صبور یزد را با موعظه و نصیحت و خواندن چند حدیث و خبر بهعنوان اکرام و اعزاز میهمان فرا خوانده و دستور صریح مولای متقیان حضرت علیبنابیطالب به مردم شهر «انبار» را از یاد برده باشند و به هر تقدیر مانند آن زمان از خدم و حشم و وجه 750 میلیارد دلار نفتی خبری نیست که بخشی از آن به حساب آن فرد یا گروه و دسته قبلاً واریز گردد و... روز موعود فرا میرسد و احمدینژاد با همراهان به دارالعباده میرسند، روزگار است و دیدن دوروی سکه، پیشینیان ما گفتهاند: «گهی پشت زین و گهی زین به پشت» در این اثنا از حاضران یکی میپرسد آقای احمدینژاد! حمید بقایی که بدون اجازه شما آب نمیخورد شما را چه کاره این مرزوبوم میداند؟ مگر نه اینکه رئیس جمهور باید انسانی وارسته و «پس از مقام رهبری عالیترین مقام رسمی کشور است و مسولیت اجرای قانون اساسی و تنظیم روابط قوای سهگانه و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود، بر عهده دارد. رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.»(6)
آیا حلقه مرید و مرادی را با صندلی ریاست جمهوری اشتباه نگرفتهاید که بقایی میگوید: بدون اجازه شما آب نمیخورد! ضمناً در اسفند ماه 1394 اکثریت مردم یزد در سراسر استان هیچیک از کاندیداهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی را که مخالف برجام بودند به مجلس نفرستادند بنابراین نظر شما 3 نفر (احمدینژاد، بقایی و مشایی) نسبت به برجام چیست؟ آیا بازهم میگویید آن قدر قطعنامه صادر کنند تا.... در مورد آزادی مطبوعات و موارد متعدد دیگر در دولت نهم و دهم سخن فراوان است که در آینده باید بدان پرداخت. نکته آخر اینکه خوانندگان داستان رند و باروت و سیاه دانه را مکرر شنیدهاند، «گویند رندی را بر دروازه شهری به کیسهای مشکوک گرفتند. سر کیسه بگشودند، باروت بود. پرسیدند: این چیست؟ به پاسخ درآمد که: سیاهدانه است! اندکی از آن برگرفتند و آتش زدند. زبانهی آتش به ریش «رِند» درافتاد و ریشش را کِز داد (سوزاند). گفتند: حال چه میگویی؟ گفت: نگفتم سیاهدانه است!؟»(7)
مدیرمسئول
پی نوشتها:
1- شرق، 21/12/95
2- پایگاه خبری قانون، 4/12/95
3- اعتماد، 19/12/95
4- بخشی از سخنان اسفندیار مشایی در تایید حمید بقایی، 13/12/95
5- انتخاب، 20/12/95
6- اصل 113 و 115 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
7- روزنامه اطلاعات، دکتر محمدعلی فیاضبخش، 13/12/1394