تیتر یک شماره 547
نوروز جشن انسانیت است
زدودن زنگار از دلها و آفریدن امیدها و رفع نگرانیها و کدورتها بین اقوام و دوستان و آشنایان پدیدهای کاملاً خدایی است
محمد خسروی: نوروز آغاز سال ایرانیان است. اما نه فقط ایرانیان که طبیعت و خلقت نیز به تمامی آن را جشنِ آغاز میداند. رستاخیز رویش و زیبایی و دلربایی. پدیدار شدن آیههای خداوند بر گستره زمین. نوروز سنتی کاملاً ایرانی است با معیارهای بهنجار و بسامان بر پایه اعتقادات و باورها و جهانبینی فطری. معیارهای بهنجار و بسامان نوروز که طی اعصار و قرون از گذشتگان به یادگار مانده جشن نیکی و عدالت و دوستی و رفاقت و برابری و اعتدال است. همچنانکه طبیعت و آفرینش به اعتدال میگراید و نیز شب و روز و گرما و سرما و زمین و آسمان و گردش ماه و خورشید. نوروز گویی جشن انسانیت است. شکوه نوروز در شکوه مردم است. در پیوند و ارتباط انسانها با یکدیگر است. جشن مهرها و عاطفهها و امیدها و آرزوهاست. نوروز جشن خوبیهاست. این که در نوروز به شما تبریک میگویند یعنی شما را به جمع خود خواندهاند تا در شادی و آرامش و سلامت با جمع زندگی کنید و طبیعت به تمامی و با دستهای بخشنده امکان وقوع این جشن نو را فراهم آورده است. خاک، آب، هوا، اقلیم، نسیم، گیاه، درخت، پرندگان، جانوران، جویباران، آسمان و آفتاب همه و همه دست در دست یکدیگر نهادهاند تا بهترین شرایط را برای زایش نوروز مهیا کنند.
جای نوروز از سویی کوه و دشت و صحراست و از دیگر سوی در خانههای مردم و نه فقط در خانهها که در دلها. دشت و صحرا را طبیعت، خود با آفرینشی نو به دست توانای خداوند میآراید. خانههای مردم امّا نیاز به مرمت و نظافت دارد زدودن تاریکی و سیاهی و بازسازی درها و پنجرهها و شستن فرشها و پردهها و رنگآمیزی درها و دیوارها یعنی خانه تکانی. زدودن زنگار از دلها و آفریدن امیدها و رفع نگرانیها و کدورتها بین اقوام و دوستان و آشنایان پدیدهای کاملاً خدایی است و گستردن سفرههای نوروزی بزرگترین و بهترین هدیه برای شروع محبت و عشق و علاقه و پیوند است تا زشتیها بدل به زیبایی شود و عفریت غم و اندوه از بلندای کرسی روح و روان به زیر آید و شادمانی و نشاط و حلاوت و شیرینی چون عروسی زیبا بر تخت وجود آدمی تکیه زند. در آیین نوروز قهر و دل چرکینی و کدورت و نگار خاطر نیست. ناپاکی و پلیدی و پلشتی جایی ندارد. غرور و تعصب و خودبرتربینی و شیطنت مذموم است. نوروز هنگام عدل و داد است. یعنی بهرهمندی همگان از نعمتهای آسمانی و زمینی و باید اینگونه باشد که اگر نیست ما آدمیان در همدلی و همزبانی و دوستی و مهربانی و آدمتر شدن کوتاهی کردهایم و این بن مایههای انسانی در نوروز هر سال متجلّی میشود و فرصت بروز و ظهور مییابد که این عین عدل و داد است. در اشعار شاعران سلف، سرودههای بس زیبا و شگفت در وصف نوروز آمده است که گزیدهای از اشعارِ نغزِ شاعرِ بلند پایه ملک الشعرای بهار زیبندهتر مینماید.
سالی دگر ز عمر من و تو به باد شد
بگذشت هر چه بود، اگر تلخ اگر لذیذ
بگذشت بر توانگر و درویش هر چه بود
از عیش و تلخکامی، و از بیم و از امید
ظالم نبرد سود، که یک سال ظلم کرد
مظلوم هم بزیست که سالی جفا کشید
جامجم است صفحة تاریخ روزگار
مانده به یادگار، ز دوران جم پدید
هر چند کهنه است، به هر سال نو شود
کهنه بدین نوی به جهان گوش کی شنید؟
چون عاقبت برفت بباید از این جهان
آزاد مرد آن که چنان رفت کان سزید
دردا گر از نهیب تو آهی ز سینه خاست!
غبنا گر از جفای تو اشکی به ره چکید!
بِستُر گر از تو گَردی بر خاطری نشست
برکش گر از تو خاری بر ناخنی خلید
محنت فرا رسد چو ز حد بگذرد غرور
رِخوت فزون شود چو ز حد بگذرد نبید
هان ای پسر، به پند پدر دل سپار از آنک
این گوهر گران را با نقد جان خرید
دِه گوش بر نصیحت استاد، ور نه چرخ
گوشَت به تیغ مکر بخواهد همی برید
هرکس به پند مشفق یکرنگ گوش داد
گلهای رنگرنگ ز شاخ مراد چید...
خانهتان آبادان، دست و دلتان آمیخته با مهر و محبت، وجودتان سرشار از خوبی و زیبایی و زندگیتان لبریز از سلامتی و صحت باد. گلهای رنگارنگ دشت و صحرا در فصل پر طراوت بهار تقدیم قدمهای استوارتان برای خوب زیستن باد و دستان توانایتان برای یاری رساندن به دیگران همواره نیرومند باد. آسودگی و نشاط و شادابی نصیبتان که برای دیگران خیر و نیکی و سعادت میجویید. بر تحقق این آرزوها سزاست تا دستی به دعا برآریم که: ای تغییردهنده دیدهها و دلها و ای تدبیرکننده آیههای آفرینش و ای دگرگون کننده دروغها و منشها و کردارها! زیباترین چهره زندگی را در بهترین حالتها برای یکایک افراد جامعه ما مقدر و مقرر فرما. نوروز به تمامی هممیهنان بویژه همشهریان و بخصوص فرهنگیان و دانشآموزان و پدران و مادران و یکایک همکاران محترم مجتمع آموزشی حضرت مجتبی(ع) فرخنده باد. باشد که در پناه پروردگار یکتا لحظه لحظه زیستن همگان سرشار از نیک بختی و سعادت و خیر و زیبایی گردد. چنین باد.