انعکاس آیینه شماره 552
مسئولان باید مجری قانون، نقدپذیر و پاسخگو باشند
اخیراً بهدنبال حمله یکی از افراد گشت ارشاد به خانمی که رعایت حجاب ننموده بود واکنشهای متفاوتی در بین تعدادی از اشخاص و نهادها نشان داده شد و بعضی از افراد، رسانهها و سازمانها با پرداختن به این مسأله چنان طرح موضوع مینمودند که ضارب را تبرئه و رفتارش را به عنوان انجام وظیفه اداری و شغلی توجیه نمایند. در چندین دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هر نهاد و سازمان و قوهای که احیاناً در معرفی یا رسیدگی به پرونده خطاکار، مجرم، متخلف، سوءاستفادهکننده از مقام و منصب، گیرنده رشوه و زیرمیزی، رانتخوار و مفسد اقتصادی از هر صنف و طبقه اعم از روحانی و مکلا، فرهنگی و دانشگاهی، بازاری و صنعتگر، قاری قرآن و واعظ، قاضی و دادستان، وزیر و وکیل، مدیرکل و عضو ارشد فلان اداره و نهاد، یا به اصطلاح آقازادهای خطاکار و... بنابه دلایل و یا مصلحتهایی کوتاهی شده یا به موقع پرونده این افراد مراحل اداری و قضایی را طی نکرده و براساس عدالت و قانون منجر به صدور حکم نشده در نهایت شایعات گسترش یافته و پرسشهایی در اذهان مردم به وجود آمده و بهانه به مخالفان نظام و خارجنشینان نیز داده تا به توضیح و تفسیر و تجزیه و تحلیل و گمانهزنیهای خودساخته بپردازند. به یقین عدم رعایت حجاب توسط یک خانم در هر شهر و کوی و برزن، برابر با قوانین مجازات خاص خود را دارد امّا مجوزی برای ضرب و شتم وی در انظار عمومی نیست. مردم صبور و متدین این مرزوبوم تلاشها و زحمات مدیران و مسئولان وظیفهشناس و ایثار و فداکاری نیروهای حافظ آسایش و امنیت را ارج مینهند و به تمام مدیران و مسئولان که در قوای مقننه و مجریه و قضائیه با کمال صداقت و درستی انجام وظیفه مینمایند احترام میگذارند.
عموم شهروندان تقاضا و درخواستی جز اجرای صحیح قوانین مصوب و رعایت عدالت و احقاق حقوق واقعی خود را ندارند و هر ایرانی باید بتواند با رعایت ادب و احترام در صورت احساس اشتباه و عملکرد نامتوازن هر مسوول بدون ترس و دلهره حقیقت را بازگو نماید و چون به غیر از چهاردهمعصوم صلواتا... علیهم اجمعین حاکمان و زمامداران و مسئولان و مدیران در معرض خطا و اشتباه هستند نظرات اصلاحی خود را مطرح و از مبالغه و اغراق بپرهیزد. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امامخمینی(ره) بعد از شنیدن سخنان اغراقآمیز مرحوم فخرالدین حجازی در دیدار نمایندگان نخستین دوره مجلس شورای اسلامی ایران و سخنان مرحوم آیتا... مشکینی رئیس وقت مجلس خبرگان در گردهمایی ائمه جمعه شهرها در سال 1366 واکنش نشان دادند و مقام رهبری در جمع فرماندهان نیروی زمینی ارتش و نیروهای مسلح بعد از شنیدن کلمات مبالغهآمیز واکنش نشان دادند و یا وقتی در اصفهان یکی از حاضران ایشان را «علی زمان» خواند در جواب، دیگران را از بیان آن جملات و تعابیر نهی نموده و از جمله گفتند: «وقتی کسانی اسم مبارک امیرالمومنین(ع) یا اسم مبارک ولی عصر روحی فداه را میآورند بعد اسم ما را هم دنبالش میآورند بنده تنم میلرزد. آن حقایق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتیم بسیار فاصله دارند. ما گیاه همین فضای آلوده دنیای امروزیم، ما کجا، کمترین و کوچکترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبر آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشی فدا شده در کربلای امام حسین(ع) کجا ما خاک پای آن غلام هم محسوب نمیشویم اما آنچه که حقیقت است این است که ما به عنوان مسلمانانی که راهمان را شناختهایم تصمیم خود را گرفتهایم و نیروی خود را برای این راه گذاشتهایم، با همه وجود در این راه شرکت میکنیم و ادامه خواهیم داد. نواقصی در کار ما وجود دارد همه این نواقص هم قابل حل است البته وقتی این نواقص را حل کنیم اینطور نیست که به عنایت مطلوب رسیدهایم نه راه کمال تمام نشدنی است در این جادهای که ما حرکت میکنیم هر کیلومتربه کیلومتر آن توقف ممنوع است نباید توقف کرد همچنان باید جلو رفت.
بسیاری از مشکلات کنونی که ملت و کشور ما با آنها دست به گریبان است قابل حل است مقداری از آنها بر عهده من و امثال من و بر عهده دولتمردان است یک مقدار از آن هم بر عهده مردم است...»(1)
...از جمله وظایف رسانهها این است که با درج واقعیتهای جامعه و تذکرات لازم به مسئولان و مدیران و زمامداران و حاکمان و به دور از مجیزگویی یا بیان کلمات و عبارات ستایشآمیز و مبالغهگویی یادآوری نمایند مصلحت آن است با توصیه و سفارش این یا آن و برخلاف حق از متخلف حمایت نکنند و در عوض مساعدت نمایند تا کسی که به حق خود قانع نیست به سزای اعمالش برسد در این صورت اعتماد مردم بیش از گذشته جلب خواهد شد. نامههای مولای متقیان به عدهای از قاضیان و استانداران و فرماندارانش نشانگر این است که آن حضرت به موقع و بدون اغماض به آنان تذکر و هشدار و انذار میداد و سخن از تضعیف نظام و یا مصلحتاندیشی نبود و توصیه دیگران نیز کارساز واقع نمیشد آن حضرت مینویسد: «به من خبر دادند که خانهای با هشتاد دینار خریدهای، و سندی برای آن نوشتهای، ای «شریح!» اندیشه کن که آن خانه را با مال دیگران یا با پول حرام نخریده باشی، که آنگاه خانه دنیا و آخرت را از دست دادهای...»، «...همانا پست فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نبوده، بلکه امانتی در گردن تو است، باید از فرمانده و امام خود اطاعت کنی، تو حق نداری نسبت به رعیت استبداد ورزی، و بدون دستور به کار مهمّی اقدام نمایی...»، «اگر به من گزارش کنند که در اموال عمومی خیانت کردی، کم یا زیاد، چنان بر تو سخت گیرم که کم بهره شده، و در هزینه عیال، درمانده و خوار و سرگردان شوی! با درود...»، «...اگر تو را از فرمانداری مصر عزل کردم، فرماندار جایی قرار دادم که اداره آنجا بر تو آسانتر، و حکومت تو در آن سامان خوشتر است...»، «...به من خبر رسیده که کشت زمینها را برداشته، و آنچه را که میتوانستی گرفته، و آنچه در اختیار داشتی به خیانت خوردهای، پس هرچه زودتر حساب اموال را برای من بفرست و بدان که حسابرسی خداوند از حسابرسی مردم سختتر است. با درود...»، «ای پسر حُنَیف، به من گزارش دادند که مردی از سرمایهداران بصره، تو را به مهمانی خویش فرا خواند و تو به سرعت به سوی آن شتافتی خوردنیهای رنگارنگ برای تو آوردند، و کاسههای پر از غذا پیدرپی جلوی تو نهادند گمان نمیکردم مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندانشان با ستم محروم شده، و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شدهاند...»، «...گویا تو در راه خدا جهاد نکردی و برهان روشنی از پروردگارت نداری، و گویا برای تجاوز به دنیای این مردم نیرنگ میزدی، و هدف تو آن بود که آنها را بفریبی و غنائم و ثروتهای آنان را در اختیارگیری، پس آنگاه که فرصت خیانت یافتی شتابان حملهور شدی، و با تمام توان اموال بیتالمال را که سهم بیوهزنان و یتیمان بود، چونان گرگ گرسنهای که گوسفند زخمی یا استخوان شکستهای را میرباید، به یغما بردی، و آنها را به سوی حجاز با خاطری آسوده، روانه کردی، بیآنکه در این کار احساس گناهی داشته باشی...»، «...آیا به معاد ایمان نداری و از حسابرسی دقیق قیامت نمیترسی ای کسی که در نزد ما از خردمندان بشمار میآمدی، چگونه نوشیدن و خوردن را بر خود گوارا کردی در حالی که میدانی حرام میخوری و حرام مینوشی چگونه با اموال یتیمان و مستمندان و مؤمنان و مجاهدان راه خدا، کنیزان میخری و با زنان ازدواج میکنی که خدا این اموال را به آنان واگذاشته، و این شهرها را به دست ایشان امن فرموده است.»(2)
برای جلوگیری از آنچه که باعث رکود و ایجاد نارضایتی بین مردم میگردد اینکه دستاندرکاران و مقامات مسوول به درخواستهای بحق و قانونی مردم عنایت داشته و افراد شایسته را برای اداره امور و بویژه در پستهای کلیدی بگمارند، مقامات و زمامداران و کارگزاران نظام اسلامی و دولتمردان از اشرافیگری و تجملگرایی و کاخنشینی پرهیز کنند، در هزینهها صرفه و صلاح کشور را درنظر گیرند، خواهان مجیزگویی دیگران نباشند تا در نهایت اختلافات موجود طبقاتی و تبعیضهای ناروا و انتقاد به عملکردها و اعتراضات کاهش یابد و مردم بتوانند با آرامش بیشتر در مسیر زندگی گام بردارند.
مدیرمسئول
پی نوشتها:
1- فرازی از بیانات مقام رهبری در اجتماع بزرگ مردم اصفهان، 8/8/1380
2- «نهج البلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، نامههای 3، 5، 20، 34، 40، 45 و 41