تیتر یک شماره 554
ناامید کردن مردم توطئه است
بی اخلاقی چهرهی دین را نادرست نشان میدهد
خرداد که میرسد نام روح خدا در ضمیر ما بیش از هر زمان دیگر نقش میبندد.
خرداد که میرسد نام روح خدا در ضمیر ما بیش از هر زمان دیگر نقش میبندد. از پانزده خرداد و آغاز حرکت انقلاب تا چهاردهم خرداد و عروج آن یگانه اعصار. بی شک نمیتوان از کنار نام او گذشت و به احترام کلاه از سر بر نداشت. نمیتوان نام او را شنید و زیر لب صلوات نفرستاد. بگذار نابخردان بر طبل جهالت خویش بکوبند؛ آیندگان این سرزمین چون گذشتگانش نه تنها انقلاب را که از این پس ایران را با نام بلند او میشناسند. و امروز ماییم و وصیتهای او، سخنان او که چرا راه آینده ماست. پس بگذارید در این ایام، هر روز سخنی از سخنان او را با هم مرور کنیم. به خصوص آن سخنان که کمتر بازگفته شده است و به وظیفه خویش در مواجهه با آن توجه کنیم.
حدیث اول:
حضرت امام در وصیت نامه خویش با ریزبینی دقیق به خطری که امروزه همهی ما با آن مواجهیم اشاره میکنند و مینویسند:
(1) از توطئههای مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهههای معاصر، و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم میخورد، تبلیغات دامنهدار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است.
(2) گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که 1400 سال قبل وضع شده است نمیتواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند، یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است، و درعصر حاضر نمیشود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند، و امثال این تبلیغات ابلهانه
(3) و گاهی موذیانه و شیطنتآمیز به گونه طرفداری از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهی سر و کار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور میکند، و حکومت و سیاست و سررشتهداری بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوی است، چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیای عظام است!
(4) و معالأسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان ومتدینان بیخبر از اسلام تأثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به مثابه یک گناه و فسق میدانستند و شاید بعضی بدانند! و این فاجعه بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود.(صحیفه امام- جلد 21- صفحه 403-404)
در این فرمایش چنان که اشاره کردیم چهار نکته مورد اشاره قرار گرفته است. نخست: اشاره به تبلیغات در جهت ناکارآمد نشان دادن دین در عرصه اجتماع است. البته روشن است که ناکارآمدی دین به معنای ناکارمدی دین داران است چراکه دین هویتی در خارج جز در قالب دینداران نمییابد. در راستای این سخن حکیمانه، باید بپذیریم که دشمنان حکومت دینی که گاه مخالفین دین هستند و گاه -چنانکه در بند چهارم مورد اشاره قرار گرفته است- موافقین ظاهربینِ دین، برای اثبات ادعای خویش بیش از هر چیز به عملکرد حاکمان دینی استناد میکنند. طبیعی است که اگر ما به عنوان عاشقانِ عقل گرای امام بخواهیم از اندیشه امام دفاع کنیم بیش از هر کار دیگر، بهتر است با عمل خود از مبنای ایشان دفاع کنیم. مدافعینِ جدایی دین از حکومت و سیاست اگر با حکومت دینی مقتدر و کارآمد مواجه شوند، براهین فلسفی خویش را هم از دست میدهند. نویسنده این مقال واقف است که امروز به سبب تبلیغات دشمنان و البته برخی عملکردهای غلط، دفاع از کارآمدی نظام سخت شده است ولی منصفانه معتقد است مجموعهی عملکرد حاکمیت دینی قابل قبول و قابل دفاع است. اما با کمال تواضع معتقدم که در این تبلیغات که در صدد ناکارآمد نشان دادن حکومت دینی است، امروزه تنها دشمنان انقلاب دخالت ندارند بلکه این دوستان انقلاب هستند که برای ملکوک کردن جناح دیگر به گونهای تبلیغ میکنند که نتیجه اش، القای ناکارآمدی نظام اسلامی است. اگر همهی تریبونهای رسمی هم صدا با دشمنان حکومت دینی که گاه در لباس مقدّسین جلوه میکنند، به یک دولت بتازند و نتیجه آن را گاه تا حد خیانت بالا ببرند، آیا مردم نمیپرسند این چه سیستمی است که نمیتواند از خیانت، در حد ترکمانچای، ممانعت نماید؟ از این دست مثالها در ذاکره همه شما وجود دارد، به راحتی آن را بیابید و اذعان کنید که عمل به وصیت امام در نخستین بندی که امروز مورد اشاره قرار دادم، آیا جز از راه امید بخشی میسّر است؟ نکتهی دیگر آنکه: شاید بتوان گفت آنچه دین را ناکارآمد و حتی زشت جلوه میدهد ورود دین در سیاست نیست، بلکه ورود سیاست زدگی در دین است. سیاست ممکن است که با اخلاق که جوهرهی دین است ناسازگار نباشد، ولی سیاست زدگی پایبند اخلاق نیست و همین بی اخلاقی چهرهی دین و ذات آن را کریه و نادرست نشان میدهد. پس مدافعین حکومت دینی باید از سیاست بازی در عرصه حکومت جداً دوری کنند. منبع: جماران