انعکاس آیینه شماره 556
خطیب نمازجمعه حومه یزد و توجیه غیرمنصفانه
بزرگان نظام جمهوری اسلامی ایران و بسیاری از نویسندگان، خطیبان و فعالان سیاسی در گفتهها و نوشتههای خود به عبارات و جملاتی به شرح زیر که مورد تأیید جامعه اسلامی و انقلابی میباشد اشاره میکنند: هر روز عاشورا و هر زمان کربلا است، 72 تن شهید حزب جمهوری اسلامی ایران و در رأسش سید مظلوم شهید بهشتی، تاریخ تکرار میشود، شمر 1300 سال پیش مرده باید با شمرهای زمانه مبارزه کرد، مخالفان این حکومت همانند مارقین، ناکثین و قاسطین و منافقین صدر اسلام هستند، رزمندگان اسلام که در دوران انقلاب اسلامی از دین و مردم و کشور دفاع کردند و از وفاداران به نظام اسلامی بودند از سپاهیان صدر اسلام برتر میباشند، بعد از سال 1357 نظام اسلامی با منافقینی چون منافقان زمان پیامبر(ص) روبرو بود، شما دارید کار خوارج را میکنید، آیتا... طالقانی ابوذر زمان بود، زبان آیتا... طالقانی مانند شمشیر مالکاشتر بود و در سال 1326هق وقتی هیاتهای عزاداری به منزل آیتا... سیدابوالقاسم کاشانی رفتند در برابر آنها خطابهای ایراد کرد و از جمله گفت: «آقایان! اگر شما در کربلا بودید و ناله حسین(ع) را میشنیدید آیا آماده همراهی با آمال و اهداف میشدید یا خیر؟ اگر واقعاً آماده کمک به حسین بودهاید پس چرا حالا حاضر به متابعت از دین و روش مقدس او نیستید؟ وضع مسلمانان در زمان یزید بهتر از حالا بود، کفار به مسلمانان باج و خراج میدادند ولی حالا به سر ما میکوبند، اسلام رو به توسعه میرفت و حالا رو به زوال است وضع اجتماعی ما امروز به مراتب بدتر از زمان یزید شده است...»(1)
اما در تاریخ این انقلاب ثبت شده است که بارها بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری از اینکه کسی به آنها لقب «علی زمان» بدهد یا آنان را همانند امام معصوم(ع) بداند شدیداً نهی نموده و مخالفت خود را نسبت به اینگونه قیاسها با صراحت و در موارد متعدد اظهار داشتهاند. راقم این سطور مکرّر نه تنها تشبیه و مقایسه این نظام با حکومت و شرایط صدر اسلام در زمان حضرت محمد مصطفی(ص) و مولای متقیان حضرت علی(ع) را مستنداً و با استفاده از متون اسلامی و با اشاره به بخشهایی از سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام رهبری بیمورد دانسته و تطبیق آن را به صورت تک بعدی و عدم توجه به مجموعه شرایط، موجب برداشتها و توجیهات نادرست دانسته بلکه نسبت به نوشتهها و بیانات عدهای که میخواهند در زمان انتخابات بعضی از کاندیداهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی یا ریاستجمهوری مورد تایید گروه و حزبشان را همانند آیتا... سیدحسن مدرس یا شهید محمدعلی رجایی بدانند انتقاد و اعتراض داشته است. امامجمعه بخش محمدآباد یزد روز جمعه 11/3/97 از تریبون نمازجمعه بخشی از تاریخ سیاسی و اجتماعی کشور را تحریف کرده و با شبیهسازی معالفارق و خیالی عدهای از دولتمردان و منتخبان و برگزیدگان اکثریت مردم این مرزوبوم و فعالان سیاسی جمهوری اسلامی ایران را به نوعی با ابوموسی اشعری و عمروعاص و... تشبیه نموده و با صراحت عنوان میکند جریان مذاکره درباره برجام را به مقام رهبری تحمیل کردند!!
سیدمحمد کاظم مدرسی در خطبههای آیین عبادی و سیاسی نماز جمعه محمدآباد میگوید: «امروز یکی از مصادیق بارزی که میتواند به عنوان سرمشق زندگی سیاسی روز ما قرار بگیرد، جریان حکمیتی است که بر امیرالمؤمنین(ع) تحمیل شد. آنچنان حضرت علی(ع) را تحت فشار قرار دادند تا مجبور شد برای حفظ جان خود و حفظ اسلام تن به حکمیت دهد اما بعد از آنی که حکمیت نتیجهای عکس در جامعه داد، انگشت اتهام را به طرف امیرالمؤمنین دراز کردند و اینگونه تبلیغ کردند و به جامعه القای انحرافی کردند که این علی بود که حکمیت را پذیرفت و اگر علی با یک فرمان حکمیت را نمیپذیرفت جامعه اینچنین مبتلا به معاویهها نمیشد! این برای ما یک درس تاریخی است، امروز هم نعل به نعل (معنی و مفهوم طابق النعل بالنعل، دقیقاً و عیناً تطابق دو چیز میباشد) این جریان کم و بیش در حال اجراست. بر رهبر معظم انقلاب جریان مذاکره را تحمیل کردند و از ایشان خواستند و مطالبه کردند و جو را به گونهای قرار دادند که باید مذاکره با کدخدا را انجام بدهیم تا مشکل آب خوردنمان، پوشاکمان، لباسمان و امنیتمان حل شود و اینطور القا کردند که همه اینها به مذاکره وابسته است...»(2)
مناسب است نظر خوانندگان آیینه یزد به اختصار به ماجرای حکمیت در جنگ صفین جلب گردد: «...عمروعاص در جنگ صفین، در حساسترین لحظههای جنگ، زمانی که نشانههای شکست در سپاه معاویه آشکار گشته بود دست به نیرنگی بزرگ زد، و دستور داد با بستن قرآن بر سر نیزهها و حمل کردن قرآن بزرگ دمشق با کمک ده نفر روی نیزهها، همه سپاهیان فریاد بزنند: ای اهل عراق! کتاب خدا بین ما و شما حاکم است (دو طرف دست از جنگ برداریم و به حکم قرآن تسلیم شویم)! امیرالمؤمنین علی علیهالسلام خطاب به سپاهیانش فرمود: به جنگ ادامه دهید و استقامت کنید که لحظه پیروزی فرا رسیده است و به دعوت اینان اعتنایی نکنید که فریبی بیش نیست... نیرنگ عمروعاص کار خود را کرد و گروه زیادی از سپاه عراق که تعداد آنها بالغ بر ده هزار نفر بود دست از جنگ برداشتند و خواستار قبول درخواست شامیان و آتشبس شدند. امام علی(ع) فرمود: فریب مخورید، قرآن ناطق منم. اما آنها در حالی که همگی مسلح بودند، در برابر امام ایستادند و بر خواسته خود پافشاری کردند و در نهایت گفتند: یا علی! دعوت این گروه را بپذیر وگرنه همان گونه که عثمان را کشتیم تو را نیز میکشیم. سخنان امام در دلهای مرده آنان هیچ اثری نداشت و امام مجبور به پذیرش حکمیت و داوری شد... معاویه برای داوری عمروعاص را برگزید، ولی گروه شورشی از سپاه عراق و مخالفان امام علی که آتش بس و حکمیت را بر او تحمیل کرده بودند و خواهان صلح با معاویه بودند ابوموسی اشعری را نامزد کردند. هرچه امام فرمود او شایستگی ندارد، نپذیرفتند و اجازه ندادند که امام ابنعباس یا مالکاشتر را برای داوری برگزیند. حتی امام احنفبن قیس را به عنوان داور دوم یا سوم پیشنهاد داد ولی نپذیرفتند.»(3)
برخلاف گفته امامجمعه محمدآباد در تشبیه و تطبیق موضوع برجام با جریان «حکمیت» لازم میداند به فرازهایی از بیانات صریح و شفاف رهبر انقلاب درباره مذاکرات هستهای به شرح زیر اشاره نماید.
«رهبری انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام نکات مهمی را درباره اعضای تیم مذاکرهکنندهی هستهای و منتقدان آنها بیان کردند. ایشان هیئت مذاکرهکننده را هیئتی امین، غیور، شجاع، متدین دانستند و درباره انتقاد از آنها هم فرمودند: انتقاد بکنید لکن توجّه داشته باشید که انتقادها با لحاظِ این معنا باشد که آن طرف مقابل بعضی از عیوبی را که ما در انتقادمان ذکر میکنیم ممکن است میدانند، [امّا] خب به این نتیجه رسیدهاند یا ضرورتها آنها را به اینجا کشانده یا به هر دلیل دیگری. البتّه بنده نمیخواهم بگویم اینها معصومند؛ نه، معصوم نیستند؛ ممکن است انسان یکجاهایی در تشخیص، در عمل خطا هم بکند، امّا مهم این است که به امانت اینها و به دیانت اینها و به غیرت اینها و به شجاعت اینها ما اعتقاد داریم... چه متن تهیهشده در مذاکرات هستهای تصویب بشود و چه نشود...
اجر دستاندرکاران این مذاکرات طولانی و نفسگیر محفوظ است. نکتهی اوّل تشکّر از دستاندرکاران این مذاکرات طولانی و نفسگیر است، رئیس جمهور محترم و بالخصوص هیئت مذاکرهکننده که حقیقتاً زحمت کشیدند و تلاش کردند؛ چه این متنی که تهیه شده است، در مجاری قانونی پیشبینیشدهی خود تصویب بشود و چه نشود، اجر آنها محفوظ است؛ این را به خود آن برادران هم از نزدیک عرض کردیم. -خطبههای نماز عیدفطر 1394/04/27-. ..ختم مذاکرات کار خیلی مهمی بود، انشاءالله اگر گوشهکنارش مشکلی هم وجود داشته باشد، با تدبیر مسئولین برطرف خواهد شد. آنچه مهم است این است که این مذاکرات را آقایان توانستند ختم کنند، چون بالاخره خود کِش دادنِ مذاکرات یک مسئلهای بود و توانستند سر این مسئله را ببندند؛ خود این خیلی کار مهمّی است. حالا انشاءالله که اگر گوشهکنارش مشکلی هم وجود داشته باشد، با تدبیر شماها و دیگرانی که مسئولند، برطرف خواهد شد. بههرحال از همهی برادران و خواهران که مشغول کار هستند، ما تشکّر میکنیم. -بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت مورخ 1394/06/04-»(4)
به یقین سیر در تاریخ سبب عبرتآموزی است و ملّتی که گذشته خود را خوب بداند موجب میشود که کمتر اشتباهات خود را تکرار کند و بخش قابل توجّهی از قرآن حکیم نیز شرح قصص گذشتگان برای پندآموزی است، ولی سخن اینست که تطبیق مصادیق باید با دقت و از جوانب مختلف مورد بررسی قرار گیرد و مقایسه از یک بُعد و شاهد گرفتن یک بخش از رویداد تاریخی و نگفتن بخش دیگری مرتبط با آن، آیا بسیار خطرناک نیست و احیاناً بدآموزی دربر نخواهد داشت؟ و نوعی توجیه مطالب و پوشاندن حقیقت و واقعیت امر نمیباشد؟ آیا نحوه توجیه امامجمعه بخش مرکزی یزد بهگونهای بهرهبرداری ناصواب از احساسات مذهبی مردم نیست که آنگونه قضیه خوارج و ایستادن آنان را در برابر امام معصوم(ع) با برجام تطبیق و شبیهسازی میکند؟ قضیه خوارج و تحمیل حکمیت مربوط به درون جامعه اسلامی بوده که اقلیتی در برابر بیعت اکثریت مسلمانان، مقاومت کردند و سپس همان گروه خوشباور که اول به توقف جنگ و پذیرش حکمیت مصّر بودند خود در برابر حضرت علی(ع) قیام کردند که چرا داوری را پذیرفته است؟ اولاً که موضوع برجام متفاوتست، وانگهی دولتمردانی که با علم سیاست و تلاش بسیار در مرحلهای مصائب بسیاری را از سر مملکت رفع کردند کجا و چگونه در برابر نظام و رهبری ایستادهاند که چنین قضاوتی در حق آنان میشود؟ آیا این نحوه تحلیل مسایل کشور باعث نمیشود که عدهای قلیل با مسوولین دلسوز و متعهد و متخصص چون معاون رئیسجمهور علیاکبر صالحی برخوردی زشت و دشمن شاد کن و توهینآمیز در راهپیمایی روز قدس داشته باشند. آیا اینگونه رفتارهای زننده آب به آسیاب دشمن ریختن نیست؟ چه کسی جز اسرائیل جنایتکار از تقابل و رویارویی دو گروه در روز قدس سود میبرد و مشعوف میشود؟ آیا اینگونه موضعگیریها مجوزی برای ادامه فعالیت عدهای خود سر که در شهر دارالعباده یا دیگر شهرها مجالس و محافل مجوزدار را بر هم میزنند و باعث اختلال در اجتماعات قانونی و رسمی میشوند نخواهد بود؟ آیا مسئولان فرهنگی جامعه و مدیران ارشد روحانی و اجرایی استان و روحانیت منطقه و شورای سیاستگذاری ائمه جمعه یزد وظیفه ندارند و نباید احساس مسئولیت کنند که نقد و روشنگری خود را نسبت به مطالب ناصحیح و غیرمنصفانه امامجمعه محمدآباد یزد ابراز دارند و از اینکه مردم در این زمینه دچار تشویش ذهنی و فکری بشوند جلوگیری نمایند؟ امید که حرمت کلام و سخن و جایگاه و منزلت منبرها و تریبونها بویژه در نمازجمعه و مقام شامخ امامت جمعه و جماعت بیش از این محفوظ بماند.
مدیرمسئول
پی نوشتها:
1- «از عاشورای حسین(ع) تا عاشورای شیعه»، محمد اسفندیاری، صفحه 35 و 36
2- یزدرسا، 12/3/97
3- به نقل از تاریخ طبری جلد 3، شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید جلد2 و مروجالذهب مسعودی از دانشنامه رشد اقتباس شده است.
4- پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، 10/6/1394