آمیرزا قلمدون شماره 133
میز چهار پایهای شکیل و زیبا !!
میز چهار پایه ایست شکیل و زیبا، غرورآفرین و کاملاً چسبناک بعضی از افرادی که در پشت میز قرار میگیرند به آن سخت میچسبند و جداکردن آنها بی نهایت مشکل است ارتعاشاتی که در پشت میز به بعضی از بدنها وارد میشود حالت داروهای روان گردان را دارد که عدهای از پشت میزنشینان را مغرور خودخواه و جدای از انسانهای دیگر میسازد و کلمات و عباراتی مانند نه، نخیر، ابدا، امکان ندارد. فردا یا پس فردا و یا یکماه دیگر مراجعه شود و کلاً اشکال تراشی و چوب لای چرخ گذاردن به جای آنکه موضوعی را صادقانه و صمیمانه حل و فصل کنند نگاه هایشان همچون نگاه عالم اندر سفیه میباشد. حرفها و دستوراتشان کاملاً امرانه است به شخصیت انسانهای آن طرف میز توجهی نمیشود مگر به گروهی خاص و ویژه !!! و در آن حالت است که شخص پشت میز نشین با چابکی و زرنگی در این طرف میز قرار میگیرد در کنار ارباب رجوع مینشیند،ادای احترام و تعارفات لازم و ضروری مینماید و سفارش چای میدهد و جو کاملاً عوض میشود در نتیجه درخواست، هیچ اشکال قانونی و غیره ندارد و در اسرع وقت انجام میپذیرد !!! القصه میان این طرف میز با آنطرف، فضای خالی وجود دارد که اصطلاحاً زیر میز گفته میشود که هزاران نفرین براین زیر میز باد !! و ای کاش این فضای خالی و باز وجود نداشت مثلاً بعضی از پزشکان بدون در نظر گرفتن وظیفه پزشکی وضعیت بد مالی بیمار و قسمنامهای که یاد کردهاند غیر از میزان تعیین شده و تعرفههای پزشکی مبلغی به عنوان زیر میزی دریافت مینمایند غافل از اینکه همزمان با جریان رد شدن زیر میزی دل بیمار نیز میسوزد اشک بیمار جریان پیدا میکند که ممکن است تار وپود سوز باشد !!!
و گاهی نیز ممکن است خدای ناکرده در ادارات از این فضای خالی به عنوان -زبانم لال نه به عنوان رشوه – بلکه به نام احسان، هدیه، و یا کلمه زیبای فریبنده دیگری به پشت میز نشین چیزی تقدیم گردد که آن نیز برارزنده یک فرد آن هم در جامعه اسلامی نیست پس ای میز به خاطر رضای خدا خود را از این چسبناکی تمیز و فضای خالی را از دیوار انسانیت، صفا وصداقت پر کن!!