تیتر یک شماره 565
باندبازی و خویشاوندسالاری و جناح بازی
در فضاهای دور از نظارت شکل میگیرد
نیازمند نظارت و مشارکت دائم مردم، رسانهها، فعالان سیاسی و اقتصادی و دستگاههای نظارتی هستیم تا خدای نکرده از چاله به چاه نیفتیم.
انصاف نیوز- دکتر «ابوالفضل فاتح» در یادداشتی «در ارتباط با بیانات رهبری انقلاب» نوشت:
عبور کشور از بحرانهای تلخ امروز، نیازمند همراهی و همگرایی ملی و شناخت درست از واقعیتها است. بیراه نیست اگر بگوییم احیاء امید اجتماعی، کنترل بحران اقتصادی (به ویژه توجه به اقشار آسیبپذیر و مبارزه با فساد) و اهتمام به وحدت سیاسی برای نجات کشور سه عامل مهم در گذار سالم و ایمن از بحران کنونی است و برای تحقق هر سه، رجوع به مناسبات علمی و کارشناسی بجای بحثها و سیاستهای سلیقهای و گروهی و جناحی، تن دادن به قانون و عقلانیت و شفافسازی در عرصه تصمیم و اجرا ضرورتی بنیادی است. در این مسیر اشعار به نواقص در سیاستها و عملکردها و ضرورت تغییر در این سیاستها برای اصلاح واقعیتهای فعلی کشور نکتهی بسیار مهمی است. نکات مورد اشارهی امروز رهبری انقلاب اسلامی در موضوع مفاسد اقتصادی و همدلی قوا اگر عملا مورد توجه قرار گیرد، از جمله مواردی است که برای ثبات و قوام نظام و خدمت به مردم انتظار میرود: باید با مفاسد اقتصادی مبارزه شود، همه در این موضوع مسئولند، دولت باید بماند و وظایف خود را محکم ادامه دهد و از مشورت کارشناسان خبره بهرهمند شود، پمپاژ ناامیدی و ناتوانی از تریبونها از جمله از صدا و سیما نادرست است. اعتماد و امید بستن به آمریکا و انداختن همهی مشکلات داخلی به زمین فشارهای خارجی صحیح نیست. عبور از این مرحله نیازمند از خود گذشتگی، تدبیر، تلاش مضاعف و همدلی و انصاف و عدالت و مهمتر از همه اتکال به خداوند است.
همه باید مسوولیتهای خود را بپذیریم و درست عمل کنیم و در این حال از این مباحث، اسباب و محملی برای تسویه حسابهای سیاسی و حذف رقیب نسازیم. مفسد، مفسد است و باید صرفنظر از گرایش سیاسی یا مقام کشوری یا لشکریاش مورد حسابکشی عادلانه قرار گیرد و چه بهتر که همه ابتدا از خود شروع کنیم. همچنین ای کاش اصلاح در سیاستهای فساد آفرین در اولویت دائم قرار گیرد. ای کاش دولت در ترمیم و تغییر مدیران نالایق و نظارت بر خود بیش از این دست دست نکند و گزارش عملکرد خود در مبارزه با فساد را به مردم بدهد و موانع احتمالی و اقدامات موازی و مداخلهگرانه به ویژه در عرصهی اقتصاد و سیاست خارجی که اقتدار دولت را هدف قرار داده را نیز بازگو کند. ای کاش قوه قضاییه در پروندهها همه را به یک چشم ببیند و بدون تبعیض وارد شده و تسریع کند و مراقب باشد که هدف فساد است نه دولت و فرقی بین قاضی فاسد یا مدیر دولتی فاسد و یا مقام لشکری فاسد قائل نباشد. متاسفانه کمتر دستگاهی در کشور است که از فساد، پاک باشد. ای کاش مجلس نیز نظارت خود را تشدید کند و قوانین ضعیف را جایگزین نماید و اگر معدود نمایندگانی خدایی نکرده به اسم نظارت، تجارت میکنند، برخورد نماید. اگر در قوانین بالادستی نیز نواقصی وجود دارد که زمینه ناکارآمدی و به تبع فساد را فراهم آورده، راههای ترمیم و اصلاح آن بررسی شود. نگرانی آن است که نواقص فعلی در سیاستها و دستگاهها، که کار را به اینجا رسانده، در این مرحله خود موجبات نواقص بزرگتری را فراهم آورد و یا آن که به شکل یک موج موقت برای پاسخ به انتقادات مردم، علم مبارزه با فساد برداشته شود و سپس همه چیز به وادی فراموشی سپرده شود. ضمناً مراقب باشیم برخی افراد که خود باید مورد مواخذه قرار گیرند در این فضا مدعی مبارزه نشوند. لذا نیازمند پرهیز از فضاسازیهای غیرمسوولانه، پرهیز از افراط و تفریط، تاکید بر عزم و برنامهریزی مسوولانه، و دقت و مراقبت مضاعف و مستمر ملی هستیم. فراموش نکنیم، بین نظارت و مبارزه با مفاسد، نسبت مستقیم برقرار است و بخش بزرگی از مفاسد فعلی، محصول سیاستهای انقباضی در عرصه آزادیهای عمومی، رسانهها و انتخابات است که عملا نظارت را اگر نگوییم غیرممکن که تا حد زیادی ناکارآمد ساخته است. باند بازی و خویشاوند سالاری و جناح بازی در فضاهای دور از نظارت شکل میگیرد و شایسته سالاری را غیرممکن میسازد. بیداری امروز، محصول چشمهای نگران مردم و انتقادات دلسوزان است. نباید به اسم مبارزه با فساد، فضای عمومی و رسانهای و سیاسی بستهتر شود، بلکه به عکس باید فضا برای ابراز نظر، نقد و ارائه راهحل و گفت و گو در همه سطوح گشودهتر گردد چرا که عدالت سیاسی و اقتصادی در ارتباط با یکدیگرند و بسیاری از فساد امروز محصول متملقین بیسواد و بیعرضه ایست که با رانت سیاسی به مناصب رسیدهاند. نکته دیگر این است که در فضای ایران امروز نباید از جریانات بیشناسنامه که در جستجوی نفی همه برای ثبات خود هستند غفلت کرد. همچنین نباید از نفوذ بیگانگان وابسته به دو قدرت غرب و شرق در ساختارهای حکومتی غافل شد. بیگانگانی که به خوبی میدانند راه به بنبست رساندن و وابسته کردن کشور به قدرتهای شرق و غرب در تولید مستمر تضاد، تاکید بر شعارهای افراطی و غیرمتناسب با واقعیت، القای ناتوانی و تولید هزینه گزاف برای نظام و مردم است. مهمتر از همه در این مرحله، نیازمند نظارت و مشارکت دائم مردم، رسانهها، فعالان سیاسی و اقتصادی و دستگاههای نظارتی هستیم تا خدای نکرده از چاله به چاه نیفتیم.