انعکاس آیینه شماره 567
فوت دختر نوجوان در اورژانس و سخنی با مدیران
بسیاری از کارمندان مراکز درمانی در سطوح مختلف با جدیت و دقت و علاقهمندی وظیفه خود را انجام میدهند اما گاه در اثر سهلانگاری و عدم توجه بعضی از افراد در بخش کادر درمانی اتفاقات ناگواری رخ میدهد که جبرانناپذیر میباشد. راقم این سطور به دو اتفاقی که شاهد و ناظر آن بوده است اشاره مینماید: در کارگاه متعلق به شرکتی که در آن انجام وظیفه مینمایم کارمندی به علت سقوط از بلندی مصدوم شده بود بعد از انتقال به اورژانس ساعتها شاهد بودم که تعدادی از پرستاران و کادر پزشکی با جدیت و دلسوزی به همه نیازهای مصدوم رسیدگی نموده تا ترتیب انتقال وی به یکی از بیمارستانها داده شد. روزی یکی از همکاران را به اورژانس منتقل نموده بودند بعد از چند ساعت معطلی و عدم رسیدگی، بیمار و همراه، محل را ترک میکنند روز بعد از اورژانس مورد بحث تلفنی اطلاع داده بودند: آقای... که این تلفن و آدرس را داده بدون پرداخت وجه درمانگاه و محل اورژانس را ترک کرده است. در جواب گفته بودند بیمار بعد از چند ساعت معطلی و عدم رسیدگی به وضعیت وی از درمانگاه خارج شده است. حسین کریمی پدر زهرا کریمی دختر نوجوان یزدی در خصوص علت مرگ فرزندش میگوید: «به علت دل درد و تهوع دخترم، به بخش اورژانس بیمارستان افشار مراجعه کردیم، ابتدا پرستار به وی سرم وصل کرد، بعد از اینکه من گفتم دخترم دچار دل درد شده، سریع بدون اینکه پزشکی او را معاینه کند به وی آمپول مسکن زد. چند دفعهای من به ایستگاه پرستاری رفتم و گفتم بدن دخترم سرد شده، و از دل درد مینالد، دوباره، وی را با مسکن ساکت کردند، هنگام عوض کردن شیفت حتی یک پرستار به دخترم سر نزد و وقتی برای انجام رادیولوژی میخواستم دخترم را ببرم، من با کمک همسرم او را روی ویلچر گذاشتیم و هیچ کدام از پرسنل به من کمک نکردند. وقتی گفتم دخترم نمیتواند روی پای خود بایستد گفتند به علت آمپول مسکن است و بدون گرفتن عکس رادیولوژی، من دختر نیمه جانم را با کمک همسرم روی تخت گذاشتیم. سپس من را از اورژانس بیرون کردند، بعد از مدتی همسرم پیامک داد حال زهرا خوب نیست و چشم باز نمیکند من سریعا داخل اورژانس رفتم دیدم صورت دخترم مثل سکته مغزیها شده و لب او شل شده ایندفعه همه دست بکار دخترم شدند و تازه یادشان آمد او هم در اورژانس است...!!»(1)
معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد میگوید: «12 ساعت، دوربینهای فیلمبرداری اورژانس افشار مورد بررسی قرار گرفت و اعضای کمیته یاد شده به این نتیجه رسیدند که کادر درمانی اورژانس بیمارستان افشار میتوانست بهتر و دقیقتر در مورد این بیمار هم در بحث تشخیص و هم درمان عمل کند. پرونده برای تعیین میزان قصور و درصد آن به نظام پزشکی استان ارسال شد و والدین بیمار نیز میتوانند از طریق دادسرا پیگیر پرونده باشند. دانشگاه علوم پزشکی برای جلوگیری از تکرار موارد مشابه، تغییرات ساختاری در اورژانس اعمال و جابجاییهایی در سطح سرپرست اورژانس، پزشکان و پرسنل انجام داد. معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد ادامه داد: به مردم اطمینان میدهم که با تدابیر اندیشیده شده، دیگر شاهد تکرار اینگونه اتفاقات تلخ، در هیچ یک از بیمارستانهای استان و اورژانسها نخواهیم بود. وی با اشاره به اینکه وظیفه ما خدمت به مردم و دفاع از حقوق بیمار و تمام مراجعهکنندگان به مراکز درمانی است، افزود: معاینه و درمان بیماری که به مراکز درمانی مراجعه میکند باید در اسرع وقت، در کمترین زمان ممکن، با بهترین خدمات، کمترین هزینه و حفظ کرامت انجام شود...»(2)
پرسشی مطرح است و مردم در انتظار پاسخ آن هستند، مسئولان درمان و کلیه مدیران اجرایی و نظارتی استان که فراهم آوردن زمینههای مناسب برای رشد و پیشرفت و گسترش آموزشوپرورش، ورزش همگانی، بهداشت عمومی، آموزش عالی و تحقیقات و نظارت بر حسن اجرای قوانین و مقررات را به عهده دارند بجای اینکه در تلویزیون حاضر شده و چند بار بگویند که دستور دادهاند به موضوع رسیدگی کنند آیا میتوانند با ارائه دلیل و مدرک بگویند مثلاً در یکسال اخیر بویژه در روزهای تعطیل از کدام یک از درمانگاهها و مراکز بهداشتی شهر و روستا بازدید نموده و نتیجه گزارش را به اطلاع مقامات مافوق رسانده و شهروندان را در جریان امر گذاشته اند؟یا وظیفه شناسان را تشویق و احیاناً متخلفان و قاصران و یا مقصران را به مسئولان امر معرفی نمودهاند یا خیر؟ اگر روزی مدیر آموزشگاهی که دانشآموزانش را به پنجاه، شصت کیلومتری یزد به اردوی تفریحی میبرد و ظهر هنگام صرف ناهار یکی از دانشآموزان را در اثر عقربزدگی به درمانگاه محل انتقال میدهند و در کمال ناباوری با در بسته درمانگاه روبرو میشوند و اگر معلمی فداکاری نکرده و فوری دانشآموز را با سواری شخصی خود و با عجله در راههای پر پیچوخم به مرکز شهر نیاورده و وی را معالجه نکرده بودند معلوم نبود با چه فاجعهای روبرو میشدند؟ و چه کسی جوابگو بود؟ انتقال کادرپزشکی و درمانی به محلی دیگر یا ایراد سخنرانی صرفاً مشکلی حل و دردی را دوا نمیکند نظارت دقیق بر عملکرد کادر و از همه مهمتر وجدان کاری و به اصطلاح از بالا شروع کردن و بدون رودربایستی انجام وظیفه نمودن و مراقبت و نظارت مستمر میتواند به خواست پروردگار از این پیشآمدها و حوادث ناگوار و جبرانناپذیر جلوگیری نماید و یا این حوادث ناگوار را کاهش دهد. از اینکه استاندار یزد در رابطه با فوت زهرا کریمی دختر، سیزده، چهارده ساله ساکن روستای «اسلامآباد» یزد به معاونت سیاسی امنیتی خود دستور پیگیری میدهد و بررسی این اتفاق را تا حصول نتیجه خواستار میشود قابل تقدیر است اما زیباتر و قابل قبولتر اینکه مدیران اداری و سیاسی و درمانی شهر و استان بتوانند حداقل بگویند و اعلام نمایند چندبار سرزده از صف بیماران در درمانگاهها و مراکز اورژانس و بیمارستانهای دولتی که در انتظار ویزیت پزشکان و معالجه نشستهاند و یا در صف دریافت و خرید دارو از داروخانههای دولتی به این در و آن در میزنند بازدید به عمل آورده و از صدا و سیما نشان داده شده است یا به اطلاع مردم رسانده اند؟ به یقین کادر پزشکی و کارمندان وظیفهشناس در تمام ایام و در جای جای این سرزمین پهناور و در زمانهای مختلف بویژه در دوران 8 ساله دفاع مقدس در تمام سطوح با تحمل سختیها در جبهههای جنگ حق علیه باطل حضور یافتند، فداکاری و ایثارگری کردند، به اسارت رفتند، شهید شدند و در سختترین شرایط همراه و همگام با رزمندگان با تحمل حملات و ضربات سهمگین دشمن غدّار و خونخوار با اخلاص و ایثار به ارائه خدمات پرداختند یاد همه آنها را گرامی میداریم. هماکنون نیز در کنار افراد وظیفهشناس و بی ادعا و مخلص و دیندار در این قشر و صنف محترم، پسندیده نیست عدهای کمکاری نموده و در اثر عدم رسیدگی بهموقع مقامات مافوق در شهر و روستا حوادثی رخ دهد که در جامعه اثرات منفی باقی گذارد. در اسلام توجه و عنایت رسول گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) نشاندهنده این امر است که اسلام در جهت ارتقای سلامت و بهداشت عنایت و توجه خاصی مبذول نموده است. حدود هفتصد سال قبل در کتاب آیین شهرداری از وظایف «محتسب» یعنی همان نظارتکننده بر امور شهر آمده است... «طبیب به مقتضای حال (مریض) دستورهایی دهد و نسخهای بنویسد... مریض اگر بهبود یابد طبیب مزد و کرامت (تحفه) خود را میگیرد و اگر بمیرد اولیای وی نزد حکیم شهر آیند و نسخههایی را که طبیب نوشته است به وی عرضه کنند اگر با علم حکمت و طب مطابق باشد گوید اجلش فرا رسیده بود و اگر به خلاف این باشد گوید دیه میت را از طبیب بگیرند زیرا وی با نادانی و کوتاهی خود او را کشته است. بدینسان در امر طب مراقبت میکردند تا کسی که در طب دستی ندارد بدان نپردازد و طبیب در وظیفه خود سستی نکند. شایسته است که محتسب از طبیبان تعهدی را که بقراط از اطباء گرفت بگیرد و نزد او سوگند یاد کنند که به کسی داروی زیانبخش ندهند...»(3)
خوشبختانه از دیرباز استان یزد با داشتن پزشکان و متخصصانی خوشنام و کوشا شهره و زبانزد خاص و عام است این افتخار برای مردمان متدین و سختکوش این خطه میباشد که طبیبانی مجرب و آزموده و علاقهمند به امر پزشکی داشته و دارد چند سال پیش با دکتر وظیفهشناسی روبرو شدم که میگفت: شهید دکتر سید رضا پاکنژاد را ندیدم اما از پروردگار درخواست نمودهام که مرا موفق نماید تا در مسیری که آن شهید بزرگوار طی کرده گام بردارم بنابراین آنگونه که معاونت درمان هم گفته است یک مورد هم نظیر اتفاقی که برای خانواده زهرا کریمی حادث شده زیاد است که خداوند یار و یاور آن خاندان باد و به آنها صبر و اجر عنایت کند، اما نظارت و پیشگیری و تذکرات به موقع و اقدامات قانونی ناظران، مدیران، مسئولان و متصدیان این امور میتواند از تکرار اینگونه وقایع جلوگیری نماید و یا آن را به حداقل برساند.از خداوند بزرگ میطلبیم به کلیه دست اندرکاران امر بهداشت و درمان توفیقی عنایت کند تا در برخورد با بیماران صبر وشکیب و احساس مسئولیت و رویارویی با عطوفت و نگاه پدرو مادر نسبت به فرزند را رویه و مسلک و مرام خویش قراردهند و همواره فرشته رحمت و مهربانی برای نجات انسانها باشند.
مدیرمسئول
پی نوشتها:
1- خبرگزاری صدا و سیمای یزد، 2/6/97
2- خبرنگاران جوان، 4/6/97
3- «آیین شهرداری»، محمد احمد قرشی (ابن اخوه) ترجمه جعفر شعار، صفحه 171