انعکاس آیینه شماره 568
پس از 14سال انتظار، اینک سیزدهمین سال انتشار
پنجم دی ماه 1368 طی نامهای درخواست صدور مجوز نشریه هفتگی بهنام نویسنده این سطور به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد ارائه کردم و در پاسخ به پرسشهایی از جمله: هدف از انتشار هفتهنامه چیست اعلام گردید: در حد توان کمک و مساعدت برای بالا بردن سطح آگاهی جامعه در زمینه مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، بررسی مسائل و رویدادها، بیان نقاط قوت و ضعف عملکرد مسئولان، هشدارهای بجا و مناسب به کارگزاران و حاکمان و انعکاس خواستههای بحق مردم و ارائه خدمات مطبوعاتی در حد امکان براساس قوانین مدون و تعالیم عالیه اسلام با استفاده از نظرات اندیشمندان، محققان و مفسران و محدثان و تاریخشناسان تا با همه دشواریهای راه به سهم خود در پیشبرد اهداف جامعه مدنی ایران اسلامی قدمی برداشته شود. درخواستهای پیدرپی و مراجعات مکرر به اداره کل ارشاد یزد و ارسال نامههای متعدد به مقامات وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نهایت بعد از چهارده سال در سال 1382 مجوز چاپ هفتهنامه آیینه یزد صادر و بنابه دلایلی مدتی این مثنوی تأخیر شد.
عدهای از افرادی که طرف مشورت قرار میگرفتند و یا احیاناً درخواست همکاری در زمینه تهیه مطلب و پخش و نشر از آنها میشد اقدام در این مورد را بدون نتیجه میدانستند و بعضی از جمله همکار فرهنگی و دوست دیرین، شاعر و اندیشمند و نویسنده توانا شادروان استاد احمد مدقق یزدی پیشکسوت فرهنگی که چندین سال مدیریت ماهنامه خبری، پژوهشی دانشگاه یزد را نیز به عهده داشت و دو تذکره مهم «نصرآبادی» و «تحفه سامی» را تصحیح و به چاپ رسانده بود از مشوقان و همراهان و دوستانی بود که اصرار بر نشر این هفتهنامه میکرد و تا چند روز قبل از آنکه دعوت حق را لبیک گوید ویرایش سرمقالهها را به عهده داشت و نهایتاً در 20 شهریور ماه 1385 اولین شماره آیینه یزد با توزیع سراسری چاپ و منتشر گردید. بیستم فروردین سال 1387 در این هفتهنامه مقاله مفصلی با عنوان «مرد سال» که پیش از آن در سایت «عصر ایران» و روزنامه جمهوری اسلامی ایران به چاپ رسیده و از جمله آمده بود «...مرد سال آن نفرین شدهای است که از بد روزگار کار و بارش به ادارات دولتی و کلانتری و دادگستری و شهرداری افتاد تا مجبور باشد برای یک کار ساده چند دقیقهای هفتهها و ماهها برود و بیاید و تحقیر شود و برای گرفتن حق مسلم خودش حتی پیش آبدارچی اداره هم دست به جیب شود تا معنی واقعی تکریم اربابرجوع را بفهمد!...» اما در اردیبهشت همان سال به بازپرسی و در ماههای آذر و دی و بهمن 1387 به دادگاه کیفری یزد احضار و حکم محکومیت مدیرمسئول آیینه یزد صادر گردید نویسنده که در تمام مراحل شخصاً از خود دفاع مینمود با ارسال لایحهای براساس مدارک مدلل و مستند از دیوان عالی کشور درخواست تجدیدنظر کرد و در شهریور ماه 1388 دیوان عالی کشور رأی دادگاه یزد را «نقض» و مدیرمسئول آیینه یزد را تبرئه کرد که باید در فرصتی دیگر جهت ثبت در تاریخ جراید یزد به شرح آن پرداخت. آیینه یزد اعتراض و انتقاد را حق مسلم شهروندان میداند و معتقد است هریک از آنان میتوانند با رعایت عدل و انصاف عملکرد مسئولان را مورد پرسش قرار داده و تمام مقامات و مدیران باید پاسخگوی عملکرد خود باشند چون به غیر از 14معصوم صلواتا... علیهم اجمعین بقیه در معرض خطا و اشتباه هستند و عملکردشان در زمان مسئولیت اداری و اجرایی قابل نقد میباشد. در این ستون به فرمایش پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) اشاره میگردد که میفرماید: «جامعهای که حق مظلوم بدون لکنت زبان از ظالم گرفته نشود آن جامعه، جامعهای نفرین شده و ملعون است.» همیشه در مجالس و محافل از صدر اسلام و نحوه حکومت پیامبر(ص) و خلفای راشدین میگفتند که همه میتوانند در برابر حاکمان و کارگزاران و فرمانداران و مسئولان، امر به معروف و نهی از منکر کنند بارها شنیده و خوانده بودیم که عدهای در حضور مولای متقیان(ع) میایستادند و علاوه بر اعتراض و انتقاد گاه سخنان آن حضرت را قطع میکردند و یا در بین نماز آیاتی از قرآن را تلاوت و اینگونه وانمود میکردند که نعوذبالله آن حضرت کافر شده است، مولای متقیان و یاران باوفایش متعرض آنان نمیشدند، در دوران 5سال حکومت، آن امام معصوم هیچگاه و حتی در برابر سرسختترین مخالفان و دشمنان خود قصاص قبل از جنایت نکرد و در جنگ جمل وقتی طلحه و زبیر شکست خوردند حضرت مولیالموحدین بر کشتگان آن جنگ تأسف خورد و در برابر جسد کشتهشدگان از جمله طلحه ایستاد و فرمود: «ابومحمد (طلحه) در این مکان غریب مانده است! به خدا سوگند! خوش نداشتم قریش را زیر تابش ستارگان کشته و افتاده ببینم...»(1)
سخنان و اظهارات آن عده از علما، فعالان سیاسی، نمایندگان شجاع و صریحاللهجه مجلس شورای اسلامی که درباره مسئولیتپذیری تمامی ارکان نظام، آزادی محصوران مهندس میرحسین موسوی، حجتالاسلام کروبی، دکتر زهرا رهنورد، پاسخگو بودن صداوسیما، حل مشکل جدی نظارت استصوابی، مبارزه جدی با فساد رانت و احتکار از سوی هر فرد و مقام و آقازاده، رفع محدودیت و ممنوعالتصویری حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی و... در محافل و مجالس یا از تریبون مجلس مورد تأیید این رسانه میباشد از جمله آنگاه که علی مطهری نایبرئیس مجلس شورای اسلامی درباره وظایف خبرگان مینویسد: «...پس وظیفه اصلی مجلس خبرگان رصد کردن و نظارت بر بقای شرایط رهبر است. این شرایط مطابق اصل پنجم و یکصد و نهم قانون اساسی عبارتند از صلاحیت علمی، عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام، بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری. در میان این شرطها شرط عدالت که ناظر به عملکرد رهبر است از همه مهمتر است. مجلس خبرگان رهبری موظف است علاوه بر سایر شروط دائما بر بقای شرط عدالت در رهبر نظارت داشته باشد و در قطعنامه پایانی اجلاسهای خود گزارشی از این امر به مردم بدهد که مثلاً ما گزارشی از وضعیت نهادهای زیر مجموعه رهبری به ایشان دادیم یا چند سوال را با مقام رهبری مطرح کردیم و ایشان پاسخ دادند، چیزی که مورد رضایت خود مقام رهبری نیز هست و ایشان بارها به ضرورت سوال و انتقاد از خودشان تصریح کردهاند...»(2)
درباره مدیران شاغل در یزد به مناسبت مواردی به اطلاع خوانندگان رسیده و گاه از سخنان و عملکرد بعضی ائمهجمعه و مقامات اجرایی استان و از جمله عدهای از روحانیونی که زمینهای را آماده نمودند که آنگونه با عضو شورای شهر یزد که از هموطنان زردشتی بود رفتار نمایند و شد آنچه نباید بشود با کمال احترام اعتراض گردیده اما معمولاً مقالات بدون پاسخ مانده است. مجدداً تأکید میگردد مادامکه مشیت پروردگار بر چاپ آیینه یزد تعلق بگیرد چاپلوسی نمیکند، تملّق نمیگوید، روزنامه را به روزینامه تبدیل نخواهد کرد، سرمقالهها را به دستور این یا آن فرد و حزب و دسته و گروه نمینویسد. سالها منتقد سیاستهای زیانبار و خسارتآور دولت نهم و دهم بوده است، عالماً، عامداً با درج مطالبی در این ستون حقی را تضییع نمیکند و خود را در برابر خون شهیدان گلگون کفن و ایثارگری رزمندگان و آزادگان و دلاور مردان و زنان و همه کسانی که سالها خون دل خوردند، به زندان افتادند، شکنجه شدند تا این انقلاب را به پیروزی برسانند احساس مسئولیت میکند، مکرر از تجملگرایی و اشرافیگری آن عده از مسئولان نهادها و سازمانها و قوای مختلف که رعایت بیتالمال را نمینمایند و خود یا فرزندان و وابستگانشان از رانت و موقعیت اداری سوءاستفاده مینمایند انتقاد مینماید. مناسب میداند در خصوص آینه ابیاتی از داستان «مِرا کردن» رومیان و چینیان در مثنوی معنوی را در این مقال بگنجاند که خاصیت آینه را مینمایاند. آینهای که به قول مولانا صورت بیمنتها را وقتی نشان میدهد که «از آز و حرص و بخل و کینه» صافی باشد. کبر و غرور و خودپسندی و خودشیفتگی را در پس پشت گذارد و صدها رنگ به بیرنگی و صیقل رسیده باشد و زنگار رذیلتها زدوده گردد.
«چینیان گفتند ما نقاشتر
رومیان گفتند ما را کر و فر
گفت سلطان امتحان خواهم درین
کز شماها کیست در دعوی گزین
چینیان گفتند یک خانه به ما
خاص بسپارید و یک آن شما
بود دو خانه مقابل در بدر
زان یکی چینی ستد رومی دگر
چینیان صد رنگ از شه خواستند
پس خزینه باز کرد آن ارجمند
رومیان گفتند نه نقش و نه رنگ
در خور آید کار را جز دفع زنگ
در فرو بستند و صیقل میزدند
همچو گردون ساده و صافی شدند
از دو صد رنگی به بیرنگی رهیست
رنگ چون ابرست و بیرنگی مهیست
هرچه اندر ابر ضو بینی و تاب
آن ز اختر دان و ماه و آفتاب
چینیان چون از عمل فارغ شدند
از پی شادی دهلها میزدند
شه در آمد دید آنجا نقشها
میربود آن عقل را و فهم را
بعد از آن آمد به سوی رومیان
پرده را بالا کشیدند از میان
عکس آن تصویر و آن کردارها
زد برین صافی شده دیوارها
هرچه آنجا دید اینجا به نمود
دیده را از دیدهخانه میربود
لیک صیقل کردهاند آن سینهها
پاک ز آز و حرص و بخل و کینهها
آن صفای آینه وصف دلست
صورت بی منتها را قابلست»(3)
از خوانندگان «آیینه یزد» صمیمانه درخواست مینماید با راهنمایی و ارائه طریق، گردانندگان این نشریه را برخوردار نموده و از بیان نقد و صراحت گفتار صادقانه دریغ نورزند.
مدیرمسئول
پی نوشتها: 1- «نهجالبلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، صفحه 319، خطبه 216* 2-ایسنا، 16/06/97 * 3-سایت گنجور بخش 157- قصه مِرا کردن «جدال و ستیزهجویی» رومیان و چینیان در علم نقاشی و صورتگری