تیتر یک شماره 573
پزشکیان نایب رییس مجلس:
باید ستاد جنگ اقتصادی شکل بگیرد
ستاد جنگ اقتصادی تصمیمی که بگیرد مجلس، دولت، قوه قضاییه، رسانهها، امامان جمعه و جماعت باید از آن تبعیت کنند؛ زیرا در یک جنگ اقتصادی شدیدتری از جنگ با عراق هستیم.
نایب رییس مجلس با بیان اینکه باید ستاد جنگ اقتصادی تشکیل شود، گفت: یعنی اینکه آن ستاد هر تصمیمی که بگیرد مجلس، دولت، قوه قضاییه، رسانهها، امامان جمعه و جماعت باید از آن تبعیت کنند؛ زیرا در یک جنگ اقتصادی شدیدتری از جنگ با عراق هستیم اما مسوولان و سیاستمداران ما نمیخواهند این واقعیت را با مردم در میان بگذارند. پزشکیان همچنین دربارهی استیضاحهای سریالی وزرا و تغییرات آنها و تاثیرش بر مشکلات کنونی کشور گفت: این مشکلات زاییدهی وزرا نیست که با تغییر آنها حل شود. در ساختار ما قویترین آدمها هم که سرکار بیایند به این سادگی مسایل را حل نخواهند کرد.
متن کامل گفتوگوی انصاف نیوز با مسعود پزشکیان را در ادامه بخوانید:
وی در ادامه دربارهی استیضاحهای اخیر وزرا در مجلس، گفت: مثلا در ماجرای استیضاحهای اخیر، واقعا فکر میکنید اگر بجای وزرای کنونی شخص دیگری بیاید مشکلات رفع خواهند شد؟ من در جلسهی استیضاح گفتم الان هم میگویم اوضاع بهتر که نه، بلکه بهم ریختهتر خواهد شد. در حال حاضر مشکل این نیست که آدمها را تغییر دهیم، البته این حرف به معنای این نیست که این آدمها بیعیب هستند؛ بلکه معنی حرف من این است که این مشکلات زاییدهی آنها نیست. در ساختار ما قویترین آدمها هم که سرکار بیایند به این سادگی مسایل را حل نخواهند کرد. وزیر سابق سلامت و بهدشت گفت: من موضع خود در این مورد را در استیضاح وزیر کار گفتهام. منظور من این نیست که دکتر ربیعی بی عیب و نقص است. منظور من این است که مثلا مشکلات بیکاری به وزیر کار ربطی ندارد؛ همانطور که مشکلات صنعت به وزیر صنعت ارتباطی ندارد. یعنی در حیطهی اختیارات آنها نیست.
وی افزود: در حالی که مجلس به وزیر اختیاراتی میدهد، در کنار آن به جاهای دیگر هم اختیاراتی میدهد که من را به عنوان یک وزیر میتوانند محدود کنند؛ اما کسی که باید جواب پس دهد وزیر است. پول و منابع در دست اشخاص دیگری است اما پاسخگویی به دوش وزیر است. تعدد کانونهای تصمیم گیری و قدرت باعث شده است که وزرا توان پیشبرد سادهی اهداف را نداشته باشند. پزشکیان با اشاره به دوران وزارت خود، اضافه کرد: مثلا در جریان زلزلهی بم که آن فاجعهی وحشتناک پیش آمد و تمام کشور را در غم و ماتم فرو برد، با وجود اینکه وزیر سلامت بودم اما حتی نمیتوانستم دوتا آمبولانس خریداری کنم و به آنجا ارجاع دهم. زیرا دیوان محاسبات میگفت از کجا پول را آوردهای و خلاف قانون عمل کردهای؛ در حالی که وزیر سلامت من بودم و مشکل مردم هم در آنجا اورژانس بود اما هیچ اختیاری نداشتم. ساختار ما از نظر علمی مشکل دارد. پزشکیان در پاسخ به اینکه در وضعیت فعلی چه باید کرد، گفت: من قبلا هم عرض کردم که باید ستاد جنگ اقتصادی شکل بگیرد؛ یعنی همگی براساس سیاستی واحد عمل کنند. رهبری نیز با قاطعیت تصمیم بگیرد. وی تاکید کرد: الان زمان آن نیست هرکسی تصمیمی بگیرد و ما هم هر تصمیمی از هرسو را بپذیریم. رهبری باید با قاطعیت تصمیم بگیرد و آن حکم را به همه ابلاغ کند و از همه بخواهد که زیر آن چتر عمل کنند. امام هم در زمان جنگ گفته بود همه باید در خدمت ستاد جنگ باشند. مثلا الان مجلس میخواهد کاری کند و نمایندهای تحلیل خودش را دارد، برای مشکلات دنبال مقصر میگردد. البته نمایندگان طبیعتا وظیفه دارند که سوال کنند. نایب رییس مجلس در ادامه گفت: یعنی اینکه آن ستاد هر تصمیمی که بگیرد مجلس، دولت، قوه قضاییه، رسانهها، امامان جمعه و جماعت باید از آن تبعیت کنند؛ زیرا در یک جنگ اقتصادی شدیدتری از جنگ با عراق هستیم اما مسوولان و سیاستمداران ما نمیخواهند این واقعیت را با مردم در میان بگذارند. پزشکیان در پاسخ به اینکه برخی از این استیضاحها بنظر میرسد که بخاطر باجخواهیهای فردی و منطقهای بعضی از نمایندگان است، گفت: ادعای فشار به وزرا برای خواستههای غیرصحیح مطرح میشود اما معمولا فشارها شفاف نیست. البته پشت پرده ممکن است یک اتفاقاتی بیفتد. نمایندههایی میآیند و میپرسند چرا مردم بیکار هستند یا چرا صنعت خوابیده است؟ این سوال در حالت عادی و غیر جنگی میتواند طرح شود و وزیر دفاع کند و نماینده هم نقد کند. از من هم وقتی وزیر بودم چندبار سوال شده است چون یک چیزی از من میخواستند و طبق قانون نمیتوانستم به آنها بدهم، گاهی پرسشهایی از من در مجلس مطرح میشد که اصلا تحت اختیار من نبود؛ البته اصل مشکل مورد اشاره ایراد درستی بود. اما آنچه به خاطرش از من سوال میکردند را علنی نمیگفتند و هیچکس نمیتوانست بگوید آن نماینده چرا آن سوال را مطرح کرد؟ زیرا حرفی که علنی میگفت حق بوده است اما اختیارش را مجلس به من نداده بود. نباید چیزی که درپس پردهی ذهنی انسانها است را بخوانیم؛ آنچه واقعا اتفاق میافتد را باید نقد کنیم. پزشکیان در پاسخ به این پرسش که آیا مدیریت واحد به دیکتاتوری ختم نمیشود، گفت: دکتر شریعتی معتقد بود ما به رهبر انقلابی احتیاج داریم، درحال حاضر کانونهای تصمیمگیری متعدد هستند. بیشتر کسانی که نامهی امام به مالک اشتر را ترجمه کردهاند، گفتهاند که این نامه منشور حکومت اسلامی است. مالک اشتر استاندار یک منطقهای است و فرماندهی نظامی و قاضیالقضات را انتخاب میکند، مالیات میگیرد. هم تصمیم میگیرد، هم اقدام میکند. تصمیمگیریها هم براساس شاخصها از امام و رهبر انقلاب است. الان استاندار ما، رییس جمهور و حتی رهبر ما چنین اختیاراتی ندارند. نایب رییس مجلس افزود: اگر اقتدار وجود داشت و یک تصمیم گرفته میشد و آن تصمیم اجرا میشد اوضاع اینگونه نبود، دولت و قوهقضاییه هرکدام براساس تصمیمی که میگرفتند عمل میکردند، اما الان علیرغم تصمیمات آنها، کسانی نیز از بیرون این نهادها تصمیمی دیگر میگیرند. دکتر پزشکیان، با ذکر مثالی توضیح داد: قلب یک کانون دارد و میزند، وقتی کانون دوتا شد آدم احساس گیجی میکند و اگر این کانون سه تا شود یا بیشتر بازهم این گیجی بیشتر میشود و وقتی زیاد شود قلب از کار میافتد؛ زیرا هر کانون آنرا به یک طرف میکشد. وی گفت: ما یک دولت را انتخاب میکنیم و هر روز برایش مشکل میسازیم. دولت تا میآید که تصمیم بگیرد یک ضربهای میزنند که چرا اینکار را کردهای؟ و در نتیجه وقت، عمر و منابع ما به هدر میرود. در حالیکه اگر یک کانون تصمیم بگیرد پس جوابگو هم خواهد بود. الان همه تصمیم میگیرند اما هیچکس جوابگو نیست. دموکراسی در جامعهای معنا دارد که توانمندی اجتماعی در آن وجود داشته باشد. آدمها کنار هم به یک وحدت و انسجام رسیده باشند، شما حتی در حزبها و جریانهای داخلی نیز این انسجام را نمیبینید. هرکسی به اندازهی سلیقهی خودش حرف میزند و این هرج و مرج است. مگر آنکه این جامعه شکل پیدا کند و پیشرفته شود؛ فعلا رشد اجتماعی و زبان مشترک بوجود نیامده است. مسعود پزشکیان در پایان گفت: مثلا فراکسیونی تصمیم میگیرد که در مجلس رای بدهد اما نتیجه غیر آن تصمیمی میشود که گرفته است. هرکسی میخواهد خودش تصمیم بگیرد و در نتیجه هیچ کاری انجام نمیشود. دو سال پیش قرار بود آب از ارس به شبستر بیاید اما کانون تصمیمگیریها متعدد بود و نشد. دو سال کار روی زمین ماند و اگر الان بخواهند کار را اجرا کنند با 5 برابر هزینه باید اجرا شود. عمر و سرمایه را هدر دادهایم و هیچ اتفاقی نیفتاد. اگر یک نفر تصمیم میگرفت کار پیش رفته بود، نهایتا اگر صد میلیارد حیف و میل میشد بهتر بود که الان هزار میلیارد ضرر کردهایم.