باید مانع بروز گستاخی های بی اساس و خانمان برانداز شد
باید مانع بروز گستاخیهای بیاساس و خانمان برانداز شدعبدالزهرا شاهرودی- جماران: در میان خبرهای مختلف، یک خبر گم شد. جدای از اینکه همین گم شدن، علامتی بسیار بد است که به آن خواهم پرداخت، اصل موضوع هم تلخ و عجیب است.
خبر آن بود که در سالروز شهید بهشتی در دانشگاه اصفهان، به همت انجمن اسلامی این دانشگاه، جلسهای تشکیل میشود که قرار است سخنران آن، فرزند عزیز آن شهید مظلوم باشد ولی در حین مراسم، گروهی به سالن یورش میبرند و جلسه را به هم میزنند.
نکاتی در این موضوع گفتنی است:
نخست اینکه سالها بود در فضای سیاسی کشور این نوع کارها برافتاده بود. شاید مهمترین علت این امر هم علاوه بر نصیحت رهبری که فرموده بودند «من مخالف هستم به نام حزب اللهی مجالس را بر هم بزنید؛ اجازه دهید بقیه حرفشان را بزنند.»، آن باشد که بخشی از نیروهای رسمی حاکمیت فهمیده بودند که برای ممانعت از برگزاری جلسات لازم نیست که هزینهای زیاد پرداخت شود تا گروهی انگشت اتهام را متوجه حکومت کنند و گروهی هم نظام را به ناتوانی در ایجاد نظم متهم نمایند، بلکه کافی است توسط ارگانهای رسمی، از قبیل نیروی انتظامی و یا حراست هر مجموعه، به برگزار کنندگان گفته شود تا آنها خود مانع این امر شوند. علاوه بر آن همه فهمیده بودند که این قبیل امور، باعث ریزش رأی میشود و چون همه با صندوقهای رأی آشتی کرده بودند و به آن چشم داشتند، از کارهایی که مردم را میرنجاند، حذر میکردند. اما امروز چه شده است تا دوباره گروهی به این روشها روی آوردهاند؟ آیا با صندوقها قهر کردهاند؟
آیا قرار است که از راهی دیگر قدرت را به دست آورند؟ یا تلقی برهمزنندگان آن است که این قبیل کارها، رأی ساز است؟ این سوالی است که از اصل حادثه مهمتر است. دومین نکته، عبور آرام و بیسر و صدای رسانههای عمومی از کنار این حادثه است. ممکن است گروهی این را علامت بیتوجهی مردم به برگزارکنندگان معنی کنند، ولی اگر هم چنین باشد، باید آن را علامتی بد تلقی کرد. یک جامعه مانند یک موجود زنده اگر نسبت به میکروب و ویروس حساسیت نشان ندهد و تب نکند، در مسیر بدی قرار گرفته است. ویروس همیشه ویروس است، اگر ما نسبت به آن بیتفاوت باشیم، باید در سلامت و صحت خود شک کنیم. سومین نکته اشاره به وظیفه دولت و قوه قضاییه در این امور است. یادمان باشد که سالها قبل، علیرغم اینکه عملکرد ضعیف استاندار وقت استان فارس، به هتک حرمت فرزند شجاع شهید مطهری منجر شده بود، ولی حضور فعال همین دولت و وزارت کشور در آن مسئله توبیخ مجرمان و مجریان، تا مدتها مانع بروز چنین «گستاخیهای بیاساس و خانمان براندازی» شد. امروز هم دولت و وزارت علوم نباید از کنار این امر به راحتی عبور کنند. و الا این سیل به در خانه آنها هم خواهد رسید. چهارمین نکته اشاره به یک امر حیاتی است که از سال گذشته همهی فعالان سیاسی را با خود همراه کرده است. روزهای دی ماه 96 وقتی اعتراضات از ناحیهای و به سمت دولت شروع شد، به سرعت از دولت عبور کرد و به کام ضد انقلاب شیرین آمد. همان روزها مدیر مسئول محترم روزنامه جمهوری اسلامی نوشت که «مرگ بر روحانی فقط به حسن روحانی محدود نمیشود و فراتر میرود». امروز هم «شلوغکنندگان و برهمزنندگان» باید مراقب باشند که آتشی را روشن نکنند که خود توان خاموش کردن آن را ندارند. پنجمین نکته آن است که به یاد داشته باشیم در این شرایط «سیاست زدگی» که همه و به خصوص دانشگاه را در خود فرو برده -تا آنجا که باعث شده تا دشمنان قسم خورده انقلاب به یاد براندازی بیافتند،- آیا نباید به انجمن اسلامی دانشگاه اصفهان که مجلسی را به یاد یکی از معماران جمهوری اسلامی برگزار کرده است، دست مریزاد گفت؟ آیا به جای تقدیر از ایشان، باید با «افراطگری کور»، جلسه آنان را بر هم زد؟ راستی، برهم زنندگان این جلسه میپندارند که «هم دلان با دکتر علیرضا بهشتی» اگر گرد او جمع نشوند، به کدامین اردوگاه خواهند پیوست؟ آیا امام نفرمودند که اختلاف بلکه تخطئه در میان اردوگاه انقلابیون از الطاف الهی است؟ و آخرین نکته اشاره به شخصیت برادر عزیزمان جناب دکتر علیرضا بهشتی است. این بزرگوار همانند برادر عزیزشان دکتر سید محمدرضا بهشتی علاوه بر انتساب به شهید مظلوم از ویژگیهای ممتازی برخوردارند که باعث میشود تا آشنایانشان به احترام آنها کلاه از سر بردارند و ایشان را عزیز بشمارند. آینده این کشور قطعا بیشتر از آنها شنید. امیدوارم عزمشان در پیمودن راه پدر با خلل مواجه نشود.